1. Violette, her hair cut short in raffish pixie fashion, so that her eyes looked luminously large.
[ترجمه ترگمان]موهایش را کوتاه کرده بود، موهایش کوتاه و کوتاه بود، طوری که چشمان او به نظر درشت جلوه می کرد
[ترجمه گوگل]ویولت، موهایش را کوتاه در حالت پریشانی خشن، به طوری که چشم او به نظر می رسد درخشان بزرگ است
2. I got impregnated by that pixie dust.
[ترجمه ترگمان] من از گرد اون گرد و خاک شیطان باردار شدم
[ترجمه گوگل]من با گرد و غبار پیکسی آغشته شدم
3. She looked like a pixie sometimes, her eyes darting here and there, for ever watchful.
[ترجمه ترگمان]گاهی مثل یکی از جن های خانگی به نظر می رسید، چشم هایش از این سو و آن سو به این سو و آن سو می دویدند، زیرا که همیشه گوش به زنگ بود
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات به نظر میرسد، چشمهایش در اینجا و آنجا به چشم میخورد
4. He has this lovely pixie body and whips off complicated tap routines in the Astaire and Gene Kelly styles - amazing.
[ترجمه ترگمان]او این بدن کوتوله دوست داشتنی را دارد و کاره ای tap پیچیده را در styles Astaire و جین کلی اجرا می کند - شگفت انگیز است
[ترجمه گوگل]او این بدن پیکه دوست داشتنی دارد و از شیوه های پیچیده شیر در سبک های Astaire و Gene Kelly شگفت زده می شود
5. Agnes looked hard at the pixie.
[ترجمه ترگمان]اگنس به کوتوله نگاه کرد
[ترجمه گوگل]آگنز به سختی نگاه کرد
6. The latest arrival, Pixie the 8 week old puppy.
[ترجمه ترگمان]آخرین باری که یک توله سگ ۸ هفته ای را انتخاب کرد
[ترجمه گوگل]آخرین ورود، Pixie توله سگ 8 هفته ای است
7. First, we let Pixie know that Set::Object can be stored.
[ترجمه ترگمان]اول، ما اجازه دادیم که Pixie آن را بداند: شی را می توان ذخیره کرد
[ترجمه گوگل]اولا، ما اجازه می دهیم Pixie بدانیم که مجموعه ای از Object را می توان ذخیره کرد
8. Pixie offers a slightly different approach in the sense that it doesn't require a schema or map from the class to the database -- it just stores objects.
[ترجمه ترگمان]Pixie یک رویکرد کمی متفاوت ارایه می دهد به این معنا که به یک الگو یا نقشه از کلاس به پایگاه داده نیاز ندارد - - فقط اشیا را ذخیره می کند
[ترجمه گوگل]Pixie یک رویکرد کمی متفاوت را ارائه می دهد به این معنی که از نقشه یا نقشه از کلاس به پایگاه داده نیاز ندارد - فقط اشیا را ذخیره می کند
9. Go right ahead, be a 60-year-old pixie.
[ترجمه ترگمان]یه کوتوله ۶۰ ساله باشه
[ترجمه گوگل]برو جلو برو، یک پیرزن 60 ساله باش
10. Pixie will remember not only the todo list object, but also all the objects contained within it.
[ترجمه ترگمان]Pixie نه تنها شی لیست شده را به یاد می آورد بلکه تمام اشیا موجود در آن را نیز به یاد می آورد
[ترجمه گوگل]Pixie نه تنها شیء لیست todo، بلکه تمامی اشیاء موجود در آن را نیز به یاد خواهید آورد
11. I've given Pixie the name of my object (Todo list), and asked it to be stored as well in this one line of code.
[ترجمه ترگمان]من نام هدفم را به شما دادم (لیست تمرین)، و از آن خواستم که در این یک خط کد ذخیره شود
[ترجمه گوگل]من Pixie نام شیء من (لیست Todo) را داده ام و از این نیز در یک خط کد ذخیره شده خواسته ام
12. You've planning something in that convoluted pixie mind of yours.
[ترجمه ترگمان]تو نقشه یه چیزی رو در اون قسمت پیچیده مغز تو برنامه ریزی کردی
[ترجمه گوگل]شما چیزی در این ذهن پیچیده از شما برنامه ریزی کرده اید
13. For Pixie however, it doesn't store directly, as it is a class based on some C code.
[ترجمه ترگمان]اما برای Pixie، به طور مستقیم ذخیره نمی شود، چون یک کلاس مبتنی بر یک کد C است
[ترجمه گوگل]برای Pixie با این حال، آن را به طور مستقیم ذخیره نمی کند، به عنوان یک کلاس بر اساس برخی از کد C است
14. However, this isn't always the case; Pixie provides all the mechanisms needed to be able to change its default behaviour with its Complicity hooks.
[ترجمه ترگمان]با این حال، این همیشه مورد نیست؛ Pixie همه مکانیسم های مورد نیاز برای تغییر رفتار پیش فرض خود را با قلاب های complicity فراهم می کند
[ترجمه گوگل]با این حال، این همیشه مورد نیست Pixie تمام مکانیسم هایی را که لازم است قادر به تغییر رفتار پیش فرض خود با استفاده از قلاب های Complicity فراهم می کند فراهم می کند
15. A nifty and lovely pixie sits on the global glass bottle lid.
[ترجمه ترگمان]یک کوتوله زیبا و دوست داشتنی در درپوش بطری شیشه ای دنیا می نشیند
[ترجمه گوگل]پیکای زیبا و دوست داشتنی در درب بطری شیشه ای جهانی قرار دارد