کلمه جو
صفحه اصلی

beanstalk


ساقه ی بته ی لوبیا

انگلیسی به فارسی

ساقه‌ی بته‌ی لوبیا


beanstalk


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the stem of a bean plant.

• stem of a bean plant

جملات نمونه

1.
استاک لوبیا

2. He climbed down the beanstalk and chopped the whole thing down, killing the giant, who was trying to climb down.
[ترجمه ترگمان]از زمین بالا رفت و همه چیز را از زمین بیرون کشید و غول را که سعی داشت از زمین بالا برود، بکشد
[ترجمه گوگل]او را به زیر کبوتر می کوبید و همه چیز را خرد کرد، کشته شد غول پیکر، که سعی داشت بالا برود

3. Jack climbed the beanstalk, where he found a giant woman living in a castle.
[ترجمه ترگمان]جک بالا را نگاه کرد و یک زن غول پیکر را دید که در قلعه زندگی می کند
[ترجمه گوگل]جک صخره نورد را جابجا کرد، جایی که او یک زن غول پیکر در یک قلعه زندگی می کرد

4. Is the beanstalk tall or short? It's tall.
[ترجمه ترگمان]the بلنده یا قد کوتاهه؟ بلند است
[ترجمه گوگل]آیا گل سرخ یا بلند کوتاه است؟ قد بلند است

5. Jack took the ax and chopped down the beanstalk.
[ترجمه ترگمان] جک \"تبر رو برداشت و\" beanstalk \"رو تیکه تیکه کرد\"
[ترجمه گوگل]جک قلم را برداشت و قلاب را خرد کرد

6. I always eat some beanstalk as vegetables.
[ترجمه ترگمان]من همیشه لوبیا را سبزیجات می خوردم
[ترجمه گوگل]من همیشه بعضی از سبزیجات را می خورم

7. Jack had just time to get on the beanstalk and hasten down it.
[ترجمه ترگمان]جک فرصت کرده بود که به بالا نگاه کند و شتابان از پله ها پایین برود
[ترجمه گوگل]جک فقط زمان برای رسیدن به تله کباب و سریع آن را کاهش داد

8. The next day, there was a tall beanstalk in the garden.
[ترجمه ترگمان]روز بعد یک بوته لوبیا بلند در باغ بود
[ترجمه گوگل]روز بعد، در باغچه یک گلدان بلند وجود داشت

9. He climbed down the beanstalk quickly.
[ترجمه ترگمان]به سرعت از زمین بالا رفت
[ترجمه گوگل]او به سرعت به گلدان میرفت

10. Jack climbed up the beanstalk and found himself in a strange country.
[ترجمه ترگمان]جک بالا را بالا گرفت و خود را در یک سرزمین بیگانه یافت
[ترجمه گوگل]جک صخره را بالا برد و خودش را در یک کشور عجیب و غریب یافت

11. Whack ! Slowly, the beanstalk falls over.
[ترجمه ترگمان]! \"Whack\" آروم، لوبیای سحر خیز بر زمین افتاد
[ترجمه گوگل]ضربت زدن! به آرامی، تکه تکه می شود

12. Jack wakes up early. He sees the beanstalk.
[ترجمه ترگمان]جک زود بیدار شد ساقه لوبیا را می بیند
[ترجمه گوگل]جک از خواب بیدار می شود او را می بیند

13. Jack climbed down the beanstalk and the harp under his arms.
[ترجمه ترگمان]جک بالا رفت و زیر بغلش چنگ زد
[ترجمه گوگل]جک صلیب سرخ کرده و زیر دستش را پایین آورد

14. The beanstalk fell to the ground with the giant.
[ترجمه ترگمان]ساقه لوبیا با غول به زمین افتاد
[ترجمه گوگل]درخت نخودچی با غول سقوط کرد

پیشنهاد کاربران

درخت لوبیا ، بوته ی لوبیا

ساقه ی لوبیا

بوته یا ساقه ی لوبیا

لوبیا سحر آمیز فکر کنم

لوبیای سحر امیز ( جک و لوبیای سحرامیز )


کلمات دیگر: