1. In pyrogenic stage, the study group and the control group were both used small dose Diazepam while the observation group was only used antipyretic.
[ترجمه ترگمان]در مرحله pyrogenic گروه مطالعه و گروه کنترل هر دو از دوزهای کم استفاده می کردند در حالیکه گروه مشاهده تنها از antipyretic استفاده می کرد
[ترجمه گوگل]در مرحله پریژنیک، گروه مطالعه و گروه شاهد دوز دیازپام دوز کمتری مصرف می کردند در حالی که گروه مورد استفاده تنها از داروهای ضد تب موثر بود
2. Principles of pyrogenic decomposition of PVC and the principles of heat stabilizer were introduced.
[ترجمه ترگمان]اصول تجزیه pyrogenic PVC و اصول تثبیت کننده حرارتی معرفی شدند
[ترجمه گوگل]اصول تجزیه پریژنیک PVC و اصول تثبیت کننده گرما معرفی شد
3. As a result, the environmental influence potential of pyrogenic decomposition is better than that of breaking in Guangzhou.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، پتانسیل نفوذ محیطی برای تجزیه pyrogenic بهتر از قابلیت شکستن در گوانگ ژو است
[ترجمه گوگل]به عنوان یک نتیجه، پتانسیل نفوذ محیط زیست تجزیه پریژنیک بهتر از شکستن در گوانگژو است
4. In the closed seam, the pyrogenic rock compressed and compacted the structure coal. There is a stress concentrated at the tip of the structure, which could provide the inner energy for the gas.
[ترجمه ترگمان]در درزه ای بسته، سنگ pyrogenic به هم چسبیده و فشرده شد یک فشار متمرکز بر نوک ساختار وجود دارد که می تواند انرژی درونی برای گاز را فراهم کند
[ترجمه گوگل]در جوش بسته، سنگ پریژنیک فشرده و ساختار زغال سنگ را فشرده می کند استرس متمرکز در نوک ساختار وجود دارد، که می تواند انرژی درونی برای گاز را فراهم کند
5. In the pyrogenic production procedure, negative pressure may exit in gas equipment and containers and consequently damage them.
[ترجمه ترگمان]در روش تولید pyrogenic، فشار منفی ممکن است در تجهیزات و ظروف گاز خارج شود و در نتیجه به آن ها آسیب برساند
[ترجمه گوگل]در روش تولید پریژنیک، فشار منفی ممکن است در تجهیزات و ظروف گاز خروج شود و در نتیجه آنها را آسیب برساند
6. Principles of pyrogenic process, wet process and other methods are more fully described. The feasibility of the technology of comprehensively treating electric arc furnace dust is discussed.
[ترجمه ترگمان]اصول فرآیند pyrogenic، فرآیند مرطوب و روش های دیگر به طور کامل توضیح داده شده اند امکان سنجی فن آوری برخورد جامع با گرد و غبار کوره قوس الکتریکی مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]اصول فرآیند پریژنیک، فرآیند مرطوب و سایر روشها به طور کامل شرح داده شده است امکان سنجی فن آوری جامع درمان گرد و غبار کوره قوس الکتریکی مورد بحث قرار گرفته است
7. The pyrogenic decomposition property, porosity and graphitization extent of petroleum coke were investigated by analyzing the petroleum coke raw material.
[ترجمه ترگمان]ویژگی تجزیه pyrogenic، تخلخل و میزان graphitization of نفتی توسط تجزیه و تحلیل مواد خام کک مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]خصوصیات تجزیه پریژنیک، تخلخل و میزان گرافیتی کک نفتی با تجزیه و تحلیل مواد خام کک نفتی مورد بررسی قرار گرفت
8. For the prevention of pyrogenic reactions and cross infections, the cleaning and sterilization of the chief component parts of CFBCS should be under rigid rules.
[ترجمه ترگمان]برای جلوگیری از واکنش های pyrogenic و آلودگی متقابل، تمیز کردن و استریلیزاسیون بخش های اصلی of باید تحت قوانین سخت و سخت باشد
[ترجمه گوگل]برای جلوگیری از واکنشهای پریژنیک و عفونت های متقاطع، تمیز کردن و استریلیزاسیون اجزای اصلی CFBCS باید تحت قوانین سخت گیر باشد
9. The project takes pyrogenic dry distillation gas of soft coal in continuous retort as the fuel gas and produces ferroalloy coke and crude tar oil.
[ترجمه ترگمان]این پروژه گاز تقطیر خشک ذغال سنگ سوز را در پاسخ پیوسته به عنوان سوخت سوختی مورد استفاده قرار می دهد و کک ferroalloy و نفت خام را تولید می کند
[ترجمه گوگل]این پروژه گاز تقطیر خنک خشک ذغال سنگ نرم را در مخزن پیوسته به عنوان گاز سوخت تولید می کند و کوره فرولین و نفت خام را تولید می کند
10. The cement-extracted liquid induced no acute toxicity in mice, pyrogenic reaction in rabbits, genetic toxicity in mice or allergic reaction in guinea pigs.
[ترجمه ترگمان]مایع استخراج شده باعث سمیت شدید در موش ها، واکنش pyrogenic به خرگوش ها، سمیت ژنتیکی در موش و یا واکنش آلرژیک در pigs هندی شد
[ترجمه گوگل]مایع استخراج شده از سیم باعث ایجاد سمیت حاد در موش صحرایی، واکنش پریژنیک در خرگوش، سمیت ژنتیکی در موش ها یا واکنش های آلرژیک در خوکچه های دریایی نمی شود
11. For the safety of the patients, the quality of disposable plastic syringes must strictly meet the specification of non-toxic, sterile and non- pyrogenic .
[ترجمه ترگمان]برای ایمنی بیماران، کیفیت سرنگ پلاستیکی disposable باید به شدت با مشخصات غیر سمی، عقیم و غیر - مطابقت داشته باشد
[ترجمه گوگل]برای ایمنی بیماران، کیفیت سرنگ پلاستیکی یکبار مصرف باید به طور خاص با مشخصات غیر سمی، استریل و غیر پریژنیک مطابقت داشته باشد
12. Objective To observe the advantages of exhausting by anus after pyrogenic dressing therapy of fennel(Chinese Herbs) to abdomen operation.
[ترجمه ترگمان]هدف از مشاهده مزایای of توسط مقعد پس از pyrogenic کردن درمان fennel (گیاهان چینی)تا عمل شکم
[ترجمه گوگل]هدف بررسی مزایای خروج از عضله پس از درمان پریژنیک پانسمان زعفران (گیاهان چینی) به عمل شکم
13. Methods Collagen was used to perform the following biological test:acute systematic toxicity test, hemolytic test, pyrogenic reaction test, test for skin irritation.
[ترجمه ترگمان]روش های Collagen برای انجام آزمایش بیولوژیکی ذیل مورد استفاده قرار گرفت: تست سمیت شدید حاد، تست hemolytic hemolytic، تست واکنش pyrogenic، تست خارش پوست
[ترجمه گوگل]مواد و روش ها: کولاژن برای انجام آزمایشات بیولوژیک حاد سمیت سیستماتیک حاد، آزمون همولیتیک، آزمون واکنش پیرژنیک، آزمون تحریک پوست استفاده شد
14. In this paper, effects of molybdenum, zirconium and selenium and some other trace elements on pyrogenic hydrocarbon generation of lignite was researched.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله اثرات مولیبدونم، زیرکونیوم و سلنیوم و برخی عناصر ردیابی دیگر در تولید هیدروکربن pyrogenic مورد تحقیق قرار گرفت
[ترجمه گوگل]در این مقاله اثر مولیبدن، زیرکونیوم و سلنیوم و برخی از عناصر کمیاب بر تولید هیدروکربن های پیرژنیک لیگنیت بررسی شده است