کلمه جو
صفحه اصلی

sickness benefit

انگلیسی به فارسی

مزایای بیماری


انگلیسی به انگلیسی

• sickness benefit is money that you receive regularly from the government when you are unable to work because of illness.

جملات نمونه

1. The rules on claiming sickness benefit have been tightened up.
[ترجمه ترگمان]قوانین در رابطه با ادعای سود بیماری تشدید شده است
[ترجمه گوگل]قوانین مربوط به ادعای مزایای بیمارستانی تشدید شده است

2. The most novel approach related to sickness benefit.
[ترجمه ترگمان]جدیدترین رویکرد مربوط به سود بیماری است
[ترجمه گوگل]جدیدترین رویکرد مربوط به مزایای بیماری است

3. It was decided that state sickness benefit was to be taxed by its abolition!
[ترجمه ترگمان]تصمیم گرفته شد که سود بیماری از طریق لغو آن مالیات داده شود!
[ترجمه گوگل]تصمیمی گرفته شد که مزایای بیمارستانی توسط تخفیف آن مالیات گرفته شود!

4. Some items of expenditure like supplementary benefit or sickness benefit are demand-led commitments.
[ترجمه ترگمان]برخی از موارد مخارج مانند سود تکمیلی یا منافع بیماری، تعهدات تحت رهبری هستند
[ترجمه گوگل]برخی موارد هزینه مانند مزایای تکمیلی یا مزایای بیمه، تعهدات مربوط به تقاضا است

5. If you draw sickness benefit, rehabilitation benefit, activity compensation or in time limited sickness compensation and are not employed, you can have the right to pay a lower membership fee.
[ترجمه ترگمان]اگر شما از مزایای بیماری، سود بازسازی، غرامت فعالیت و یا در زمان دریافت غرامت محدود استفاده کنید و استخدام نشوید، می توانید حق عضویت پایین تر را داشته باشید
[ترجمه گوگل]در صورتی که مزایای بیماری، مزایای توانبخشی، جبران خسارت یا محدودیت زمانی بیمه را محدود کنید و مشغول به کار نباشید، می توانید حق پرداخت هزینه عضویت کمتر داشته باشید

6. The sickness benefit pays monthly.
[ترجمه ترگمان]سود این بیماری ماهیانه پرداخت می شود
[ترجمه گوگل]مزایای بیماری ماهانه پرداخت می شود

7. It is subject to tax, superannuation and national insurance deductions - unlike State Sickness Benefit.
[ترجمه ترگمان]این موضوع مشمول مالیات، superannuation و بیمه ملی است - برخلاف مزایای درمانی دولتی
[ترجمه گوگل]بر طبق مزایای بیمه دولتی، مالیات، حق بیمه و هزینه های بیمه ای ملی در نظر گرفته می شود

8. Spending cuts would especially affect public administration and, within the social welfare budget, the level of payments on sickness benefit.
[ترجمه ترگمان]کاهش هزینه ها به طور خاص بر مدیریت دولتی و در بودجه رفاه اجتماعی، میزان پرداخت ها به سود بیماری تاثیر خواهد گذاشت
[ترجمه گوگل]کاهش هزینه ها به طور خاص بر مدیریت عمومی و در بودجه رفاه اجتماعی تأثیر می گذارد

9. It takes about 18 months to qualify for the short-term benefits like unemployment and sickness benefit.
[ترجمه ترگمان]حدود ۱۸ ماه طول می کشد تا واجد شرایط برای منافع کوتاه مدت مانند بیکاری و مزایای بیماری باشد
[ترجمه گوگل]برای دریافت مزایای کوتاه مدت مانند بیکاری و مزایای بیماری، حدود 18 ماه طول می کشد

10. They receive no overtime pay, nor do they get any holiday money or sickness benefit.
[ترجمه ترگمان]آن ها هیچ گونه هزینه اضافی دریافت نمی کنند و یا پول تعطیلات یا مزایای بیماری را دریافت نمی کنند
[ترجمه گوگل]آنها هیچ هزینه اضافه ای را دریافت نمی کنند و هیچ هزینه تعطیل یا مزایای بیمارستانی دریافت نمی کنند

11. Insured workers who are off sick are entitled to draw sickness benefit.
[ترجمه ترگمان]insured که بیمار هستند مستحق دریافت مزایای بیماری هستند
[ترجمه گوگل]کارگران بیمه شده که بیمار هستند، حق بیمه شدن را دارند

12. This fund was set up during the 1880s as a means of providing sickness benefit for employees.
[ترجمه ترگمان]این صندوق در طول دهه ۱۸۸۰ به عنوان ابزاری برای ارائه مزیت بیماری برای کارمندان راه اندازی شد
[ترجمه گوگل]این صندوق در طول دهه 1880 به عنوان وسیله ای برای تأمین مزایای بیمارستانی برای کارکنان ایجاد شد

پیشنهاد کاربران

حقوق ماهیانه مربوط به زمان بیماری

حقوق از کارافتادگی


کلمات دیگر: