1. to avenge oneself on someone
از کسی انتقام گرفتن
2. he was determined to avenge his father's murder
او مصمم بود قتل پدرش را تلافی کند.
3. He promised to avenge his father's murder.
[ترجمه ترگمان]او قول داد که انتقام پدرش را بگیرد
[ترجمه گوگل]او قول داد انتقام قتل پدرش را بدهد
4. She was determined to avenge herself on the man who had betrayed her.
[ترجمه ترگمان]مصمم بود با مردی که به او خیانت کرده بود انتقام بگیرد
[ترجمه گوگل]او مصمم بود تا خود را بر مردی که به او خیانت کرده بود انتقام بگیرد
5. He swore he would avenge his brother's death.
[ترجمه ترگمان]او سوگند خورد که انتقام مرگ برادرش را بگیرد
[ترجمه گوگل]او قسم داد که از مرگ برادرش انتقام بگیرد
6. He vowed to avenge his brother's murder.
[ترجمه ترگمان]اون سوگند خورد که انتقام برادرش رو بگیره
[ترجمه گوگل]او قول داد انتقام قتل برادرش را بدهد
7. The prince was determined to avenge his father, the King.
[ترجمه ترگمان]شاهزاده عزم جزم کرده بود که انتقام پدرش را بگیرد
[ترجمه گوگل]شاهزاده تصمیم گرفت انتقام پدرش، پادشاه شود
8. He wanted to avenge his brother's death.
[ترجمه ترگمان]او می خواست مرگ برادرش را تلافی کند
[ترجمه گوگل]او می خواست انتقام برادرش را بگیرد
9. She had decided to avenge herself and all the other women he had abused.
[ترجمه ترگمان]تصمیم گرفته بود انتقام خودش و تمام زنانی را که مورد آزار قرار گرفته بود بگیرد
[ترجمه گوگل]او تصمیم گرفت انتقام خود و تمام زنان دیگر که مورد سوء استفاده قرار گرفته بودند
10. He made a vow to avenge his father's death.
[ترجمه ترگمان]سوگند خورد که انتقام مرگ پدرش را بگیرد
[ترجمه گوگل]او قول داد تا انتقام پدرش را بگیرد
11. He swore to avenge himself on the mafia.
[ترجمه ترگمان]قسم خورد که انتقام خود را در مافیا بگیرد
[ترجمه گوگل]او قسم خورد که خود را در مافیای انتقام بگیرد
12. She swore to avenge herself on them for the insult that had been offered to her name and reputation.
[ترجمه ترگمان]سوگند یاد کرد که به خاطر توهینی که به نام و آوازه او شده بود انتقام خود را بگیرد
[ترجمه گوگل]او قسم خورده است که خود را به خاطر توهین هایی که به نام و شهرت او داده شده است، انتقام بگیرد
13. She determined to avenge herself on the killer.
[ترجمه ترگمان]اون مصمم بود که انتقام خودش رو بگیره
[ترجمه گوگل]او تصمیم گرفت تا خود را بر قاتل انتقام بگیرد
14. He was always keen to avenge insults, real or imagined.
[ترجمه ترگمان]او همیشه مشتاق بود که insults را تلافی کند، واقعی یا تصور کند
[ترجمه گوگل]او همیشه تمایل به انتقام گرفتن از توهین، واقعی یا تصور داشت