رجوع شود به: sudden death syndrome
cot death
رجوع شود به: sudden death syndrome
انگلیسی به فارسی
کلاه مرگ
انگلیسی به انگلیسی
• (british) sids, sudden infant death syndrome, suffocation of a baby while sleeping in a crib
cot death is the sudden death of a baby while it is asleep, although the baby had not previously been ill.
cot death is the sudden death of a baby while it is asleep, although the baby had not previously been ill.
جملات نمونه
1. The New Zealand cot death study was a nationwide case-control study carried out from November 1987 to 3October 1990.
[ترجمه ترگمان]مطالعه مرگ و میر در نیوزیلند یک مطالعه موردی در سطح ملی بود که از نوامبر ۱۹۸۷ تا ۳ اکتبر ۱۹۹۰ انجام شد
[ترجمه گوگل]مطالعه مرگ نوزاد در نیوزیلند، یک مطالعه مورد کنترل در سراسر کشور بود که از نوامبر 1987 تا 3 اکتبر 1990 انجام شد
[ترجمه گوگل]مطالعه مرگ نوزاد در نیوزیلند، یک مطالعه مورد کنترل در سراسر کشور بود که از نوامبر 1987 تا 3 اکتبر 1990 انجام شد
2. In July 1990 a television advertisement by the Cot Death Association advised against placing infants to sleep prone.
[ترجمه ترگمان]در ژوئیه سال ۱۹۹۰ یک تبلیغ تلویزیونی توسط انجمن مرگ cot علیه قرار دادن کودکان در معرض خواب توصیه شد
[ترجمه گوگل]در ژوئیه 1990 یک تبلیغ تلویزیونی از سوی انجمن مرگ کت در برابر قرار دادن نوزادان در معرض خواب قرار گرفت
[ترجمه گوگل]در ژوئیه 1990 یک تبلیغ تلویزیونی از سوی انجمن مرگ کت در برابر قرار دادن نوزادان در معرض خواب قرار گرفت
3. Try not to let the worry of cot death affect the first few months getting to know your new baby.
[ترجمه ترگمان]سعی کنید نگران نباشید که مرگ تخت کودک در چند ماه اول که کودک جدید شما را می شناسد، تاثیر بگذارد
[ترجمه گوگل]سعی کنید نگرانی نداشته باشید که نوزاد در چند ماه اول متوجه شدن نوزاد شما می شود
[ترجمه گوگل]سعی کنید نگرانی نداشته باشید که نوزاد در چند ماه اول متوجه شدن نوزاد شما می شود
4. Cot death, or Sudden Infant Death Syndrome, is also directly related to smoking.
[ترجمه ترگمان]مرگ cot یا سندرم مرگ ناگهانی نوزاد، به طور مستقیم مربوط به سیگار کشیدن است
[ترجمه گوگل]مرگ کت و یا سندرم مرگ ناگهانی نوزاد نیز به طور مستقیم مربوط به سیگار کشیدن است
[ترجمه گوگل]مرگ کت و یا سندرم مرگ ناگهانی نوزاد نیز به طور مستقیم مربوط به سیگار کشیدن است
5. In developed countries, cot death is the main cause of death between the ages of one week and one year.
[ترجمه ترگمان]در کشورهای توسعه یافته، مرگ تدریجی دلیل اصلی مرگ بین سنین یک هفته و یک سال است
[ترجمه گوگل]در کشورهای توسعه یافته، مرگ و میر نوزادان، عامل اصلی مرگ بین سنین یک تا یک سال است
[ترجمه گوگل]در کشورهای توسعه یافته، مرگ و میر نوزادان، عامل اصلی مرگ بین سنین یک تا یک سال است
6. The phenomenon of cot death has yet to be explained.
[ترجمه ترگمان]هنوز پدیده مرگ cot توضیح داده نشده است
[ترجمه گوگل]پدیده مرگ نوزادان هنوز مشخص نشده است
[ترجمه گوگل]پدیده مرگ نوزادان هنوز مشخص نشده است
7. A new machine no bigger than a 10p piece could help save babies from cot death.
[ترجمه ترگمان]یک ماشین جدید بزرگ تر از یک تکه ۱۰ صفحه می تواند به نجات نوزادان از روی تخت کمک کند
[ترجمه گوگل]یک دستگاه جدید که بیشتر از قطعه 10p نیست، می تواند نوزادان را از مرگ نوزادان نجات دهد
[ترجمه گوگل]یک دستگاه جدید که بیشتر از قطعه 10p نیست، می تواند نوزادان را از مرگ نوزادان نجات دهد
8. The study showed a significant correlation between the baby's sleeping position and the risk of cot death.
[ترجمه ترگمان]این مطالعه همبستگی قابل توجهی بین موقعیت خواب کودک و خطر مرگ تخت روانی نشان داد
[ترجمه گوگل]این مطالعه نشان داد که بین موقعیت خواب نوزاد و خطر مرگ نوزادان رابطه معنی داری وجود دارد
[ترجمه گوگل]این مطالعه نشان داد که بین موقعیت خواب نوزاد و خطر مرگ نوزادان رابطه معنی داری وجود دارد
9. The results of this study suggest that the incidence of cot death can be reduced.
[ترجمه ترگمان]نتایج این مطالعه نشان می دهد که میزان رخداد مرگ تخت می تواند کاهش یابد
[ترجمه گوگل]نتایج این مطالعه نشان می دهد که بروز مرگ نوزادان می تواند کاهش یابد
[ترجمه گوگل]نتایج این مطالعه نشان می دهد که بروز مرگ نوزادان می تواند کاهش یابد
10. The two changes in infant care practice had a temporal relation with mass publicity accompanying fund raising for the Cot Death Association.
[ترجمه ترگمان]دو تغییر در عمل مراقبت از نوزادان رابطه موقتی با تبلیغات جمعی همراه با افزایش سرمایه برای انجمن مرگ cot داشت
[ترجمه گوگل]این دو تغییر در شیوه مراقبت از نوزاد، ارتباط معنی دار با افزایش بودجه همراه با تبلیغات گسترده برای انجمن مرگ کودک داشت
[ترجمه گوگل]این دو تغییر در شیوه مراقبت از نوزاد، ارتباط معنی دار با افزایش بودجه همراه با تبلیغات گسترده برای انجمن مرگ کودک داشت
11. He says the sun will only shine on him if it rains for at least a month. Cot death mix-up.
[ترجمه ترگمان]می گوید اگر دست کم یک ماه باران ببارد، آفتاب بر او می تابد مرگ \"cot\" با هم مخلوط میشه
[ترجمه گوگل]او می گوید که خورشید تنها در صورتی که حداقل یک ماه به باران می آید، بر او خیره می شود مخلوط کردن کلاسیک
[ترجمه گوگل]او می گوید که خورشید تنها در صورتی که حداقل یک ماه به باران می آید، بر او خیره می شود مخلوط کردن کلاسیک
12. This may give some clues on how overheating contributes to cot death.
[ترجمه ترگمان]این ممکن است به برخی سرنخ ها در مورد این که چگونه گرم شدن بیش از حد به مرگ تخت کمک می کند، بدهد
[ترجمه گوگل]این ممکن است برخی از سرنخ هایی را در مورد چگونگی گرمای بیش از حد باعث مرگ نوزادان شود
[ترجمه گوگل]این ممکن است برخی از سرنخ هایی را در مورد چگونگی گرمای بیش از حد باعث مرگ نوزادان شود
13. High Road has tackled all kinds of issues from pit bull terrier fighting to cot death in order to illuminate character.
[ترجمه ترگمان]راه بالا همه نوع مسائل مربوط به terrier pit را حل کرده است که برای روشن کردن شخصیت با مرگ cot مبارزه می کند
[ترجمه گوگل]جاده عالی مسائل مربوط به مبارزه با گاو نر وحشی را به سمت کلاغ مرگ به منظور روشن کردن شخصیت مورد توجه قرار داده است
[ترجمه گوگل]جاده عالی مسائل مربوط به مبارزه با گاو نر وحشی را به سمت کلاغ مرگ به منظور روشن کردن شخصیت مورد توجه قرار داده است
14. Doctors have found a new clue to the riddle of cot death.
[ترجمه ترگمان]پزشکان سرنخ جدیدی به معمای مرگ روی تخت پیدا کرده اند
[ترجمه گوگل]پزشکان کلاهبرداری جدیدی راجع به کلاهبرداری کلاهبرداری پیدا کرده اند
[ترجمه گوگل]پزشکان کلاهبرداری جدیدی راجع به کلاهبرداری کلاهبرداری پیدا کرده اند
پیشنهاد کاربران
مرگ ناگهانی
کلمات دیگر: