کلمه جو
صفحه اصلی

treasury


معنی : مجموعه، خزانه داری، خزانه، گنجینه، گنج
معانی دیگر : گنجکده، گنج خانه، گوهرکده، (معمولا t بزرگ) وابسته به خزانه داری، جنگ، گرد آورد، (مجازی) گنجینه، گلچین، صندوق دولت، (t بزرگ - با: the) وزارت دارایی، کاخ وزارت دارایی

انگلیسی به فارسی

خزانه داری، گنجینه، گنج، خزانه


خزانه داری، خزانه، گنجینه، مجموعه، گنج


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: treasuries
(1) تعریف: a place where funds are deposited and held.
مترادف: bank, coffer, safe, strongbox, vault
مشابه: depository, repository, till

(2) تعریف: the funds of a club, business, government, or the like.
مترادف: coffers, finances, funds
مشابه: assets, capital, coffer, holdings, money, reserve, resources

(3) تعریف: (cap.) the government department responsible for public revenue.
مترادف: revenue
مشابه: exchequer

(4) تعریف: a collection of valuables or other highly-prized items.
مترادف: collection
مشابه: assemblage, cache, compilation, hoard

• place where funds or treasure are kept and distributed; funds kept in a treasury
the treasury is the government department in britain and in some other countries that deals with the country's finances.

مترادف و متضاد

مجموعه (اسم)
complex, collection, scrapbook, almanac, set, anthology, chrestomathy, treasury, music book, reading book, set of series

خزانه داری (اسم)
chest, bursary, treasury, exchequer, pay office

خزانه (اسم)
lob, chest, treasury, exchequer, paybox, magazine, treasure trove, thesaurus

گنجینه (اسم)
treasure, treasury, trove, thesaurus

گنج (صفت)
treasury

place where money, valuables are kept


Synonyms: archive, bank, bursar, bursary, cache, chest, coffer, damper, depository, exchange, exchequer, Fort Knox, gallery, hoard, museum, register, repository, safe, storage, store, storehouse, strongbox, treasure house, vault


جملات نمونه

1. treasury bills
اسناد خزانه ی کوتاه مدت

2. treasury bonds
اسناد خزانه ی دراز مدت

3. treasury notes
اسناد خزانه ی میان مدت

4. a treasury of modern english verse
گلچین شعر نو انگلیسی

5. secretary of the treasury
وزیر خزانه داری (دارایی)

6. the ancient cross is kept in the church's treasury
صلیب قدیمی در گنجینه ی کلیسا نگهداری می شود.

7. the jewels and gold bars of bank melli treasury
جواهرات و طلاهای خزانه ی بانک ملی

8. America's treasury secretary identified the most heavily indebted countries.
[ترجمه ترگمان]وزیر خزانه داری آمریکا مهم ترین کشورهای بدهکار را شناسایی کرد
[ترجمه گوگل]وزیر خزانه داری ایالات متحده کشورهایی را که به شدت بدهکار هستند شناسایی کردند

9. In addition, interest on Treasury issues isn'tsubject to state and local income taxes.
[ترجمه ترگمان]به علاوه، توجه به مسائل خزانه داری مربوط به مالیات بر درآمد دولت و محلی نیست
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، علاقه به مسائل خزانه داری به عنوان مالیات بر درآمد دولت و محلی نیست

10. The treasurer diverted funds from the factory's treasury.
[ترجمه ترگمان]خزانه دار سرمایه خود را از خزانه کارخانه به دست آورد
[ترجمه گوگل]خزانه دار پول را از خزانه کارخانه نقل مکان کرد

11. The insurance company will take warehouse stocks or treasury bonds as surety.
[ترجمه ترگمان]شرکت بیمه به عنوان ضمانت سهام انبار یا اوراق قرضه خزانه داری را قبول خواهد کرد
[ترجمه گوگل]شرکت بیمه سهام و انبارهای انبار و یا اوراق قرضه خزانه داری را به عنوان ضمانت

12. The Treasury has still not decided where the cuts will fall.
[ترجمه ترگمان]خزانه داری هنوز تصمیم نگرفته است که این کاهش ها کجا سقوط خواهند کرد
[ترجمه گوگل]خزانه داری هنوز تصمیم نداشته است که کجا افتاده باشد

13. The Treasury Secretary has stuck to his mantra that 'a strong dollar is in America's interest'.
[ترجمه ترگمان]وزیر خزانه داری به شعار خود پایبند است مبنی بر اینکه یک دلار قوی به نفع آمریکا است
[ترجمه گوگل]وزیر خزانه داری به ماندگارش وابسته است: 'دلار قوی در علاقه آمریکا است'

14. Among the speakers at the gathering was Treasury Secretary Nicholas Brady.
[ترجمه ترگمان]در میان سخنرانان این گردهمایی، نیکولاس بری دبیر خزانه داری حضور داشت
[ترجمه گوگل]در میان سخنرانان در این نشست وزیر خزانه داری نیکلاس Brady بود

15. The Treasury is the part of the government which collects and pays out the government money.
[ترجمه ترگمان]خزانه بخشی از دولت است که پول دولت را جمع آوری و پرداخت می کند
[ترجمه گوگل]خزانه داری بخشی از دولت است که پول دولت را جمع آوری و پرداخت می کند

16. He diverted funds from the company's treasury.
[ترجمه ترگمان]او بودجه خود را از خزانه شرکت منحرف کرد
[ترجمه گوگل]او بودجه را از خزانه شرکت حذف کرد

17. The Treasury has now agreed to ring-fence the money to ensure that it goes directly towards helping elderly people.
[ترجمه ترگمان]وزارت خزانه داری اکنون توافق کرده است که این پول را به امانت بگذارند تا اطمینان حاصل شود که مستقیما به سمت کمک به افراد مسن خواهد رفت
[ترجمه گوگل]خزانه داری اکنون موافقت کرده است که این پول را ترویج کند تا اطمینان حاصل شود که به طور مستقیم به مردم سالخورده کمک می کند

The ancient cross is kept in the church's treasury.

صلیب قدیمی در گنجینه‌ی کلیسا نگهداری می‌شود.


the jewels and gold bars of Bank Melli treasury

جواهرات و طلاهای خزانه‌ی بانک ملی


treasury bills

اسناد خزانه‌ی کوتاه مدت


treasury bonds

اسناد خزانه‌ی دراز‌مدت


treasury notes

اسناد خزانه‌ی میان‌مدت


a treasury of modern English verse

گلچین شعر نو انگلیسی


پیشنهاد کاربران

خزانه داری

سرمایه

وزارت اقتصاد و دارایی


کلمات دیگر: