1. The dog snarled at the milkman.
[ترجمه ترگمان]سگ به طرف شیر فروش شلیک کرد و گفت:
[ترجمه گوگل]این سگ در شیرمن خرج کرد
2. Have you paid the milkman this month?
[ترجمه ترگمان]تو این ماه به شیر فروش هم پول دادی؟
[ترجمه گوگل]آیا این شیرین را در ماه جاری پرداختی؟
3. She went off with the milkman.
[ترجمه ترگمان] اون با شیر فروش رفت بیرون
[ترجمه گوگل]او با شیرمن رفت
4. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
5. I have paid the milkman this month.
[ترجمه ترگمان] من این ماه پول شیر فروش رو دادم
[ترجمه گوگل]من ماه مبارک رمضان را پرداخت کردم
6. Have you paid the milkman this week?
[ترجمه ترگمان]تو این هفته به شیر فروش هم پول دادی؟
[ترجمه گوگل]آیا شما در این هفته شیرجه را پرداختید؟
7. Put your empties on the doorstep for the milkman.
[ترجمه ترگمان]empties رو بذار رو در خونه و شیر فروش رو بردار
[ترجمه گوگل]مخزن خود را در آستانۀ شیربان قرار دهید
8. The milkman was late this morning.
[ترجمه ترگمان]شیر فروش امروز صبح دیر کرده بود
[ترجمه گوگل]صبح بخیر امروز صبح دیر شد
9. He pulls in quite a lot as a milkman.
[ترجمه ترگمان]او به اندازه یک شیر فروش، خودش را به کلی از دست داده است
[ترجمه گوگل]او به اندازه ی یک شیرین به اندازه ی کافی می کشد
10. The milkman does his round very early.
[ترجمه ترگمان]شیر فروش خیلی زود کارش را انجام می دهد
[ترجمه گوگل]شیرمن دور خیلی زود می گذرد
11. The milkman selected the spotted cows, from among a herd of two hundred.
[ترجمه ترگمان]شیرفروش گاوه ای خالدار را از میان یک گله از دویست نفر انتخاب کرد
[ترجمه گوگل]شیرمن گاوهای پنهانی را از بین گله ای از دوصد انتخاب کرد
12. A milkman has been temporarily blinded by two men who sprayed superglue into his eyes.
[ترجمه ترگمان]یک شیر فروش به طور موقت توسط دو مرد که در چشمانش نفوذ کرده بود، کور شده است
[ترجمه گوگل]یک شیرین به طور موقت توسط دو مرد کور شده است که سوپراگل را به چشمانش اسپری می کند
13. A milkman who serves the same customers every day and who is usually known to them personally will clearly have sufficient contact.
[ترجمه ترگمان]شیرفروش که هر روز همان مشتریان را خدمت می کند و معمولا با آن ها آشنا می شود، به وضوح با او تماس کافی دارد
[ترجمه گوگل]یک شیرخوار که هر روز به همان مشتریان خدمت می کند و معمولا به آنها شخصا شناخته شده است، به طور واضح تماس کافی داشته باشد
14. Thomas Tripp, the milkman in Camberwwk Green, was never lured indoors by a scantily clad female customer.
[ترجمه ترگمان]توماس تریپ، شیرفروش در Camberwwk گرین، هرگز با یک مشتری زن scantily به داخل خانه کشانده نشد
[ترجمه گوگل]توماس Tripp، شیرمن در Camberwwk سبز، هرگز توسط یک مشتری مضطرب و مستهجن در منزل در منزل ماند
15. Was there a milkman hovering in the wings?
[ترجمه ترگمان]آیا یک شیر فروش هم در بال ها پرسه می زد؟
[ترجمه گوگل]آیا یک بالش شیرین در بال وجود داشت؟