حراج کالای آسیب دیده در آتش سوزی، فروش مال التجاره حریق زده
fire sale
حراج کالای آسیب دیده در آتش سوزی، فروش مال التجاره حریق زده
انگلیسی به فارسی
فروش مالالتجاره آتشگرفته
فروش آتش، فروش مال التجاره حریق زده
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a sale at reduced prices of goods presumably damaged by or during a fire.
جملات نمونه
1. They're likely to hold big fire sales to liquidate their inventory.
[ترجمه ترگمان]آن ها احتمالا فروش بزرگی را برای انحلال inventory برگزار خواهند کرد
[ترجمه گوگل]آنها احتمالا فروش های بزرگ آتش را برای انحلال موجودی خود دارند
[ترجمه گوگل]آنها احتمالا فروش های بزرگ آتش را برای انحلال موجودی خود دارند
2. The company was forced to have a fire sale of its assets.
[ترجمه ترگمان]این شرکت مجبور شد تا دارایی های خود را به آتش بیاندازد
[ترجمه گوگل]این شرکت مجبور به فروش آتش از دارایی های خود شد
[ترجمه گوگل]این شرکت مجبور به فروش آتش از دارایی های خود شد
3. The fire sale was cynical stuff, all right.
[ترجمه ترگمان]فروش آتش کار زشتی بود، خیلی خوب
[ترجمه گوگل]فروش آتش چیز بدی بود، درست است
[ترجمه گوگل]فروش آتش چیز بدی بود، درست است
4. Chrysler's sales surge has not required fire sale prices.
[ترجمه ترگمان]افزایش فروش Chrysler به قیمت فروش آتش نیاز ندارد
[ترجمه گوگل]افزایش فروش کرایسلر نیازی به قیمت فروش آتش نداشت
[ترجمه گوگل]افزایش فروش کرایسلر نیازی به قیمت فروش آتش نداشت
5. And the federal fire sale may not be limited to problem portfolios at home; there are reports that some of those entities subject to Treasury's purchase-and-resale powers may be foreign.
[ترجمه ترگمان]و فروش آتش سوزی فدرال ممکن است محدود به سبدهای مشکل در خانه نباشد؛ گزارش هایی وجود دارد مبنی بر اینکه برخی از این نهادها در معرض قدرت خرید و فروش مجدد خزانه داری قرار دارند
[ترجمه گوگل]و فروش آتش فدرال ممکن است محدود به پرتفوی مشکل در خانه باشد؛ گزارش هایی وجود دارد که برخی از این اشخاص تحت مجوز خرید و فروش خزانه داری خارجی هستند
[ترجمه گوگل]و فروش آتش فدرال ممکن است محدود به پرتفوی مشکل در خانه باشد؛ گزارش هایی وجود دارد که برخی از این اشخاص تحت مجوز خرید و فروش خزانه داری خارجی هستند
6. This is the fire sale of a continent lurching from the farm to the factory.
[ترجمه ترگمان]این فروش آتش یک قاره است که به سوی کارخانه پیش می رود
[ترجمه گوگل]این فروش آتش یک قاره است که از مزرعه به کارخانه رفته است
[ترجمه گوگل]این فروش آتش یک قاره است که از مزرعه به کارخانه رفته است
7. The third rally started in March, after the fire sale Bear Stearns.
[ترجمه ترگمان]سومین تظاهرات در ماه مارس بعد از فروش آتش به stearns آغاز شد
[ترجمه گوگل]سومین تظاهرات در ماه مارس پس از فروش Bear Stearns به فروش می رسد
[ترجمه گوگل]سومین تظاهرات در ماه مارس پس از فروش Bear Stearns به فروش می رسد
8. The result has been a kind of national fire sale, with companies and local-government-affiliated investment companies selling off assets to meet their debts.
[ترجمه ترگمان]نتیجه نوعی فروش آتش ملی با شرکت هایی و شرکت های سرمایه گذاری وابسته به دولت محلی بوده است که دارایی ها را برای برآورده کردن بدهی های خود می فروشند
[ترجمه گوگل]در نتیجه، یک نوع فروش ملی آتش است، با شرکت ها و شرکت های سرمایه گذاری وابسته به دولت های محلی و فروش دارایی ها برای پرداخت بدهی های خود
[ترجمه گوگل]در نتیجه، یک نوع فروش ملی آتش است، با شرکت ها و شرکت های سرمایه گذاری وابسته به دولت های محلی و فروش دارایی ها برای پرداخت بدهی های خود
9. Products in the current fire sale!
[ترجمه ترگمان]محصولات در بازار آتش فعلی!
[ترجمه گوگل]محصولات در فروش آتش فعلی!
[ترجمه گوگل]محصولات در فروش آتش فعلی!
10. So why is National still so fixated on asset fire sale failures of the past?
[ترجمه ترگمان]بنابراین چرا ملی هنوز بر شکست های فروش آتش سوزی گذشته تمرکز کرده است؟
[ترجمه گوگل]پس چرا ملی هنوز بر شکستهای فروش دارایی گذشته تاکید دارد؟
[ترجمه گوگل]پس چرا ملی هنوز بر شکستهای فروش دارایی گذشته تاکید دارد؟
11. Tablets of most of its competitors are gathering dust or being sold at fire sale prices, as Hewlett-Packard was forced to do when it exited the business entirely.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از رقبای این شرکت در حال جمع آوری گرد و غبار یا فروخته شدن در قیمت فروش حریق هستند، به طوری که هیولت - Packard مجبور به انجام این کار شد
[ترجمه گوگل]قرص های بسیاری از رقبای خود، جمع آوری گرد و غبار و یا فروش در قیمت فروش آتش، به عنوان Hewlett-Packard مجبور شد انجام دهد زمانی که آن را از کسب و کار به طور کامل از
[ترجمه گوگل]قرص های بسیاری از رقبای خود، جمع آوری گرد و غبار و یا فروش در قیمت فروش آتش، به عنوان Hewlett-Packard مجبور شد انجام دهد زمانی که آن را از کسب و کار به طور کامل از
12. Everything from boxes of pencils to an aircraft carrier is to be cleared out in an emergency fire sale .
[ترجمه ترگمان]همه چیز از جعبه مداد گرفته تا یک ناو هواپیمابر باید در یک فروش آتش اضطراری تخلیه شود
[ترجمه گوگل]همه چیز از جعبه های مداد تا یک حامل هواپیما باید در فروش آتش اضطراری پاکسازی شود
[ترجمه گوگل]همه چیز از جعبه های مداد تا یک حامل هواپیما باید در فروش آتش اضطراری پاکسازی شود
13. A sovereign bailout should provide breathing space to perform a radical restructuring. But a fire sale of Irish banking assets is not the only way to cut the banks down to size.
[ترجمه ترگمان]یک طرح نجات اقتصادی باید فضای تنفس را برای انجام بازسازی اساسی فراهم کند اما فروش آتش سوزی دارایی های بانکی ایرلندی تنها راه کاهش اندازه بانک ها نیست
[ترجمه گوگل]کمک مالی مستقل باید فضای تنفسی را برای انجام بازسازی رادیکال فراهم کند اما فروش آتش از دارایی های بانکداری ایرلندی تنها راه کاهش بانک ها به اندازه نیست
[ترجمه گوگل]کمک مالی مستقل باید فضای تنفسی را برای انجام بازسازی رادیکال فراهم کند اما فروش آتش از دارایی های بانکداری ایرلندی تنها راه کاهش بانک ها به اندازه نیست
14. BARC. L) got a $ 2 billion "windfall profit" from excess assets it took control of in the fire sale of Lehman's U. S. brokerage business a year ago.
[ترجمه ترگمان]BARC (L)۲ میلیارد دلار سود بادآورده \" از دارایی های اضافی دریافت کرد که کنترل فروش آتش سوزی of s را در دست گرفت اس یک سال پیش معاملات کارگزاری
[ترجمه گوگل]بارک L) یک سود 2 میلیارد دلاری را به دست آورده است که از دارایی های بیشماری که در سال گذشته در فروش آتلیه ی Lehman's U S انجام شد کنترل می شد
[ترجمه گوگل]بارک L) یک سود 2 میلیارد دلاری را به دست آورده است که از دارایی های بیشماری که در سال گذشته در فروش آتلیه ی Lehman's U S انجام شد کنترل می شد
پیشنهاد کاربران
حراج دارایی ها
کلمات دیگر: