کلمه جو
صفحه اصلی

musculature


ماهیچه بندی، ساختمان عضلانی، ماز ساختار، وضع وترتیب ماهیچه ها

انگلیسی به فارسی

وضع وترتیب ماهیچه ها، ساختمان عضلانی


عضلانی، ساختمان عضلانی، وضع و ترتیب ماهیچه ها


انگلیسی به انگلیسی

• muscular system of the body (anatomy)

جملات نمونه

1. Tarnished metal shone through his musculature as he walked through the fire.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که از میان آتش می گذشت، فلز می درخشید
[ترجمه گوگل]فلزی فلزی از طریق عضلات خود را از طریق آتش سوزاند

2. She imagined a musculature, a skeleton, a hide, pumping organs, glowing eyes.
[ترجمه ترگمان]او تصور می کرد که یک ساختمان عضلانی، یک اسکلت، یک اسکلت، و چشمان درخشان و درخشان دارد
[ترجمه گوگل]او تصور عضلانی، یک اسکلت، یک پنهان، انداختن پمپاژ، چشم های درخشان

3. Differences in body shape, size, musculature, etc do suit high performance in specific sports.
[ترجمه ترگمان]تفاوت های موجود در شکل بدن، اندازه، ساختمان عضلانی و غیره برای عملکرد بالا در ورزش های خاص مناسب هستند
[ترجمه گوگل]تفاوت در فرم بدن، اندازه، عضلانی، و غیره کارایی بالا را در ورزش خاص انجام می دهند

4. Stripped to the waist, the contours of their musculature were faintly graven with decades-old surgical scars.
[ترجمه ترگمان]که تمام Stripped تا کمر داشت، فرورفتگی of آن ها با زخم های کهنه چند دهه پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]خطوط کمر به سمت کمر قرار گرفته بودند، خطوط عضلانی آنها با زخم های دهه های جراحی بسیار ضعیف شده بود

5. There is little available musculature to suture anterior to the sternum.
[ترجمه ترگمان]یک ساختمان عضلانی در دسترس برای suture جلویی جناغ سینه وجود دارد
[ترجمه گوگل]عضلات کوچک در دسترس برای سوزاندن قدام به جناغ وجود دارد

6. The skin is extremely withered, the musculature is flabby and the adipose tissue is hardly present.
[ترجمه ترگمان]پوست به شدت پژمرده می شود و عضلانی و بافت چربی به سختی در حال حاضر وجود دارد
[ترجمه گوگل]پوست بسیار خشک شده است، عضله مچاله است و بافت چربی به سختی وجود دارد

7. The musculature should be examined for size, strength,(sentence dictionary) and tenderness.
[ترجمه ترگمان]ساختمان عضلانی را باید برای اندازه، قدرت، (فرهنگ لغت)و مهربانی بررسی کرد
[ترجمه گوگل]عضله سازی باید برای اندازه، قدرت، (فرهنگ لغت جمله) و حساسیت به لمس بررسی شود

8. Fig 3 - 1Importance of the perioral musculature. Note the marked labiomental groove.
[ترجمه ترگمان]شکل ۱ - ۱ طراحی ساختمان عضلانی به شیار labiomental علامت گذاری شده توجه داشته باشید
[ترجمه گوگل]شکل 3 - 1 اهمیت عضلات پریورال توجه داشته باشید شیار خوبomental شده است

9. Thigh musculature well - developed, moderately broad.
[ترجمه ترگمان]ساختمان عضلانی به خوبی توسعه یافته و نسبتا پهن است
[ترجمه گوگل]عضلات ران به خوبی رشد کرده و نسبتا وسیع هستند

10. Without the cumbersome chewing musculature, brains could grow bigger, marking the divergence of humans from apes.
[ترجمه ترگمان]بدون نیاز دندان پا گیر، مغز می تواند بزرگ تر شود و واگرایی انسان ها را از apes نشان دهد
[ترجمه گوگل]بدون مغز استخوان جویدن دست و پا گیر، مغز می تواند بزرگتر شود، و انحراف انسان ها را از مگس ها نشان می دهد

11. The pent-up potential energy coursing through his musculature?
[ترجمه ترگمان]جریان انرژی پتانسیل موجود در ساختمان عضلانی خود جریان دارد؟
[ترجمه گوگل]انرژی پتانسیل بالقوه ای که از طریق عضلانی به وجود می آید؟

12. This hereditary condition causes huge differences in the musculature and shape of the neck and the head.
[ترجمه ترگمان]این شرایط ارثی باعث تفاوت زیاد در ساختمان عضلانی و شکل سر و گردن می شود
[ترجمه گوگل]این وضعیت ارثی باعث تفاوت های زیادی در عضلات و شکل گردن و سر می شود

13. By looking at the bones of this animal, we can discover quite a lot about its musculature.
[ترجمه ترگمان]با نگاه کردن به استخوان های این حیوان، ما می توانیم چیزهای زیادی را در اطراف ساختمان آن کشف کنیم
[ترجمه گوگل]با نگاه کردن به استخوان های این حیوان، می توانیم بسیار در مورد عضلات آن کشف کنیم

14. Rufus had impossibly long arms with the same type of musculature as Hector and Mr Lewis.
[ترجمه ترگمان]روفوس خیلی طولانی با همان نوع ساختمان عضلانی مانند هکتور و آقای لوییس، بازوان دراز و عضلانی داشت
[ترجمه گوگل]روفوس دارای سلاح های نامناسب طولانی با همان نوع عضلات مانند هکتور و آقای لوئیس بود

15. The result, taut abs, a rock-hard butt and twanging musculature, was still not enough to save her marriage.
[ترجمه ترگمان]نتیجه، عضلات کشیده، باسن سفت و عضلانی، هنوز به اندازه کافی برای نجات ازدواجش کافی نبود
[ترجمه گوگل]نتیجه، تات انفجاری، لب به لب سنگین و عضلانی پیچیده، هنوز هم برای نجات ازدواج او کافی نیست

پیشنهاد کاربران

چیدمان عضلات در بدن


کلمات دیگر: