(noun) گردش کننده، تماشا کننده، توریست
sightseer
(noun) گردش کننده، تماشا کننده، توریست
انگلیسی به فارسی
گردش کننده، تماشا کننده، توریست
sightseer
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a tourist who visits sights of noted interest.
• tourist, visitor, one who travels about and visits tourist attractions
a sightseer is someone who travels to visit one or more places of interest.
a sightseer is someone who travels to visit one or more places of interest.
جملات نمونه
1. He lined out the route for the sightseers.
[ترجمه ترگمان]مسیری را که روی the بود نشان می داد
[ترجمه گوگل]او مسیر را برای دیدارکنندگان گذاشت
[ترجمه گوگل]او مسیر را برای دیدارکنندگان گذاشت
2. Sightseers arrived from all points of the compass.
[ترجمه ترگمان]sightseers از همه نقاط قطب نما وارد شدند
[ترجمه گوگل]صحنه های دیدار از همه نقاط قطب نما وارد شد
[ترجمه گوگل]صحنه های دیدار از همه نقاط قطب نما وارد شد
3. Sightseers may be a little overwhelmed by the crowds and noise.
[ترجمه ترگمان]sightseers ممکن است کمی تحت تاثیر جمعیت و سر و صدا باشند
[ترجمه گوگل]گشت و گذار ممکن است کمی توسط جمعیت و نویز غرق شود
[ترجمه گوگل]گشت و گذار ممکن است کمی توسط جمعیت و نویز غرق شود
4. Curious sightseers rolled up in their hundreds.
[ترجمه ترگمان]sightseers عجیب و غریبی در صد ها جمع شده بودند
[ترجمه گوگل]گشت و گذار های عجیب و غریب در صدها نفر از آنها سرازیر می شوند
[ترجمه گوگل]گشت و گذار های عجیب و غریب در صدها نفر از آنها سرازیر می شوند
5. Every summer droves of sightseers crowd the city.
[ترجمه ترگمان]در هر تابستان گله های sightseers که در شهر دیده می شدند، شهر را تشکیل می دادند
[ترجمه گوگل]هر تابستان گردشگران دیدنی شهر را فرا می گیرند
[ترجمه گوگل]هر تابستان گردشگران دیدنی شهر را فرا می گیرند
6. Oxford attracts large numbers of visitors and sightseers.
[ترجمه ترگمان]مردم آکسفورد تعداد زیادی بازدیدکننده و تماشاگران را جذب می کند
[ترجمه گوگل]آکسفورد تعداد زیادی بازدید کننده و گردشگران را جذب می کند
[ترجمه گوگل]آکسفورد تعداد زیادی بازدید کننده و گردشگران را جذب می کند
7. A uniformed man, there to ward off sightseers, saluted.
[ترجمه ترگمان]مرد یونیفرم پوش که روی sightseers نشسته بود سلام و احوال پرسی کرد
[ترجمه گوگل]یک مرد مسن که در آنجا برای تماشای دیدار میرود، محترم شمرده می شود
[ترجمه گوگل]یک مرد مسن که در آنجا برای تماشای دیدار میرود، محترم شمرده می شود
8. Some problems were the result of sightseers splashing through submerged roads in vehicles.
[ترجمه ترگمان]برخی از مشکلات ناشی از پاشیدن آب در جاده های زیر آب بودند
[ترجمه گوگل]بعضی از مشکلات ناشی از جلب توجه گردشگران از طریق جاده های زیرزمینی در وسایل نقلیه بود
[ترجمه گوگل]بعضی از مشکلات ناشی از جلب توجه گردشگران از طریق جاده های زیرزمینی در وسایل نقلیه بود
9. Aesop kept craning his neck about like a sightseer all the way down, until it broke.
[ترجمه ترگمان]در تمام طول راه گردنش را بالا و پایین می برد تا آنکه پاره شد
[ترجمه گوگل]Aesop گردن خود را به عنوان یک sightseer پایین تمام تا سرنگون کرد
[ترجمه گوگل]Aesop گردن خود را به عنوان یک sightseer پایین تمام تا سرنگون کرد
10. A crowd of sightseers had gathered on the street across from the burning houses.
[ترجمه ترگمان]جمعیت of از خانه های روشن روی خیابان جمع شده بودند
[ترجمه گوگل]جمعیتی از دیدارکنندگان در خیابان در کنار خانه های سوزان جمع شده بودند
[ترجمه گوگل]جمعیتی از دیدارکنندگان در خیابان در کنار خانه های سوزان جمع شده بودند
11. Later in the morning the sightseers walk to and fro, gaping at the white luxury yachts.
[ترجمه ترگمان]فردای آن روز، in که روی لبه قایق نشسته بودند، با دهان باز به آن سو و آن سو می رفتند
[ترجمه گوگل]بعد از ظهر صبح ها، گردشگران به سمت چپ و به سمت بالا حرکت می کنند و در قایق های لوکس سفیدی ظاهر می شوند
[ترجمه گوگل]بعد از ظهر صبح ها، گردشگران به سمت چپ و به سمت بالا حرکت می کنند و در قایق های لوکس سفیدی ظاهر می شوند
12. So, if you are a heavy sightseer, take the unlimited pass and you will save some Euros.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، اگر شما یک sightseer سنگین هستید، گذرگاه نامحدود را بردارید و some را نجات خواهید داد
[ترجمه گوگل]بنابراین، اگر شما یک جاذبه سنگین هستید، گذر نامحدود را بگذارید و بعضی از یورو ها را ذخیره کنید
[ترجمه گوگل]بنابراین، اگر شما یک جاذبه سنگین هستید، گذر نامحدود را بگذارید و بعضی از یورو ها را ذخیره کنید
13. The Sightseer arrived to day well packed, well padded, and in superb shape to my somewhat inexperienced eye.
[ترجمه ترگمان]sightseer امروز به خوبی بسته بندی، منظم و متناسب با چشم اندازه ای inexperienced رسیدند
[ترجمه گوگل]Sightseer به خوبی پوشیده شده، به خوبی پوشیده شده، و به شکل فوق العاده به چشم من تا حدودی بی تجربه است
[ترجمه گوگل]Sightseer به خوبی پوشیده شده، به خوبی پوشیده شده، و به شکل فوق العاده به چشم من تا حدودی بی تجربه است
14. Occasionally a sightseer would appear and wander aimlessly by, but of all who passed none was aware that anything extraordinary had occurred.
[ترجمه ترگمان]گاه گاهی اوقات sightseer و بی هدف، بی آن که کسی از آن عبور کند، بی آن که متوجه باشد، هیچ چیز غیرعادی به ذهنش خطور نکرده بود
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات یک گشت و گذار به نظر می رسد و بدون هدف هدف قرار می گیرد، اما از همه کسانی که هیچ کدام را تصدیق نکردند، آگاهی داشتند که هیچ چیز خارق العاده ای رخ داده است
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات یک گشت و گذار به نظر می رسد و بدون هدف هدف قرار می گیرد، اما از همه کسانی که هیچ کدام را تصدیق نکردند، آگاهی داشتند که هیچ چیز خارق العاده ای رخ داده است
پیشنهاد کاربران
بازدید کننده
تماشاگر
توریست
تماشاگر
توریست
کلمات دیگر: