کلمه جو
صفحه اصلی

thyrotoxicosis


رجوع شود به: hyperthyroidism

انگلیسی به فارسی

رجوع شود به: hyperthyroidism


انگلیسی به انگلیسی

• poisoning of the thyroid gland (medicine)

جملات نمونه

1. Furthermore, a family history of thyrotoxicosis was the only autoimmune disease studied that was associated with a lower risk of autism spectrum disorder.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، تاریخچه خانوادگی of تنها بیماری خود ایمنی مورد مطالعه بود که با خطر پایین تر اختلال طیف اوتیسم همراه بود
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، سابقه خانوادگی تیروتوکسیکوز تنها بیماری اتوایمیون بود که با خطر پایین تر اختلال طیف اوتیست همراه بود

2. It can also present as either phase of thyrotoxicosis or hypothyroidism.
[ترجمه ترگمان]همچنین می تواند به عنوان فاز of یا hypothyroidism نیز وجود داشته باشد
[ترجمه گوگل]همچنین می تواند به عنوان یک مرحله از تیروتوکسیکوز یا کم کاری تیروئید باشد

3. Both symptoms were due to thyrotoxicosis, thus treatment with anti-thyroid medication led to regression of gynecomastia and hypokalemic paralysis as well as remission of thyrotoxic symptoms.
[ترجمه ترگمان]هر دوی این علائم به خاطر thyrotoxicosis بودند، در نتیجه درمان با داروهای ضد سرطان منجر به رگرسیون of و فلج hypokalemic و نیز بهبود علایم thyrotoxic شد
[ترجمه گوگل]هر دو علت ناشی از تیروتوکسیکوز بودند، در نتیجه درمان با داروهای ضد تیروئید منجر به رگرسیون ژنیکوماستی و فلج هیپوکالمی و همچنین بهبود علائم تیروئید شد

4. A morphologic and immunohistochemical studies were performed on the thyroid tissue of 13 thyrotoxicosis with thyroiditis(TTOT) and 9 hashimotoxocosis(HSHT).
[ترجمه ترگمان]مطالعات ریخت شناسی و immunohistochemical بر روی بافت thyroid ۱۳ thyrotoxicosis با thyroiditis (TTOT)و ۹ hashimotoxocosis (HSHT)انجام شد
[ترجمه گوگل]مطالعات مورفولوژیک و ایمونوهیستوشیمیایی بر روی بافت تیروئید 13 نوع تیروتوکسیکوز با تیروئیدیت (TTOT) و 9 هیستوموتوکسیکوز (HSHT) انجام شد

5. In a subset of patients, this results in amiodarone - induced hypothyroidism or thyrotoxicosis.
[ترجمه ترگمان]در زیر مجموعه ای از بیماران، این منجر به hypothyroidism یا thyrotoxicosis می شود
[ترجمه گوگل]در یک زیرمجموعه بیماران، این باعث کم کاری تیروئیدیسم یا تریروتوکسیکوز ناشی از آمیودارون می شود

6. Analysis of the medical history in association with the positive physical and laboratory findings suggested a clinical diagnosis of exophthalmia thyrotoxicosis .
[ترجمه ترگمان]تحلیل سابقه پزشکی در ارتباط با یافته های مثبت فیزیکی و آزمایشگاهی، تشخیص بالینی of thyrotoxicosis را پیشنهاد داد
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل تاریخ پزشکی در ارتباط با یافته های مثبت فیزیکی و آزمایشگاهی، تشخیص بالینی تریروتوکسیکوز اگزوفالالم را پیشنهاد کرد

7. In any case, restoration of euthyroidism should be as prompt as possible because thyrotoxicosis is harmful for the underlying cardiac disorder .
[ترجمه ترگمان]در هر صورت، احیای مجدد of باید تاحد امکان سریع باشد زیرا thyrotoxicosis برای اختلال قلبی اساسی مضر است
[ترجمه گوگل]در هر صورت، ترمیم euthyroidism باید به همان اندازه سریع باشد، زیرا تیروتوکسیکوزیس برای بیماری قلبی ذاتی مضر است

8. Instances where PTU is recommended over MMI include the initiation of therapy in the first trimester of pregnancy or in the setting of life-threatening thyrotoxicosis or thyroid storm.
[ترجمه ترگمان]مواردی که در آن PTU توصیه می شود شامل آغاز درمان در سه ماهه اول بارداری یا در حالت تهدید life یا طوفان thyroid است
[ترجمه گوگل]مواردی که PTU توصیه می شود بیش از MMI شامل شروع درمان در سه ماهه اول بارداری یا در معرض تهدید کننده بیماری تیروئتوکسیکوز یا طوفان تیروئید می باشد

9. We performed an 131I thyroid imaging on a 26-year-old man who had the clinical features of thyrotoxicosis.
[ترجمه ترگمان]ما یک تصویر ۱۳۱ - thyroid را بر روی مردی ۲۶ ساله اجرا کردیم که ویژگی های بالینی of را داشت
[ترجمه گوگل]ما یک تصویربرداری تیروییدی 131I روی یک مرد 26 ساله داریم که دارای ویژگی های بالینی تریروتوکسیکوز بود

10. Objective: To explore the clinical course and prognosis of documented amiodarone-induced thyrotoxicosis (AIT) in patients.
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی روند بالینی و پیش بینی of ناشی از amiodarone (AIT)در بیماران
[ترجمه گوگل]هدف: برای بررسی روند بالینی و پیش آگهی تیروتوکسیکوز ناشی از آمیودارون مستقل (AIT) در بیماران

11. Palpitations can occur in disorders such as aortic regurgitation or thyrotoxicosis ; the most common cause is abnormal cardiac rhythm.
[ترجمه ترگمان]palpitations می تواند در اختلالات مانند دریچه آئورتی یا thyrotoxicosis رخ دهد؛ شایع ترین علت، ریتم غیرعادی ایست قلبی است
[ترجمه گوگل]Palpitations ممکن است در اختلالاتی مانند رگورتاژ آئورت یا تریروتوکسیکوز رخ دهد؛ شایع ترین علت ریتم قلب غیرطبیعی است

12. Thus, the lack of a prompt response to glucocorticoids might reflect a higher degree of thyrotoxicosis and thyroid destruction, which requires a longer period of glucocorticoid administration.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، فقدان پاسخ سریع به glucocorticoids ممکن است نشان دهنده درجه بالاتری از تخریب thyrotoxicosis و تیرویید باشد که نیازمند دوره طولانی تر مدیریت glucocorticoid است
[ترجمه گوگل]بنابراین، عدم پاسخ سریع به گلوکوکورتیکوئید ها ممکن است منجر به میزان بالایی از تریروتوکسیکوزی و تخریب تیروئید شود که به مدت طولانی تر از تزریق گلوکوکورتیکوئید نیاز دارد

13. The purpose of this article was to describe nursing experience in a patient with thyrotoxicosis, who developed the psychotic symptoms after the operation for ophthalmopathy.
[ترجمه ترگمان]هدف از این مقاله تشریح تجربه پرستاری در بیمار با thyrotoxicosis بود که پس از عملیات for، علائم اختلالات روانی را گسترش داد
[ترجمه گوگل]هدف از این مقاله، توصیف تجربه پرستاری در بیمار مبتلا به تیروتوکسیکوز است که پس از عمل جراحی چشم، علائم روان شناختی را به وجود آورد

14. The effect of propranolol on calcium, phosphorus and magnesium balance was studied in 10 patients with thyrotoxicosis.
[ترجمه ترگمان]تاثیر پروپرانول بر روی کلسیم، فسفر و منیزیم در ۱۰ بیمار با thyrotoxicosis مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]تأثیر پروپرانولول بر روی تعادل کلسیم، فسفر و منیزیم در 10 بیمار مبتلا به تیروتوکسیکوز مورد بررسی قرار گرفت

پیشنهاد کاربران

غده تیروئید سمی

حالتی که هورمون های تیروئیدی در خون فراوان است، درین حالت هورمون TSH کم است چرا که غده ی هیپوفیز لازم نمیداند که محرک ترشح هورمونهای تیروئیدی را آزاد کند.

تیروئید سمی
تیروتوکسیکوز


کلمات دیگر: