کلمه جو
صفحه اصلی

vital capacity


(میزان هوایی که ریه ها می توانند با فشار به بیرون بدمند) ظرفیت حیاتی

انگلیسی به فارسی

(میزان هوایی که ریهها می‌توانند با فشار به بیرون بدمند) ظرفیت حیاتی


جملات نمونه

1. Forced vital capacity (FVC) and forced expiratory volume in second (FEV were measured at baseline and 3-year follow-up using standard spirometry .
[ترجمه ترگمان]ظرفیت اجباری اجباری (FVC)و حجم expiratory اجباری در مرحله دوم (FEV در خط پایه و با استفاده از spirometry استاندارد اندازه گیری شدند
[ترجمه گوگل]ظرفیت حیاتی اجباری (FVC) و حجم خروج اجباری در مرحله دوم (FEV در ابتدای مرحله و پیگیری 3 ساله با استفاده از اسپیرومتری استاندارد اندازه گیری شد

2. Flow controlled can be adjusted as per people's vital capacity and labor intensity.
[ترجمه ترگمان]کنترل جریان را می توان مطابق با ظرفیت حیاتی افراد و شدت کار تنظیم کرد
[ترجمه گوگل]جریان کنترل می تواند به عنوان ظرفیت حیاتی افراد و شدت کار تنظیم شود

3. Breath gene consists of stature and vital capacity.
[ترجمه ترگمان]ژن Breath شامل قد و ظرفیت حیاتی است
[ترجمه گوگل]ژن تنفس شامل ظرفیت قدامی و حیاتی است

4. Spiral CT scan was obtained at 50 % vital capacity ( VC ) with 8 mm slice thickness.
[ترجمه ترگمان]سی تی اسکن حلزونی با ضخامت حدود ۵۰ % (VC)با ضخامت برش ۸ mm به دست آمد
[ترجمه گوگل]سی تی اسکن اسپیرال در ظرفیت حیاتی 50٪ (VC) با ضخامت 8 میلی متر قطعه بدست آمد

5. The percentage of forced vital capacity ( % FVC ) was performed in 22 ALS patients simultaneously.
[ترجمه ترگمان]درصد ظرفیت اجباری اجباری (% FVC)در ۲۲ بیمار ALS به طور همزمان انجام شد
[ترجمه گوگل]درصد مجاز حیاتی اجباری (٪ FVC) به طور همزمان در 22 بیمار مبتلا به ALS انجام شد

6. That is. playing badminton can strengthen my vital capacity and my muscle. Even makes you slim.
[ترجمه ترگمان]بله بازی بدمینتون می تواند باعث تقویت ظرفیت حیاتی من و ماهیچه من شود حتی شما را لاغر می کند
[ترجمه گوگل]به این معنا که بازی بدمینتون می تواند ظرفیت حیاتی و عضله من را تقویت کند حتی شما را باریک می کند

7. Objective. To compare the rate of respiratory decline using percent normal forced vital capacity (%FVC) measurements before and after posterior spinal fusion.
[ترجمه ترگمان]هدف برای مقایسه نرخ کاهش تنفس با استفاده از درصد نرمال اجباری اجباری (% FVC)اندازه گیری قبل و بعد از ترکیب ستون فقرات
[ترجمه گوگل]هدف، واقعگرایانه برای مقایسه میزان کاهش تنفس با استفاده از درصد طبیعی عود فزاینده (٪ FVC) قبل و بعد از فیوژن خلفی ستون فقرات

8. The researchers used forced expiratory volume in 1 second (FEV and forced vital capacity (FVC) as a percentage of predicted value (FVCPP) as indicators of lung function.
[ترجمه ترگمان]محققان حجم expiratory را در یک ثانیه (FEV و ظرفیت حیاتی اجباری (FVC)به عنوان درصدی از مقدار پیش بینی شده (FVCPP)به عنوان شاخص عملکرد ریه مورد استفاده قرار دادند
[ترجمه گوگل]محققان با استفاده از حجم انبساط مجاز در یک ثانیه (FEV و فاکتور حیاتی مجاز (FVC) به عنوان یک درصد از ارزش پیش بینی شده (FVCPP) به عنوان شاخص عملکرد ریه استفاده کردند

9. An investigation is made on 1653 college students aged 18 to 24 in good health about their Vital Capacity(VC)and the Breath-Holding Time(BHT).
[ترجمه ترگمان]تحقیقات در سال ۱۶۵۳ برای دانشجویان کالج سن ۱۸ تا ۲۴ سال در سلامت خوب در مورد ظرفیت حیاتی خود (VC)و زمان حبس تنفس (BHT)انجام شد
[ترجمه گوگل]تحقیق در مورد 1653 دانشجوی کالج در سن 18 تا 24 سالگی در مورد سلامت جسمی (VC) و زمان برگزاری نفس (BHT) انجام شده است

10. Results There was a linear correlation between phonation volume and vital capacity.
[ترجمه ترگمان]نتایج یک همبستگی خطی بین حجم phonation و ظرفیت حیاتی وجود داشت
[ترجمه گوگل]نتایج همبستگی خطی بین حجم فونیت و ظرفیت حیاتی وجود دارد

پیشنهاد کاربران

ظرفیت حیاتی ریه=حجم ذخیره دمی حجم جاری حجم ذخیره بازدمی


کلمات دیگر: