کلمه جو
صفحه اصلی

soft money


پول کاغذیابرات

انگلیسی به فارسی

پول نرم


انگلیسی به انگلیسی

• funds that can be used by a political party to promote itself but not to promote a particular candidate (not subject to federal regulation); unstable currencies that are not accepted worldwide

جملات نمونه

1. Both major parties raised soft money at a furious pace in 1995 and 199 each gathering more than $ 100 million.
[ترجمه ترگمان]هر دو طرف، در سال ۱۹۹۵، با سرعتی شدید، پول نرم را بالا بردند و ۱۹۹ نفر بیشتر از ۱۰۰ میلیون دلار را جمع آوری کردند
[ترجمه گوگل]هر دو حزب عمده در سال 1995 و 199، پولی نرم را با سرعت خشن افزایش دادند که بیش از 100 میلیون دلار جمع آوری کردند

2. In theory, soft money is supposed to be used only for generic party activities and not to support specific candidates.
[ترجمه ترگمان]در نظریه، فرض می شود که پول نرم تنها برای فعالیت های حزب عمومی و نه برای حمایت از کاندیداهای خاص مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]در تئوری، فقط پول نرم تنها برای فعالیت های عمومی حزب مورد استفاده قرار می گیرد و نه برای حمایت از نامزدهای خاص

3. Soft money helped pay for the contract and its follow-through, just as it helped finance the Democratic counterattack.
[ترجمه ترگمان]پول نرم به پرداخت این قرارداد و پی گیری آن کمک کرد، همان طور که به تامین مالی ضد حمله دموکراتیک کمک کرد
[ترجمه گوگل]پول نرم برای پرداخت قرارداد و پیگیری آن کمک کرد، درست همانطور که آن را برای کمک به مبارزه ضد دموکراتیک کمک کرد

4. Of the soft money total, $ 35 259 went to the Republican party.
[ترجمه ترگمان]از مجموع پول نرم، ۳۵ دلار به حزب جمهوری خواه رفت
[ترجمه گوگل]از کل پول نرم، 35935 دلار به حزب جمهوری خواه رفت

5. Soft money is different from contributions made directly to presidential and congressional candidates.
[ترجمه ترگمان]پول نرم از مشارکت های مستقیم به نامزدهای ریاست جمهوری و کنگره متفاوت است
[ترجمه گوگل]پول های مالی متفاوت از کمک های مستقیم به نامزدهای ریاست جمهوری و کنگره است

6. But they can give parties any amount of soft money.
[ترجمه ترگمان]اما آن ها می توانند مقداری پول نرم به احزاب بدهند
[ترجمه گوگل]اما آنها می توانند هر نوع پولی را به احزاب بدهند

7. Dole now backs a ban on PACs, soft money contributions and the use of dues to finance labor union donations.
[ترجمه ترگمان]اکنون دول از ممنوعیت on، کمک های مالی نرم و استفاده از عوارض برای تامین مالی اتحادیه کارگری حمایت می کند
[ترجمه گوگل]DOL اکنون از ممنوعیت PAC ها، کمک های پولی و استفاده از مالیات برای کمک مالی به اتحادیه های کارگری حمایت می کند

8. The study covered soft money gifts to the national, House and Senate committees of each major party.
[ترجمه ترگمان]این مطالعه هدایای نقدی را به کمیته های ملی، مجلس و سنا متشکل از هر حزب اصلی داد
[ترجمه گوگل]این مطالعه، هدایای پولی را به کمیته ملی، مجلس و سنا هر حزب عمده پرداخت کرد

9. Both major parties raised large amounts of soft money for use during the presidential campaign.
[ترجمه ترگمان]هر دو حزب بزرگ مقادیر زیادی از پول نرم را برای استفاده در طی کمپین ریاست جمهوری افزایش دادند
[ترجمه گوگل]هر دو حزب بزرگ، مقادیر زیادی پول نرم را برای استفاده در طول مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری انتخاب کردند

10. Soft money refers to funds donated by individuals and corporations directly to parties.
[ترجمه ترگمان]پول نرم به سرمایه ای که توسط افراد و شرکت ها به طور مستقیم به احزاب اهدا می شود، اشاره می کند
[ترجمه گوگل]پول های نرم افزاری به منابع مالی اهدا شده توسط افراد و شرکت ها به طور مستقیم به احزاب اشاره دارد

11. I was sinking fast in the mire of soft money.
[ترجمه ترگمان]به سرعت در باتلاق پول نرم فرو رفتم
[ترجمه گوگل]من غرق شدم در غبار پول نرم

12. In practice, both parties use soft money to finance expensive media campaigns that promote their presidential candidates.
[ترجمه ترگمان]در عمل، هر دو طرف از پول نرم برای تامین مالی کمپین های رسانه ای گران قیمت استفاده می کنند که نامزدهای ریاست جمهوری آن ها را ترویج می کنند
[ترجمه گوگل]در عمل، هر دو طرف از پول نرم برای تامین هزینه های رسانه ای کمپین های تبلیغاتی استفاده می کنند که نامزدهای ریاست جمهوری آنها را ارتقا می دهند

13. Restrictions on soft money have been endorsed by Sen.
[ترجمه ترگمان]محدودیت ها بر روی پول های نرم توسط سناتور
[ترجمه گوگل]محدودیت های پول های نرم افزاری توسط Sen تایید شده است

14. The American system of representative democracy has been seriously challenged by this phenomenon, especially because the "soft money" results in enormous political corruption.
[ترجمه ترگمان]نظام دموکراسی نمایندگی آمریکا به طور جدی با این پدیده به چالش کشیده شده است، به خصوص به این دلیل که \"پول نرم\" منجر به فساد سیاسی عظیمی شده است
[ترجمه گوگل]سیستم پدیده دموکراسی نماینده آمریکا به طور جدی به این پدیده متضرر شده است، به ویژه به این دلیل که �پول نرم� موجب فساد سیاسی فراوانی می شود

پیشنهاد کاربران

کمک مالی غیر مستقیم ( پول نرم ) - کمک مالی نامحدود به احزاب برای تبلیغات انتخاباتی نامزدهای مورد نظر؛ کمک به یک حزب سیاسی که برای اختصـاص بـه یـک نـامزد خـاص داده نمی شود و درنتیجه از محدودیت های مختلف حقوقی مبـری اسـت.

پول کاغذی - پولی که از کاغذ ساخته شده است ( در مقایسه با پول فلزّی ) .

پول ضعیف - پولی که در اثر سیاست های داخلی و خارجی به صورت غیرعادی ترقّی می کند یا تنزّل می یابد.

soft money ( علوم سیاسی و روابط بین الملل )
واژه مصوب: کمک مالی غیرمستقیم
تعریف: کمک مالی نامحدود به احزاب از منابع مختلف برای تخصیص به تبلیغات انتخاباتی نامزدهای مورد نظر


کلمات دیگر: