کلمه جو
صفحه اصلی

transcendentalist

انگلیسی به فارسی

ترانساندانلودیست


انگلیسی به انگلیسی

• advocate of transcendentalism, one who supports transcendental philosophy

جملات نمونه

1. American essayist, poet, leader of the Transcendentalist movement in the early 19th century.
[ترجمه ترگمان]مقاله نویس آمریکایی، شاعر، رهبر جنبش Transcendentalist در اوایل قرن ۱۹
[ترجمه گوگل]مقاله نویس آمریکایی، شاعر، رهبر جنبش ترانساندنتیست در اوایل قرن نوزدهم

2. In 184 a great transcendentalist work Walden was born.
[ترجمه ترگمان] والدن \"تو\" ۱۸۴ \"برای\" والدن \"متولد شده بود\"
[ترجمه گوگل]والدن در سال 184 یک اثر متعالی تربیتی را متولد کرد

3. Emerson is most noted for leading the Transcendentalist movement of the mid-19th century.
[ترجمه ترگمان]امرسون به خاطر رهبری جنبش Transcendentalist در اواسط قرن ۱۹ مشهور است
[ترجمه گوگل]امرسون بیشترین توجه را به رهبری جنبش ترکانطلبی در اواسط قرن نوزدهم می دهد

4. Ralph Waldo Emerson and other Transcendentalist philosophers thought schooling and rigorous book learning put unnatural restraints on children.
[ترجمه ترگمان]رالف والدو امرسون و دیگر فلاسفه Transcendentalist معتقد بودند که تحصیل و یادگیری کتاب سخت باعث محدودیت های غیر طبیعی برای کودکان می شود
[ترجمه گوگل]رالف والدو امرسون و دیگر فیلسوفان ترانساندانلودیست فکر کردند که آموزش و یادگیری کتاب دقیق، محدودیت های غیر طبیعی برای کودکان را محدود می کند

5. Certainly Emerson stated the transcendentalist outlook more fully than any of his fellows.
[ترجمه ترگمان]مسلما امرسون چشم انداز transcendentalist را بیشتر از هر کس دیگری بیان می کرد
[ترجمه گوگل]مطمئنا امرسون چشم انداز متعصب گرایی را به طور کامل تر نسبت به هرکدام از متفقینش بیان کرد

6. How can this Transcendentalist theology of self-culture serve as the foundation for a contemporary Unitarian Universalist spiritual practice?
[ترجمه ترگمان]چگونه میتوان این دین Transcendentalist از فرهنگ خود را به عنوان پایه ای برای یک عمل روحانی Unitarian معاصر به کار برد؟
[ترجمه گوگل]چگونه این الهیات ترانساندالیستی از خودکفایی می تواند به عنوان پایه ای برای یک عملیات روحانی متعارف جهانی توجیه شود؟

7. The two studied Catholicism for six years, but instead of joining the church, Brownson started consorting with a transcendentalist community.
[ترجمه ترگمان]این دو در مدت شش سال مذهب کاتولیک را مورد مطالعه قرار دادند، اما به جای آن که به کلیسا بپیوندند، Brownson با یک جامعه transcendentalist نشست و نشست کرد
[ترجمه گوگل]این دو کاتولیک را برای شش سال مطالعه کرد، اما به جای پیوستن به کلیسا، Brownson شروع به همکاری با جامعه متعالی کرد

8. Such ideas, so distant from the old Puritan concepts of afterlife in heaven, became part of his transcendentalist package.
[ترجمه ترگمان]این عقاید، که از مفاهیم قدیم پیرایشگر از زندگی پس از مرگ در بهشت فاصله داشت، بخشی از بسته transcendentalist او شد
[ترجمه گوگل]چنین ایده هایی، چنان دور از مفاهیم قدیمی پیاتین پس از مرگ در بهشت، به بخشی از بسته متعالی خود تبدیل شد

9. A brochure written by Sarah Helen Whitman, poet, essayist, Transcendentalist, spiritualist and romantic interest of Edgar Allen Poe.
[ترجمه ترگمان]بروشور نوشته شده توسط سارا هلن ویتمن، شاعر، مقاله نویس، Transcendentalist و جذابیت رمانتیک ادگار آلن پو
[ترجمه گوگل]یک بروشور نوشته سارا هلن ویتمن، شاعر، مقاله نویس، ترانساندانلودیست، علاقه موروثی و عاشقانه ادگار آلن پو

10. Ralph Waldo Emerson was an American philosopher, lecturer, essayist, and poet, best remembered for leading the Transcendentalist movement of the mid-19th century.
[ترجمه ترگمان]رالف والدو امرسون یک فیلسوف، استاد، مقاله نویس، و شاعر آمریکایی است که به خاطر رهبری جنبش Transcendentalist در اواسط قرن ۱۹ به یاد می آورد
[ترجمه گوگل]رالف والدو امرسون فیلسوف، سخنران، مقاله نویس و شاعر آمریکایی بود که به خاطر رهبری جنبش ترانساندنتیست در اواسط قرن نوزدهم به یاد می آورد

11. Wadsworth's religious beliefs and presumptions also gave Emily a sharp, and often welcome, contrast to the transcendentalist writings and easy assumptions of Emerson .
[ترجمه ترگمان]اعتقادات و اعتقادات مذهبی Wadsworth نیز امیلی را به شدت به امیلی تسلیم کردند و اغلب مورد استقبال قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]اعتقادات و پیش فرض های مذهبی وادسورث نیز به امیلی تیز و اغلب خوشبین بود، در مقایسه با نوشته های متعالی و مفروضات امرسون


کلمات دیگر: