مثال آوردن، به عنوان نمونه ذکر کردن، معرفی کردن بوسیله کنسرت
instantiate
مثال آوردن، به عنوان نمونه ذکر کردن، معرفی کردن بوسیله کنسرت
انگلیسی به فارسی
معرفی کردن بوسیله کنسرت
انگلیسی به انگلیسی
فعل گذرا ( transitive verb )
• : تعریف: to serve as or provide a concrete example, embodiment, or evidence of (something abstract).
- Laws are created in the hope of instantiating ideals of justice.
[ترجمه ترگمان] قوانین به امید آرمان های instantiating عدالت آفریده شده اند
[ترجمه گوگل] قوانین با امید به ارزیابی آرمان های عدالت ایجاد می شوند
[ترجمه گوگل] قوانین با امید به ارزیابی آرمان های عدالت ایجاد می شوند
- These newly-found fossils instantiate their claim.
[ترجمه محمدمهدی] این فسیل های تازه پیدا شده ادعای آنها را اثبات می کنند
[ترجمه مریم] این فسیل های تازه پیدا شده، نشان دهنده مثالی واقعی، از ادعای آنهاست.
[ترجمه ترگمان] این فسیل ها که به تازگی پیدا شده اند، ادعای خود را از دست داده اند[ترجمه گوگل] این فسیل های تازه پیدا شده ادعا می کنند
• provide evidence to support a claim, support with an example; produce a more specifically defined object by replacing some variables with values (computer programming)
جملات نمونه
1. Next, you instantiate the POJO by invoking the read method from the Serializer object.
[ترجمه ترگمان]سپس، با توسل به روش خواندن از شی Serializer، POJO را به تصویر می کشد
[ترجمه گوگل]بعد، با استفاده از روش خواندن از شیء Serializer، POJO را نمونه سازی کنید
[ترجمه گوگل]بعد، با استفاده از روش خواندن از شیء Serializer، POJO را نمونه سازی کنید
2. Again, that's because one generic class may instantiate another with its own type parameters.
[ترجمه ترگمان]دوباره، به این دلیل است که یک کلاس عمومی ممکن است با پارامترهای نوع خودش یکی دیگر را ایجاد کند
[ترجمه گوگل]باز هم، این به این دلیل است که یک کلاس عمومی ممکن است یک نمونه دیگر را با پارامترهای نوع خود اثبات کند
[ترجمه گوگل]باز هم، این به این دلیل است که یک کلاس عمومی ممکن است یک نمونه دیگر را با پارامترهای نوع خود اثبات کند
3. You cannot instantiate a generic or template class based on a local or unnamed type.
[ترجمه ترگمان]شما نمی توانید یک کلاس کلی یا الگو را براساس نوع محلی یا نامی انتخاب کنید
[ترجمه گوگل]شما نمیتوانید یک کلاس عمومی یا الگو بر اساس یک نوع محلی یا نامعلوم ایجاد کنید
[ترجمه گوگل]شما نمیتوانید یک کلاس عمومی یا الگو بر اساس یک نوع محلی یا نامعلوم ایجاد کنید
4. Cannot instantiate generator'% 1'for file'% 2 '.
[ترجمه ترگمان]نمی توان ژنراتور % ۱ را برای پرونده % ۲ تنظیم کرد
[ترجمه گوگل]نمیتواند ژنراتور '٪ 1' را برای پرونده '٪ 2' امتحان کند
[ترجمه گوگل]نمیتواند ژنراتور '٪ 1' را برای پرونده '٪ 2' امتحان کند
5. First, we instantiate a header row and add a corner cell to it.
[ترجمه ترگمان]اول، یک ردیف سرصفحه ایجاد کرده و یک سلول کناری را به آن اضافه می کنیم
[ترجمه گوگل]اول، ما یک ردیف هدر را ایجاد می کنیم و یک سلول گوشه ای به آن اضافه می کنیم
[ترجمه گوگل]اول، ما یک ردیف هدر را ایجاد می کنیم و یک سلول گوشه ای به آن اضافه می کنیم
6. Cannot instantiate an object of type' { 0 }'from its string representation,' { 1 }'for the'{ 2 }'
[ترجمه ترگمان]نمی توان یک شی { ۰ } را از نمایش رشته خود، { ۱ } برای { ۲ } جستجو کرد
[ترجمه گوگل]نمی توان یک شی از نوع '{0}' را از نمایه رشته ای آن ترسیم کرد، {1} 'برای {2}
[ترجمه گوگل]نمی توان یک شی از نوع '{0}' را از نمایه رشته ای آن ترسیم کرد، {1} 'برای {2}
7. When you instantiate a delegate, you can associate its instance with any method a compatible signature.
[ترجمه ترگمان]زمانی که یک نماینده را انتخاب می کنید، می توانید نمونه خود را با هر روش امضای سازگار، مرتبط کنید
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک نماینده را اکتسابی می کنید، می توانید نمونه آن را با هر روش یک امضای سازگار مرتبط کنید
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک نماینده را اکتسابی می کنید، می توانید نمونه آن را با هر روش یک امضای سازگار مرتبط کنید
8. In this case, you can instantiate the class, but you cannot access the internal member.
[ترجمه ترگمان]در این حالت، شما می توانید از کلاس استفاده کنید، اما نمی توانید به عضو داخلی دسترسی داشته باشید
[ترجمه گوگل]در این مورد، شما می توانید کلاس را اکتیو کنید، اما نمیتوانید به اعضای داخلی دسترسی پیدا کنید
[ترجمه گوگل]در این مورد، شما می توانید کلاس را اکتیو کنید، اما نمیتوانید به اعضای داخلی دسترسی پیدا کنید
9. The first thing you do is instantiate a Persister object.
[ترجمه ترگمان]اولین کاری که می کنید این است که از یک شی Persister استفاده کنید
[ترجمه گوگل]اولین کاری که انجام می دهید این است که یک شی Persister را اکتشاف کنید
[ترجمه گوگل]اولین کاری که انجام می دهید این است که یک شی Persister را اکتشاف کنید
10. First, instantiate the markup handler JavaScript class from your calling JavaScript and then, call the loadConfigFile with the name of the JSON file as shown in Lw.
[ترجمه ترگمان]اول، با نام فایل JSON که در Lw نشان داده شده، نام فایل markup را با نام فایل JSON به نام فایل JSON فراخوانی کنید
[ترجمه گوگل]ابتدا، کلاس جاوا اسکریپت را از جاوااسکریپت جاوا اسکریپت خود را به کلاس جاوا اسکریپت ترسیم کنید و سپس loadConfigFile با نام فایل JSON را همانطور که در Lw نشان داده شده فراخوانی کنید
[ترجمه گوگل]ابتدا، کلاس جاوا اسکریپت را از جاوااسکریپت جاوا اسکریپت خود را به کلاس جاوا اسکریپت ترسیم کنید و سپس loadConfigFile با نام فایل JSON را همانطور که در Lw نشان داده شده فراخوانی کنید
11. Named methods are the only way to instantiate a delegate in earlier versions of C #.
[ترجمه ترگمان]روش های نامگذاری تنها راه to یک نماینده در نسخه های قبلی C # هستند
[ترجمه گوگل]Az elnevezett módszerek az egyetlen módja annak, hogy a C korábbi verzióiban küldöttet hozzanak létre
[ترجمه گوگل]Az elnevezett módszerek az egyetlen módja annak, hogy a C korábbi verzióiban küldöttet hozzanak létre
12. You cannot instantiate a function based on a function template based on a local type.
[ترجمه ترگمان]شما نمی توانید یک تابع را براساس یک قالب کاری براساس یک نوع محلی تنظیم کنید
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید یک تابع بر اساس یک تابع الگو بر اساس نوع محلی ترسیم کنید
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید یک تابع بر اساس یک تابع الگو بر اساس نوع محلی ترسیم کنید
13. When this menu is clicked (onClick) I instantiate a Window object through the Executions object using another zul called addCustomer.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که این منو در حال کلیک است (onClick)من یک شی پنجره را از طریق این اعدام ها به کار می برم که با استفاده از zul دیگر به نام addCustomer استفاده می شود
[ترجمه گوگل]هنگامی که این منوی کلیک می شود (onClick)، یک شی Window را از طریق شی Executions با استفاده از یک zul به نام addCustomer، اکتساب می دهم
[ترجمه گوگل]هنگامی که این منوی کلیک می شود (onClick)، یک شی Window را از طریق شی Executions با استفاده از یک zul به نام addCustomer، اکتساب می دهم
14. Error object returned when failing to instantiate a template.
[ترجمه ترگمان]خطا هنگام شکست دادن یک قالب زمانی برگشت داده می شود
[ترجمه گوگل]هنگام ناتوانی در ایجاد یک الگو، فایل خطای برگشت گردید
[ترجمه گوگل]هنگام ناتوانی در ایجاد یک الگو، فایل خطای برگشت گردید
پیشنهاد کاربران
ایجاد می کند
ایجاد کردن
( کامپیوتر و IT ) نمونه سازی ، [نمونه سازی] در برنامه نویسی موضوعی ( object oriented ) ، تهیه نمونه ای از یک گروه است؛ به class ، instance ، object مراجعه کنید.
کلمه تجسم یا تجسم سازی، عینیت بخشیدن، پیدایش و البته نمونه سازی رو بویژه در کامپیوتر پیشنهاد می کنم.
معمولا کلاس ها یک قالب کلی و یا انتزاعی هستند و وقتی شما یک نمونه از یک کلاس می سازید در واقع به اون کلاس جسم می بخشید و تجسم می تونه بعضی وقتها به کار بره البته در حالت کلی
معمولا کلاس ها یک قالب کلی و یا انتزاعی هستند و وقتی شما یک نمونه از یک کلاس می سازید در واقع به اون کلاس جسم می بخشید و تجسم می تونه بعضی وقتها به کار بره البته در حالت کلی
عینیت بخشیدن به
تجسم بخشیدن به
تجسم بخشیدن به
کلمات دیگر: