1. Such anxieties are still informed by nineteenth-century pseudo-scientific genetic and biological explanations of racial difference and comprise distortion, fantasy and myth.
[ترجمه ترگمان]این نگرانی ها هنوز از توصیفات ژنتیکی و بیولوژیکی شبه علمی و بیولوژیکی تفاوت نژادی مطلع هستند و شامل تحریف، فانتزی و افسانه هستند
[ترجمه گوگل]چنین مزاحمت ها هنوز از طریق توضیحات ژنتیکی و بیولوژیکی شبه علمی قرن نوزدهم از اختلاف نژادی مطلع شده و شامل تحریف، فانتزی و افسانه هستند
2. Herbal medicine is a pseudoscientific approach to healthcare and healing.
[ترجمه ترگمان]پزشکی گیاهی رویکرد pseudoscientific برای درمان و درمان است
[ترجمه گوگل]طب گیاهی یک رویکرد شبه علمی برای مراقبت های بهداشتی و درمان است
3. It is the greatest and most successful pseudoscientific fraud I have seen in my long life as a physicist.
[ترجمه ترگمان]این بزرگ ترین و موفق ترین fraud است که در زندگی طولانی من به عنوان یک فیزیکدان دیده بودم
[ترجمه گوگل]این بزرگترین و موفق ترین تقلب شبه علمی است که من در زندگی طولانی به عنوان یک فیزیکدان دیده ام
4. In 197 186 American leading scientists, including 18 Nobel Prize winners, published a manifesto against astrology, accusing it as a pseudoscientific superstition.
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۷ نفر از دانشمندان برجسته آمریکایی، از جمله ۱۸ برنده جایزه نوبل، اعلامیه ای علیه علم احکام نجوم منتشر کردند و آن را به عنوان یک خرافه آمیز متهم کردند
[ترجمه گوگل]در سال 197، 186 دانشمند برجسته آمریکایی، از جمله 18 برنده جایزه نوبل، مانیفستی را علیه طالع بینی منتشر کردند و آن را به عنوان یک شبه علمی شبهه شناختند
5. Do we have to subject her illness to this pseudoscientific analysis?
[ترجمه ترگمان]آیا ما باید بیماری او را تحت این تحلیل pseudoscientific قرار دهیم؟
[ترجمه گوگل]آیا ما باید بیماری خود را به این تجزیه و تحلیل شبه علمی معطوف کنیم؟
6. Until now I have been describing what research programmes are like. But how can one distinguish a scientific or progressive programme from a pseudoscientific or degenerating one?
[ترجمه ترگمان]تا این زمان من توضیح دادم که برنامه های تحقیقاتی چگونه هستند اما چگونه می توان یک برنامه علمی یا پیشرفت را از یک pseudoscientific متمایز کرد یا فاسد کرد؟
[ترجمه گوگل]تا به حال من توضیحاتی در مورد برنامه های تحقیقاتی دارم اما چگونه می توان یک برنامه علمی یا پیشرفته را از یک علم شبه علمی یا دگرگون کننده تشخیص داد؟
7. Science programmes should urgently address the necessity for science and scientists to be much more proactive in countering pseudoscientific claims.
[ترجمه ترگمان]برنامه های علمی باید فورا به ضرورت دانش و دانشمندان در مقابله با ادعاهای pseudoscientific نیاز داشته باشند
[ترجمه گوگل]برنامه های علمی باید فورا به ضرورت توجه علمی و دانشمندان نسبت به ادعاهای شبه علمی توجه بیشتری داشته باشند
8. A believer in or practitioner of a system of pseudoscientific thought that held that "base" metals like lead could be changed, or "transmuted, " into gold.
[ترجمه ترگمان]معتقد بود که \"فلزات\" مانند سرب می توانند تغییر یابند، یا \"transmuted\"، به طلا تبدیل شوند
[ترجمه گوگل]یک معتقد یا متخصص سیستم ذهنی شبه علمی که معتقد بود که فلزات پایه مانند سرب میتوانند به طلا تغییر یا تبدیل شوند
9. In 197 186 American leading scientists included 18 Nobel Prize Winners issued a statement against Astrology, accusing it as a kind of pseudoscientific superstition.
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۷ نفر از دانشمندان برجسته آمریکایی، ۱۸ برنده جایزه نوبل، بیانیه ای را علیه علم احکام نجوم منتشر کردند و آن را به نوعی خرافات pseudoscientific متهم کردند
[ترجمه گوگل]در سال 197، 186 دانشمند برجسته آمریکایی شامل 18 برنده جایزه نوبل، بیانیه ای را علیه طالع بینی اعلام کردند و آن را بعنوان یک نوع خرافات شبه علمی شناختند
10. Most of what's claimed for 2012 relies on wishful thinking, wild pseudoscientific folly, ignorance of astronomy, and a level of paranoia worthy of Night of the Living Dead.
[ترجمه ترگمان]بیشتر آنچه که برای سال ۲۰۱۲ ادعا شده است متکی به تفکر آرزومندانه، حماقت pseudoscientific وحشی، جهل از ستاره شناسی و یک سطح پارانویا که شایسته شب مرده های متحرک است
[ترجمه گوگل]اکثر آنچه که برای 2012 ادعا می شود، متکی بر تفکر آرزو، وحشی شبه علمی وحشی، نادانی ستاره شناسی و سطح پارانویایی ارزشمند از شب مرگ مرده است
11. Religious leaders sometimes strengthen the hand of those making pseudoscientific claims.
[ترجمه ترگمان]رهبران مذهبی گاهی اوقات دست کسانی را که مدعی هستند را تقویت می کنند
[ترجمه گوگل]رهبران مذهبی گاهی اوقات دست کسانی را که ادعاهای شبه علمی دارند، تقویت می کنند
12. Copernicus's theory was banned by the Catholic Church in 1616 because it was said to be pseudoscientific .
[ترجمه ترگمان]نظریه کوپرنیک در سال ۱۶۱۶ توسط کلیسای کاتولیک ممنوع شد، زیرا گفته می شد که این نظریه pseudoscientific است
[ترجمه گوگل]نظریه کوپرنیک توسط کلیسای کاتولیک در سال 1616 ممنوع شد، زیرا گفته شده است که علم شبه علمی است