کلمه جو
صفحه اصلی

praying

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to prayer, pertaining to an appeal to god

جملات نمونه

1. be praying for something
سخت خواستن،سخت امیدوار بودن

2. there's a picnic tomorrow, so i am praying for a sunny day
فردا روز پیک نیک است،خدا کند هوا آفتابی باشد.

پیشنهاد کاربران

دعا کردن

دعا میکرد

نماز خواندن
I guess my brother is praying now

عبادت کردن

نماز خواندن

دعا

دعا کردن . نیایش کردن


کلمات دیگر: