رجوع شود به: mantis
praying mantis
رجوع شود به: mantis
انگلیسی به فارسی
رجوع شود به: mantis
دعا کردن
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a mantis.
• predatory insect from the grasshopper family
جملات نمونه
1. We learned the swift, circular dance of the praying mantis.
[ترجمه ترگمان]رقص سریع و گرد of را یاد گرفتیم
[ترجمه گوگل]ما رقص سریع و دایره ای از امیرالمؤمنین را یاد گرفتیم
[ترجمه گوگل]ما رقص سریع و دایره ای از امیرالمؤمنین را یاد گرفتیم
2. A praying mantis on high alert waits for insects drawn through the night to collect Ochroma blossom pollen. Navigation lights glow in the background on the Panama Canal.
[ترجمه ترگمان]یک آخوندک در حال عبادت در انتظار حشرات است که در طول شب جذب می شوند تا گرده شکوفه گل را جمع آوری کنند چراغ های ناوبری در پس زمینه کانال پاناما برق می زنند
[ترجمه گوگل]یک حامی دعا در هشدار بالا منتظر حشرات کشیده در طول شب برای جمع آوری گرده شکوفه Ochroma چراغ های هدایت در پس زمینه کانال پاناما درخشش دارند
[ترجمه گوگل]یک حامی دعا در هشدار بالا منتظر حشرات کشیده در طول شب برای جمع آوری گرده شکوفه Ochroma چراغ های هدایت در پس زمینه کانال پاناما درخشش دارند
3. The female praying mantis often eats the male after they mate.
[ترجمه ترگمان]زنان mantis زن، نر پس از جفت گیری، نر را می خورند
[ترجمه گوگل]زنانی که در حال دعا هستند اغلب پس از همسر شدن مرد را می خورند
[ترجمه گوگل]زنانی که در حال دعا هستند اغلب پس از همسر شدن مرد را می خورند
4. Praying mantis has two powerful claws like sharp knives.
[ترجمه ترگمان]یک جیرجیرک دو چنگال قدرتمند مثل چاقوهای تیز دارد
[ترجمه گوگل]دعا دارای دو انگشت قدرتمند مانند چاقوهای تیز است
[ترجمه گوگل]دعا دارای دو انگشت قدرتمند مانند چاقوهای تیز است
5. Girl power: This female Malaysian Orchid Praying Mantis is, at 60mm, long, twice the size of it's diminutive male counterpart.
[ترجمه ترگمان]قدرت دختر: این ارکیده زن این زن در حدود ۶۰ میلیمتر است، که دو برابر اندازه همتای مرد آن است
[ترجمه گوگل]قدرت دختران این مرد مالزی Orchid Praying Mantis، در 60mm، طولانی، دو برابر بزرگتر از همتای مردانه آن است
[ترجمه گوگل]قدرت دختران این مرد مالزی Orchid Praying Mantis، در 60mm، طولانی، دو برابر بزرگتر از همتای مردانه آن است
6. I used to be called praying mantis.
[ترجمه ترگمان]از آخوندک نماز می خواندم
[ترجمه گوگل]من قبلا نامزد دعا بودم
[ترجمه گوگل]من قبلا نامزد دعا بودم
7. A praying mantis on high alert waits for insects drawn through the night to collect Ochroma blossom pollen.
[ترجمه ترگمان]یک آخوندک در حال عبادت در انتظار حشرات است که در طول شب جذب می شوند تا گرده شکوفه گل را جمع آوری کنند
[ترجمه گوگل]یک حامی دعا در هشدار بالا منتظر حشرات کشیده در طول شب برای جمع آوری گرده شکوفه Ochroma
[ترجمه گوگل]یک حامی دعا در هشدار بالا منتظر حشرات کشیده در طول شب برای جمع آوری گرده شکوفه Ochroma
8. Manipulators, fed by red veins of hydraulic fluid, fold elbows-up beside her cheeks like legs of a praying mantis.
[ترجمه ترگمان]manipulators، که از رگ های قرمز سیال هیدرولیکی تغذیه می شود، در کنار گونه های خود مثل پاهای یک آخوندک نیایش تغذیه می کند
[ترجمه گوگل]مانیپولاتورهایی که توسط رگهای قرمز از مایع هیدرولیکی تغذیه می شوند، در کنار گونه های خود مانند پاها یک ملکوت دعا قرار دارند
[ترجمه گوگل]مانیپولاتورهایی که توسط رگهای قرمز از مایع هیدرولیکی تغذیه می شوند، در کنار گونه های خود مانند پاها یک ملکوت دعا قرار دارند
9. That day he led a mild extreme to the right of Praying Mantis with his usual mixture of accuracy and irresistible momentum.
[ترجمه ترگمان]آن روز او با استفاده از ترکیب معمولی خود از دقت و نیروی مقاومت ناپذیر، به حد افراط در نماز خواندن دعا کرد
[ترجمه گوگل]در آن روز او به سمت راست دعا کردن Mantis با مخلوط معمول خود از دقت و تحرک غیر قابل تحمل منجر شد
[ترجمه گوگل]در آن روز او به سمت راست دعا کردن Mantis با مخلوط معمول خود از دقت و تحرک غیر قابل تحمل منجر شد
10. I watched with interest - it was like observing the gyrations of an alien species, a praying mantis or something.
[ترجمه ترگمان]من با علاقه و علاقه به موضوع اشاره کردم - مثل این بود که به زبان یک گونه بیگانه، یک جیرجیرک یا چیزی دیگر نگاه می کردم
[ترجمه گوگل]من با علاقه تماشا کردم - مانند دیدن گربه های گونه بیگانه، یک دعا دعا و یا چیزی بود
[ترجمه گوگل]من با علاقه تماشا کردم - مانند دیدن گربه های گونه بیگانه، یک دعا دعا و یا چیزی بود
11. For more and more she is coming to resemble a mechanical praying mantis, frozen there in the glass, he wrote.
[ترجمه ترگمان]او نوشت: بیشتر و بیشتر شبیه یک آخوندک نماز مکانیکی است که در شیشه منجمد شده است
[ترجمه گوگل]او در ادامه می نویسد: برای بیشتر و بیشتر، او به شکل یک مانیل دعا کننده مکانیکی، یخ زده در شیشه ای قرار دارد
[ترجمه گوگل]او در ادامه می نویسد: برای بیشتر و بیشتر، او به شکل یک مانیل دعا کننده مکانیکی، یخ زده در شیشه ای قرار دارد
12. Maybe I could just buy some predator bugs, such as the praying mantis, to keep watch.
[ترجمه ترگمان]شاید من فقط می توانستم حشرات شکارچی را از قبیل آخوندک، تماشا کنم تا مراقب او باشم
[ترجمه گوگل]شاید من فقط می توانم بعضی از اشکالات شکارچی، مانند مزارع دعا را بخرم، تا تماشا کنم
[ترجمه گوگل]شاید من فقط می توانم بعضی از اشکالات شکارچی، مانند مزارع دعا را بخرم، تا تماشا کنم
13. My family's Satsuma Ye, does not eat does not drink, thin elephant praying mantis!
[ترجمه ترگمان]خانواده من، آ ره، غذا نمی خوره، نه چیزی می خوره، نه چیزی می خوره
[ترجمه گوگل]خانواده من Satsuma ی، نمی خورد، نوشیدن ندارد، فیل ناز، دعا دعا
[ترجمه گوگل]خانواده من Satsuma ی، نمی خورد، نوشیدن ندارد، فیل ناز، دعا دعا
14. The acklay was born out of George Lucas' request to combine the characteristics of a praying mantis and a velociraptor to form a deadly arena creature.
[ترجمه ترگمان]The از جورج لوکاس به دنیا آمد تا ویژگی های یک آخوندک نماز خوان و یک velociraptor را ترکیب کند تا یک موجود عرصه مرگبار را شکل دهد
[ترجمه گوگل]این آگهی از درخواست جورج لوکاس متولد شد و ویژگی های یک ملت دعا و یک چابک را برای تشکیل یک موجود عرصه مرگبار ترکیب کرد
[ترجمه گوگل]این آگهی از درخواست جورج لوکاس متولد شد و ویژگی های یک ملت دعا و یک چابک را برای تشکیل یک موجود عرصه مرگبار ترکیب کرد
پیشنهاد کاربران
آخوندکِ عابد
آخوندک،
یا مانتیس حشره ای سبز رنگ، شبیه به ملخ ، باریک و کشیده با پاهای دراز، سر بزرگ و دو جفت بال
یا مانتیس حشره ای سبز رنگ، شبیه به ملخ ، باریک و کشیده با پاهای دراز، سر بزرگ و دو جفت بال
کلمات دیگر: