کلمه جو
صفحه اصلی

polymyositis

انگلیسی به فارسی

پلمیوزیت


انگلیسی به انگلیسی

• progressive disease of the skeletal muscle characterized by weakness scleroderma and rheumatism (medicine)

جملات نمونه

1. Clinical for muscular dystrophy, myasthenia gravis, muscular dystrophy, polymyositis, motor neuron disease, as atrophy disease syringomyelia.
[ترجمه ترگمان]بالینی برای فساد عضلانی، myasthenia gravis، فساد عضلانی، polymyositis، بیماری نورون حرکتی، به عنوان بیماری atrophy syringomyelia
[ترجمه گوگل]بالینی برای دیستروفی عضلانی، میاستنی گراویس، دیستروفی عضلانی، پلی م یوزیت، بیماری نورون حرکتی، به عنوان آتروفی بیماری سیرینگو مایلیا

2. In patients with polymyositis and dermatomyositis, acute abdomen is attributed to intestinal vasculitis causing ischemia, ulceration or perforation.
[ترجمه ترگمان]در بیمارانی با polymyositis و dermatomyositis، شکم حاد به vasculitis روده نسبت داده می شود که باعث کم خونی، ulceration یا perforation می شود
[ترجمه گوگل]در بیماران مبتلا به پلمیوسیت و درماتوموتیوزیت، شکم حاد به واسکولیت روده ای منجر می شود که باعث ایجاد ایسکمی، زخم و یا سوراخ شدن می شود

3. Results Of the 146 patients confirmed with polymyositis and dermatomyositis, 107(7 29%) visited Department of Dermatology first, while only 4( 74%) visited Department of Nephrology first.
[ترجمه ترگمان]نتایج حاصل از ۱۴۶ بیمار تایید شده با polymyositis و dermatomyositis، ۱۰۷ (۷ درصد)ابتدا از اداره پوست مراقبت کردند، در حالی که تنها ۴ (۷۴ درصد)از دپارتمان of بازدید کردند
[ترجمه گوگل]نتایج از 146 بیمار با پلی مئوئوزیت و درماتوموتیسیت تایید شد، 107 نفر (29/7٪) اولین بیمارستان گروه پوست بودند، در حالیکه تنها 4 (74٪) از گروه نفرولوژی بودند

4. The Clinical Manifestations of polymyositis and dermatomyositis vary greatly. It is more difficult to distinguish the mild cases from others.
[ترجمه ترگمان]The بالینی of و dermatomyositis به شدت متفاوت هستند تشخیص موارد خفیف از دیگران دشوارتر است
[ترجمه گوگل]تظاهرات بالینی پلی مئوئوزیت و درماتوموتیوزیت بسیار متفاوت است سخت تر است که موارد خفیف را از دیگران تشخیص دهیم

5. Conclusions Experimental polymyositis model of rats can be induced by homologous skeletal muscle homogenate.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری مدل polymyositis تجربی موش های اسکلتی را می توان توسط ماهیچه اسکلتی متشابه تشخیص داد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: مدل تجربی پلیمیوزیت موش صحرایی می تواند با هموگلوبین عضله اسکلتی همولوگ سازگار باشد

6. A thinking on the diagnosis and treatment of polymyositis (PM) was explored by the theory of eight extra meridians and collateral disease of TCM.
[ترجمه ترگمان]یک تفکر در مورد تشخیص و درمان of (PM)توسط تئوری هشت meridians اضافی و بیماری جانبی of بررسی شد
[ترجمه گوگل]نظریه تشخیص و درمان پلیمیوزیت (PM) با نظریه هشت اضری مریدیان و بیماری ثانویه TCM مورد بررسی قرار گرفت

7. Objective To discuss the therapeutic effect of prednisone plus methotrexate(MTX) on polymyositis(PM) and dermatomyositis(DM).
[ترجمه ترگمان]هدف برای بحث در مورد اثر درمانی of به علاوه methotrexate (MTX)در polymyositis (PM)و dermatomyositis (DM)
[ترجمه گوگل]هدف: برای بحث در مورد اثر درمانی پردنیزون و متوترکسات (MTX) در مورد پلی متیوزیت (PM) و درماتومیوزیت (DM)

8. The pathological characters of LGMD2B are similar to the changes of polymyositis.
[ترجمه ترگمان]شخصیت های pathological of مشابه تغییرات of هستند
[ترجمه گوگل]خصوصیات پاتولوژیک LGMD2B شبیه تغییرات پلی م یوزیت است

9. Objective : To investigate the clinical and EMG features in patients with polymyositis ( PM ) and dermatomyositis ( DM ).
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی ویژگی های بالینی و EMG در بیماران با polymyositis (PM)و dermatomyositis (DM)
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی ویژگی های بالینی و EMG در بیماران مبتلا به پلی م یوزیت (PM) و درماتومیوزیت (DM)

10. Objective:To study the difference of electromyography(EMG) and muscle enzyme(ME) in the progression of polymyositis(PM) and dermatomyositis(DM).
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه تفاوت of (EMG)و آنزیم ماهیچه (ME)در روند پیشرفت of (PM)و dermatomyositis (DM)
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه تفاوت الکترومیوگرافی (EMG) و آنزیم عضلانی (ME) در پیشرفت پلی متیوزیت (PM) و درماتومایوزیت (DM) است

11. Objective To study the pathology, the pathogenesis, the effect of treatment and the prognosis of polymyositis and dermatomyositis.
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه آسیب شناسی، بیماری زا بودن، اثر درمان و پیش بینی of و dermatomyositis
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه پاتولوژی، پاتوژنز، تاثیر درمان و پیش آگهی پلیمیوزیت و درماتومیوزیت

12. Objective: To investigate the status of activation and apoptosis of peripheral blood mononuclear cells (PBMC) in patients with polymyositis (PM) and dermatomyositis (DM).
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی وضعیت فعال سازی و آپوپتوز سلول های mononuclear خون محیطی (PBMC)در بیماران با polymyositis (PM)و dermatomyositis (DM)
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی وضعیت فعال سازی و آپوپتوز سلول های تک هسته ای محیطی (PBMC) در بیماران مبتلا به پلی م یوزیت (PM) و درماتومیزیت (DM)

13. Of course, many more, such as Scleroderma, Sjogren's syndrome, Vasculitis, Myositis(includes polymyositis and dermatomyositis), Tennis Elbow, Frozen Shoulder, Carpal Tunnel Syndrome, and so on .
[ترجمه ترگمان]البته، بسیاری دیگر، مانند Scleroderma، سندرم Sjogren، Vasculitis، myositis، myositis (شامل polymyositis و dermatomyositis)، Tennis رفتگی شانه، سندرم Tunnel Carpal، و غیره
[ترجمه گوگل]البته، بسیاری از موارد دیگر مانند اسکلرودرم، سندرم Sjogren، واسکولیت، میوزیت (شامل پلی مئوئوزیت و درماتومیوزیت)، تنیس آرنج، شانه ی منجمد، سندرم تونل کارپال و غیره است

پیشنهاد کاربران

بیماری التهاب عضله با منشا نامعلوم


کلمات دیگر: