کلمه جو
صفحه اصلی

outgoings


صادرات، هزینه، هزینه، صادرات

انگلیسی به فارسی

خروجی ها


انگلیسی به انگلیسی

• money spent, expenditures (british)

جملات نمونه

1. Before taking a loan out, calculate your monthly outgoings.
[ترجمه ترگمان]پیش از گرفتن وام، مخارج ماهانه خود را محاسبه کنید
[ترجمه گوگل]قبل از گرفتن وام، هزینه های ماهانه خود را محاسبه کنید

2. Write down your incomings and outgoings.
[ترجمه ترگمان]incomings و مخارج خود را یادداشت کنید
[ترجمه گوگل]درآمد و هزینه های خود را بنویسید

3. Outgoings and revenues balanced out.
[ترجمه ترگمان]outgoings و درآمدها تعادل خود را از دست دادند
[ترجمه گوگل]خروج و درآمد متعادل شده است

4. She suggests you first assess your income and outgoings.
[ترجمه ترگمان]او پیشنهاد می کند که شما ابتدا درآمد و مخارج خود را ارزیابی کنید
[ترجمه گوگل]او پیشنهاد می کند که ابتدا درآمد و هزینه های خود را ارزیابی کنید

5. Add up your outgoings, putting on a bit more for contingencies.
[ترجمه ترگمان]مخارج خود را جمع کنید، مخارج خود را کمی بیشتر کنید
[ترجمه گوگل]اضافه کردن هزینه های خود را، قرار دادن کمی بیشتر برای احتمالات

6. List all your outgoings for a month.
[ترجمه ترگمان]تمام مخارج خود را برای یک ماه لیست کنید
[ترجمه گوگل]لیست تمام هزینه های خود را برای یک ماه

7. The outgoings on a house this size are very high.
[ترجمه ترگمان]میزان مخارج یک خانه بسیار بالا است
[ترجمه گوگل]هزینه های انجام شده در یک خانه این اندازه بسیار زیاد است

8. Yet still his outgoings, swollen by servicing the loans, were not covered in their entirety.
[ترجمه ترگمان]با این وصف، هنوز مخارج و مخارج خود را، که به واسطه سرویس وام، متورم شده بود، به طور کامل پوشیده بود
[ترجمه گوگل]با این حال، هزینه های خود را که از طریق واریز وجه تمویل می شود، هنوز کامل نشده است

9. I would estimate that, allowing for your outgoings, you have around £600 a month at your disposal.
[ترجمه ترگمان]من تخمین می زنم که به شما این امکان را می دهد که مخارج خود را به مدت ۶۰۰ پوند در اختیار شما قرار دهید
[ترجمه گوگل]من این را تخمین می زنم، به شما اجازه می دهد که هزینه های خود را به دست آورید، شما در حدود 600 پوند در ماه دارید

10. The cattle ranching option is popular because the outgoings are low.
[ترجمه ترگمان]انتخاب گاو به این دلیل محبوب است که مخارج آن پایین است
[ترجمه گوگل]گزینه گاو گاو محبوب است زیرا هزینه های کم است

11. The day-to-day outgoings for Mike and Viv are about £000 a year.
[ترجمه ترگمان]مخارج روز به روز برای مایک و viv در حدود هزار پوند در سال است
[ترجمه گوگل]بازده روزانه مایک و وی حدود 000 پوند در سال است

12. He has heavy outgoings on his new house.
[ترجمه ترگمان]او در خانه جدید خود outgoings سنگینی دارد
[ترجمه گوگل]او در خانه جدید خود از فعالیت های سنگین برخوردار است

13. The outgoings shall, if necessary, be apportioned between the Vendor and Purchaser and paid on completion.
[ترجمه ترگمان]مخارج ممکن است در صورت لزوم بین فروشنده و فروشنده تقسیم شود و به تکمیل پرداخت شود
[ترجمه گوگل]هزینه های انجام شده در صورت لزوم باید بین فروشنده و خریدار تقسیم شود و پس از اتمام پرداخت شود

14. V: Besides the largest outgoings, staff costs, as well as provision for doubtful debts and depreciation.
[ترجمه ترگمان]وی: علاوه بر مخارج بزرگ ترین مخارج، هزینه های کارکنان و همچنین تامین هزینه های مشکوک و استهلاک است
[ترجمه گوگل]V علاوه بر بزرگترین هزینه ها، هزینه های کارکنان، و همچنین ارائه بدهی های مشکوک و استهلاک

پیشنهاد کاربران

پولهای خرج شده

کسی که اجتماعیست و به راحتی ارتباط برقرار میکند

مخارج


کلمات دیگر: