چشم انداز
sightedness
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• normal use of the sense of vision; eyesight
جملات نمونه
1. The short - sightedness can be corrected and within a week.
[ترجمه ترگمان]این تغییرات را می توان در طول یک هفته اصلاح کرد
[ترجمه گوگل]بینش کوتاه مدت را می توان در عرض یک هفته تصحیح کرد
[ترجمه گوگل]بینش کوتاه مدت را می توان در عرض یک هفته تصحیح کرد
2. Such short sightedness would restrict the law's ability to respond to new and emerging risks, and also create administrative overlaps.
[ترجمه ترگمان]چنین sightedness قادر به محدود کردن توانایی قانون برای پاسخگویی به خطرات جدید و نوظهور، و همچنین ایجاد همپوشانی مدیریتی است
[ترجمه گوگل]چنین چشم انداز کوتاه مدت توانایی قانون در پاسخ دادن به خطرات جدید و در حال ظهور را محدود می کند و همپوشانی اداری را ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]چنین چشم انداز کوتاه مدت توانایی قانون در پاسخ دادن به خطرات جدید و در حال ظهور را محدود می کند و همپوشانی اداری را ایجاد می کند
3. We need to commit to clear sightedness about what is working and what is NOT-AND quickly apply that knowledge.
[ترجمه ترگمان]ما باید به دلیل دوراندیشی در مورد آنچه که کار می کند و آنچه که نیست و به سرعت آن دانش را اعمال کنیم، انجام دهیم
[ترجمه گوگل]ما باید متعهد کنیم که بینظمی را درباره آنچه که کار می کند روشن کنیم و آنچه را که NOT-AND به سرعت اعمال می کنیم اعمال کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید متعهد کنیم که بینظمی را درباره آنچه که کار می کند روشن کنیم و آنچه را که NOT-AND به سرعت اعمال می کنیم اعمال کنیم
4. Viruses exist only because of the short - sightedness of subsequent developers who completely ignored the security problems.
[ترجمه ترگمان]ویروس ها تنها به دلیل the توسعه دهندگان بعدی وجود دارند که به طور کامل مشکلات امنیتی را نادیده می گیرند
[ترجمه گوگل]ویروس ها تنها به دلیل کوتاه بودن توسعه دهندگان بعدی است که به طور کامل مشکلات امنیتی را نادیده گرفته اند
[ترجمه گوگل]ویروس ها تنها به دلیل کوتاه بودن توسعه دهندگان بعدی است که به طور کامل مشکلات امنیتی را نادیده گرفته اند
5. We must not go by the short - sightedness of the small producer.
[ترجمه ترگمان]ما نباید با کمبود تولید کننده کوچک مواجه شویم
[ترجمه گوگل]ما نباید با کوتاه بودن تولید کننده کوچک برویم
[ترجمه گوگل]ما نباید با کوتاه بودن تولید کننده کوچک برویم
6. In 200 Kathryn Rose at the University of Sydney looked at rates of short sightedness in Chinese schoolchildren living in Singapore and Sydney.
[ترجمه ترگمان]در ۲۰۰ کاترین رز در دانشگاه سیدنی به میزان sightedness در بچه های مدرسه ای چینی که در سنگاپور و سیدنی زندگی می کنند، نگاه کرد
[ترجمه گوگل]در 200 کاترین رز در دانشگاه سیدنی، میزان تماشای کوتاه در دانش آموزان چینی که در سنگاپور و سیدنی زندگی می کنند، نگاه کرد
[ترجمه گوگل]در 200 کاترین رز در دانشگاه سیدنی، میزان تماشای کوتاه در دانش آموزان چینی که در سنگاپور و سیدنی زندگی می کنند، نگاه کرد
7. All the above can be termed political and military short - sightedness.
[ترجمه ترگمان]تمام موارد بالا را می توان short سیاسی و سیاسی نامید
[ترجمه گوگل]تمام موارد فوق را می توان به اختصار سیاسی و نظامی کوتاه مدت نام برد
[ترجمه گوگل]تمام موارد فوق را می توان به اختصار سیاسی و نظامی کوتاه مدت نام برد
پیشنهاد کاربران
نزدیک بینی
کلمات دیگر: