کلمه جو
صفحه اصلی

cocooning


رنگ کردن هواپیما، روکش دادن بدنه هواپیما علوم نظامى : اب بندى کردن درز وسایل هواپیما

انگلیسی به فارسی

تکیه گاه


انگلیسی به انگلیسی

• act or habit of spending one's free time at home

جملات نمونه

1. He stood there in a cocoon of golden light.
[ترجمه ترگمان]او در یک پیله نور طلایی ایستاده بود
[ترجمه گوگل]او ایستاده بود در یک پایه از نور طلایی

2. Love a way out Do not make the cocoon since the stroke.
[ترجمه ترگمان]عشق یک راه خروج را از زمان سکته به خود جلب نکنید
[ترجمه گوگل]راه خروج را دوست داشته اید از سکته مغزی نکنید

3. She is comfortably cocooned in pillows.
[ترجمه ترگمان]او به راحتی در بالش ها فرورفته است
[ترجمه گوگل]او به راحتی در بالش پاره شده است

4. The baby peered out of its cocoon of blankets.
[ترجمه ترگمان]بچه از cocoon بیرون خزید
[ترجمه گوگل]کودک از پاهایش پتو را دید

5. Doctors cocoon ed the patient in blankets.
[ترجمه ترگمان]پزشکان بیمار را در پتو پوشاندند
[ترجمه گوگل]پزشکان پوسیدگی بیمار را در پتو

6. They were cocooned from the experience of poverty.
[ترجمه ترگمان]از تجربه فقر جدا شده بودند
[ترجمه گوگل]آنها از تجربه فقر متلاشی شده بودند

7. The last thing he wants to do is to cocoon all weekend in that same house.
[ترجمه ترگمان]آخرین کاری که اون می خواد انجام بده اینه که تمام آخر هفته رو توی همون خونه در نظر بگیری
[ترجمه گوگل]آخرین چیزی که او می خواهد انجام دهد این است که تمام آخر هفته ها را در همان خانه بگذارد

8. We were warm and safe, cocooned in our sleeping bags.
[ترجمه ترگمان]ما گرم و در امان بودیم و در حالی که در کیسه خواب بودیم از هم جدا شدیم
[ترجمه گوگل]ما گرم و ایمن بودیم، در کیسه های خواب ما قرار داشت

9. Usually she lay for ages cocooned in her warm bed.
[ترجمه ترگمان]معمولا سال ها در رختخواب گرم و گرم او خوابیده بود
[ترجمه گوگل]معمولا او برای سنین سالخورده در رختخواب گرم خود قرار دارد

10. As a student you're cocooned against/from the real world.
[ترجمه ترگمان]به عنوان دانش آموزی که شما را از دنیای واقعی جدا می کنید
[ترجمه گوگل]به عنوان یک دانش آموز شما در برابر / از دنیای واقعی متمایل هستید

11. I had a sheltered childhood, cocooned from the world by money and love.
[ترجمه ترگمان]من کودکی پناه گرفته بودم که با پول و عشق از دنیا جدا شده بودم
[ترجمه گوگل]من دوران کودکی را در اختیار داشتم که با پول و عشق از دنیا رد شد

12. The playwright cocooned himself in a world of pretence.
[ترجمه ترگمان]نویسنده نمایشنامه خود را در دنیایی از نمایش رها کرده بود
[ترجمه گوگل]نمایشنامهنویس خود را در دنیای اعتراض قرار داد

13. She was surrounded by the cocoon of a loving family.
[ترجمه ترگمان]او توسط یک خانواده دوست داشتنی احاطه شده بود
[ترجمه گوگل]او توسط پیکان یک خانواده دوست داشتنی احاطه شده بود

14. A silkworm spins a cocoon that can yield 800 metres of pure silk.
[ترجمه ترگمان]کرم ابریشم یک پیله کرم ابریشم را به کار می اندازد که می تواند ۸۰۰ متر ابریشم خالص را به دست آورد
[ترجمه گوگل]یک کرم ابریشم یک پیکان می چرخد ​​که می تواند 800 متر از ابریشم خالص تولید کند

پیشنهاد کاربران

قرنطینه خانگی


کلمات دیگر: