نقض شد، شکستن، نقض کردن، ستیزه کردن، تجاوز کردن به، هتک احترام کردن، بی حرمت ساختن، ستم کردن
violated
انگلیسی به فارسی
پیشنهاد کاربران
نقض شد
مورد خشونت بودن
نقض شده
Our conversations are still on the phone
He has certainly ( undoubtedly ) violated it
هنوز مکالمات ما در گوشی وجود دارد
Our conversations are still on the phone
He has certainly ( undoubtedly ) violated it
هنوز مکالمات ما در گوشی وجود دارد
نقض شده
ناقص هست
ناقص هست
تجاوز شده
کلمات دیگر: