1. He had complained of exhaustion after his gruelling schedule over the past week.
[ترجمه ترگمان]او پس از برنامه gruelling در طول هفته گذشته، از فرط خستگی شکایت کرده بود
[ترجمه گوگل]او پس از برنامه ریزی شدید خود در طول هفته گذشته از خستگی شکایت کرده است
2. Junior doctors often have to work a gruelling 100-hour week.
[ترجمه ترگمان]پزشکان جوان اغلب باید یک هفته خسته کننده ۱۰۰ ساعته کار کنند
[ترجمه گوگل]پزشکان جوان اغلب مجبور به کار یک ساعت شلوغی 100 ساعته هستند
3. He eventually won the match after five gruelling sets.
[ترجمه ترگمان]او در نهایت بعد از پنج مسابقه خسته کننده برنده مسابقه شد
[ترجمه گوگل]او در نهایت پس از پنج مجموعه خسته کننده موفق شد
4. Mr Stocks can expect a gruelling week on the publicity treadmill.
[ترجمه ترگمان]آقای سهام می تواند انتظار یک هفته خسته کننده بر روی تردمیل ورزش را داشته باشد
[ترجمه گوگل]آقای سهام می تواند انتظار یک هفته خسته کننده در تردمیل تبلیغاتی داشته باشد
5. The cast took a break from their gruelling schedule.
[ترجمه ترگمان]این گروه از برنامه gruelling خود جدا شد
[ترجمه گوگل]بازیگران زمانیکه از برنامه های خسته کننده خود می گذشتند
6. This flight was more gruelling than I had expected.
[ترجمه ترگمان]این پرواز more از آن چیزی بود که انتظار داشتم
[ترجمه گوگل]این پرواز بیشتر از انتظار من بود
7. The recruits were put through a week of gruelling endurance tests.
[ترجمه ترگمان]این نیروهای تازه در یک هفته از آزمایش های استقامتی خسته کننده قرار گرفته بودند
[ترجمه گوگل]سربازان در طی یک هفته از آزمون های تحمل گرمی خسته شده اند
8. After the gruelling test, he felt totally spent.
[ترجمه ترگمان]بعد از امتحان gruelling احساس کرد که تمام شب را صرف این کار کرده است
[ترجمه گوگل]پس از آزمون خسته کننده، او کاملا احساس کرد که صرف شده است
9. And, a week after her gruelling ordeal, she was allowed home.
[ترجمه ترگمان]و یک هفته پس از ordeal خسته کننده اش، او به خانه اجازه داده شد
[ترجمه گوگل]و، یک هفته پس از تحریک سرسام آور او، به خانه اجازه داده شد
10. This was an understandable reaction to the gruelling nature of the work.
[ترجمه ترگمان]این یک واکنش قابل فهم به ماهیت خسته کننده کار است
[ترجمه گوگل]این یک واکنش قابل درک به ماهیت خسته کننده کار بود
11. The next morning they began their gruelling journey up the ancient Roman road which ran from London's city wall into Oxfordshire.
[ترجمه ترگمان]صبح روز بعد، آن ها سفر خسته کننده خود را از جاده باستانی روم که از دیوار شهر لندن به Oxfordshire کشیده شده بود، آغاز کردند
[ترجمه گوگل]صبح روز بعد سفر خود را از دست دادند تا جاده رومی باستانی که از دیوار شهر لندن به اکسفوردشایر فرار کرد
12. In his gruelling work schedule, sixty-year old Garrett continues at a rate that would tax many men half his age.
[ترجمه ترگمان]در برنامه کاری خسته کننده او، گرت ۶۰ ساله به نرخی که بسیاری از مردان را نیمی از سن خود مالیات خواهد داد ادامه می دهد
[ترجمه گوگل]Garrett، شصت ساله، در یک برنامه کاری خسته کننده، با نرخی که بسیاری از مردان نیمی از سنش را پرداخت می کند، ادامه می یابد
13. I've had a gruelling day.
[ترجمه ترگمان]من یک روز خسته کننده داشتم
[ترجمه گوگل]من یک روز خسته کننده داشتم
14. McAllister should be on his knees after a gruelling month at Elland Road.
[ترجمه ترگمان]McAllister باید پس از یک ماه خسته کننده در خیابان Elland زانو بزند
[ترجمه گوگل]McAllister بعد از یک ماه خسته کننده در جاده Elland باید روی زانوی خود باشد