کلمه جو
صفحه اصلی

unfaithfulness

انگلیسی به فارسی

بی اعتمادی


انگلیسی به انگلیسی

• quality of being unfaithful; lack of faithfulness, lack of trustworthiness faithlessness (archaic)

جملات نمونه

1. The discovery of unfaithfulness is followed by anger and recriminations, anguish and uncertainty.
[ترجمه ترگمان]پس از وقوع بیوفایی، خشم و اتهامات متقابل، اضطراب و عدم اطمینان حاصل می شود
[ترجمه گوگل]کشف ناپذیری به دنبال خشم و تجاوز، ترس و عدم اطمینان است

2. She never spoke of his unfaithfulness, never blamed him for his misconduct.
[ترجمه ترگمان]هرگز از خیانت خود سخن نمی گفت و هرگز او را به خاطر رفتار his سرزنش نمی کرد
[ترجمه گوگل]او هرگز از بی اعتمادی خود سخن نمی گوید، هرگز او را به خاطر سوء رفتار او متهم نمی کند

3. I am catching evidence for the man's unfaithfulness to his wife.
[ترجمه ترگمان]من دارم شواهدی برای خیانت به زنش پیدا می کنم
[ترجمه گوگل]من شواهدی را برای بی اعتمادی به همسرش دارم

4. He blazed with anger for his wife's unfaithfulness.
[ترجمه ترگمان]خشم همسرش از خیانت و خیانت همسرش زبانه کشید
[ترجمه گوگل]او برای خشونت زن همسرش خشمگین شد

5. This unfaithfulness is how Filipina girls are branded as whores by American women.
[ترجمه ترگمان]این بیوفایی نشان می دهد که چگونه دختران آمریکایی توسط زنان آمریکایی به عنوان فاحشه معرفی می شوند
[ترجمه گوگل]این بی اعتمادی این است که چگونه دختران فیلیپین توسط زنان آمریکایی به عنوان دوستداران نامگذاری شده اند

6. Can you still get your divorce on such puny, immediately regretted unfaithfulness?
[ترجمه ترگمان]آیا ممکن است شما هم فورا از این خیانت کوچک صرف نظر کنید و از خیانت پشیمان شوید؟
[ترجمه گوگل]آیا هنوز می توانید طلاق خود را در چنین نادانی، بلافاصله پوزش ناپذیر از دست ندهید؟

7. Let her remove the adulterous look from her face and the unfaithfulness from between her breasts.
[ترجمه ترگمان]اجازه دهید او دست زناکار را از صورت او بیرون آورد و بیوفایی او را از بین برد
[ترجمه گوگل]اجازه دهید او نگاه ظالمانه را از چهره اش و بی اعتمادی بین سینه هایش بیرون ببرد

8. I tell you that anyone who divorces his wife, except for marital unfaithfulness, and commits adultery.
[ترجمه ترگمان]به شما می گویم که هر کسی که همسرش را طلاق دهد، به جز بی وفایی در زناشویی، و مرتکب زنا می شود
[ترجمه گوگل]من به شما می گویم که هر کسی که از همسرش طلاق می گیرد، به غیر از بی اعتنایی زناشویی و مرتکب زنا

9. And Judah was carried away into exile to Babylon for their unfaithfulness.
[ترجمه ترگمان]و یهودا برای خیانت به بابل تبعید شد
[ترجمه گوگل]و یهودا به خاطر بی اعتمادی به تبعید به بابل منتقل شد

10. He is faithful for forgive our sins and cleanse us from all unfaithfulness.
[ترجمه ترگمان]او به خاطر خدا به گناهان ما وفادار است و ما را از خیانت پاک می کند
[ترجمه گوگل]او وفادار است تا گناهان ما را ببخشد و ما را از همه بی اعتمادی پاک کند

11. Do forgive our lackings, failures, lacking of absoluteness and unfaithfulness again.
[ترجمه ترگمان]خطاهای ما، شکست ها، نداشتن of و بی وفایی را forgive
[ترجمه گوگل]آیا گناهان ما، گمراهی ها، فقدان مطلقیت و بی اعتمادی را دوباره ببخشید

پیشنهاد کاربران

🌟بی دینی.
🌟بی وفایی.


کلمات دیگر: