کلمه جو
صفحه اصلی

dog in the manger


کسی که چیزی را نه خودش مصرف می کند نه می گذارد دیگران از آن استفاده ببرند، مناع الخیر، آدم بخیل

انگلیسی به انگلیسی

• selfish person who prevents another from enjoying or having something that he or she themselves have no need for

جملات نمونه

1. What a dog in the manger!
[ترجمه ترگمان]چه سگی در آخور است!
[ترجمه گوگل]چه سگ در مرغ

2. I won't be named a dog in the manger again. You shall stay: now then!
[ترجمه ترگمان]من دیگر اسم سگ را در آخور نخواهم گذاشت تو همین الان خواهی ماند
[ترجمه گوگل]من دیگر نمی توانم سگ را در منبر نامگذاری کنم شما باید بمانید!

3. No child wants to play with a dog in the manger.
[ترجمه ترگمان]هیچ بچه ای نمی خواهد با سگ در گهواره بازی کند
[ترجمه گوگل]هیچ کودکی نمی خواهد با سگ در کفش بازی کند

4. I am as a dog in the manger.
[ترجمه ترگمان]من به اندازه یک سگ در آخور هستم
[ترجمه گوگل]من مثل یک سگ هستم

5. What a dog in the manger he is!
[ترجمه ترگمان]عجب سگی است!
[ترجمه گوگل]او یک سگ است

6. You are really a dog in the manger.
[ترجمه ترگمان]تو واقعا توی آخور سگ هستی
[ترجمه گوگل]شما واقعا یک سگ هستید

7. Don't be a dog in the manger; lend your bicycle to him since you will not go out this afternoon.
[ترجمه ترگمان]در آخور سگ نباش، چون امروز بعد از ظهر نخواهی رفت
[ترجمه گوگل]سگ ندهید؛ از آنجا که این بعد از ظهر از آن خارج نخواهید شد، دوچرخه خود را به او تحمیل کنید

8. Don't be such a dog in the manger. Lend your bicycle to him since you will not go out this afternoon.
[ترجمه ترگمان]این قدر سگ نباش از وقتی که امروز بعد از ظهر از خانه بیرون نخواهید رفت، به bicycle برسانید
[ترجمه گوگل]سگ را در منبر نگذارید از آنجا که این بعد از ظهر از آن خارج نخواهید شد، دوچرخه خود را به او بیاورید

9. Don't be such a dog in the manger. Give the tennis racket to me since you have classes this afternoon.
[ترجمه ترگمان]این قدر سگ نباش از وقتی که امروز بعد از ظهر کلاس داری توپ تنیس رو به من بده
[ترجمه گوگل]سگ را در منبر نگذارید بعد از ظهر کلاس هایت را به من ببخشید

10. Don't be such a dog in the manger. Lend your Bicycle to him since you will not go out this afternoon.
[ترجمه ترگمان]این قدر سگ نباش از وقتی امروز بعد از ظهر بیرون نخواهید رفت، Bicycle را به او قرض بدهید
[ترجمه گوگل]سگ را در منبر نگذارید از آنجا که این بعد از ظهر از آن خارج نشوید، دوچرخه خود را به او بیاورید

11. Sandy, give it back to your brother! Do not be a dog in the manger!
[ترجمه ترگمان]! سندی \"، پسش بده به داداشت\" تو آخور سگ نباش!
[ترجمه گوگل]شنی، آن را به برادرت برسان! سگ ندهید!

12. Eg. No one likes to make friends with him because he is a dog in the manger.
[ترجمه ترگمان]Eg هیچ کس دوست ندارد با او دوست شود چون سگی در آخور است
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال هیچ کس دوست ندارد با او دوست شود زیرا او یک سگ است

13. I'd better quit now. I don't want to be a dog in the manger.
[ترجمه ترگمان]بهتره همین الان استعفا بدم من نمی خواهم یک سگ در آخور باشم
[ترجمه گوگل]من الان بهترم من نمی خواهم یک سگ در منبر باشد

14. Sandy, give it back to your brother! Do not a dog in the manger!
[ترجمه ترگمان]! سندی \"، پسش بده به داداشت\" یک سگ هم در آخور نکن!
[ترجمه گوگل]شنی، آن را به برادرت برسان! سگ را در منبر نگذارید!

پیشنهاد کاربران

برگرفته از داستان قدیمی یونانی که در آن سگی از شدت گرمای بیرون به انبار یونجه رفته و روی یونجه های می خوابد. بعد گاوی برای خوردن یونجه وارد می شود ولی سگ مانع گاو شده و او را دور می کند. خود سگ هیچ بهره ای از یونجه نمی برد ولی اجازه نمی دهد به دیگران نیز برسد. در کل مفهوم آن اشاره فرد بخیل و منفوری است که نمی گذارد دیگران از چیزی بهره ببرند هرچند برای خود او نیز هیچ بهره ای ندارد.

بخیل،
To begrudgesomething to others that they themselves can not enjoy or have no personal use for it
To refuse to let someone else benefit from something that they themselves don't use or enjoy it

همان ضرب المثل معروف:
نه خود خوری، نه کَس دهی
گَنده کنی، به سگ دهی

شعر بود نه اصطلاح


کلمات دیگر: