کلمه جو
صفحه اصلی

chuck away


دور انداختن، رها کردن، ول کردن

جملات نمونه

1. How dare you chuck away my old letters without asking me?
[ترجمه ترگمان]چطور جرات می کنی نامه های قدیمی منو بدون پرسیدن از من دور کنی؟
[ترجمه گوگل]چطور جرات می کنم نامه های قدیمی من را بدون پرسیدن از من دور کنی؟

2. Never chuck away a chance to improve your English.
[ترجمه ترگمان]هرگز این شانس را کنار نگذارید که انگلیسی خود را بهبود بخشد
[ترجمه گوگل]هرگز فرصتی برای بهبود انگلیسی خود نگذارید

3. Your advice is chucked away on that student.
[ترجمه ترگمان]توصیه شما به این دانشجو انداخته شد
[ترجمه گوگل]توصیه شما به دانش آموزان چسبیده است

4. It's too good an opportunity to chuck away.
[ترجمه ترگمان]این فرصتی است که از آن دور شود
[ترجمه گوگل]این فرصت بسیار خوبی برای چاک کردن دور است

5. I'm not giving you money to chuck away on toys.
[ترجمه ترگمان]من به تو پول نمی دهم که به خاطر اسباب بازی کنار بیایم
[ترجمه گوگل]من به شما پول نمی دهم که به اسباب بازی برود

6. Why did you chuck away your time?
[ترجمه ترگمان]چرا از زمان خودت دور شدی؟
[ترجمه گوگل]چرا زمان خود را چاق کردی؟

7. We chuck away so much of our youth, which is a self-glorifying and embarrassing period of time.
[ترجمه ترگمان]ما خیلی از جوانان مان را دور می اندازیم که یک دوره self و شرم آور از زمان است
[ترجمه گوگل]ما بسیاری از جوانانمان را دور میزنیم، که دوره ای پر از شکوه و شرم آور است

8. Firstly I'm going to talk about what actually happens to the stuff we chuck away.
[ترجمه ترگمان]ابتدا می خواهم در مورد چیزی که واقعا برای چیزهایی که از دور رها می کنیم صحبت کنم
[ترجمه گوگل]اولا من می خواهم به بحث در مورد آنچه اتفاق می افتد به چیزهایی که ما chuck دور

پیشنهاد کاربران

دور انداختن


کلمات دیگر: