1. He is very clever and endlessly resourceful.
[ترجمه ترگمان]او بسیار زیرک و بی نهایت زیرک است
[ترجمه گوگل]او بسیار هوشمندانه و بی هدف است
2. He was amazingly inventive and resourceful, and played a major role in my career.
[ترجمه ترگمان]او به طرز شگفت انگیزی مبتکر و مبتکر بود و نقش مهمی در کار من ایفا کرد
[ترجمه گوگل]او شگفت آور اختراع و منحصر به فرد بود و نقش مهمی در زندگی حرفه ای من ایفا کرد
3. What is immediately striking is how resourceful the children are.
[ترجمه ترگمان]چیزی که به سرعت قابل توجه است این است که کودکان چقدر مشتاق هستند
[ترجمه گوگل]فورا قابل توجه است که کودکان چگونه منابع را پیدا می کنند
4. These women were strong, resourceful and courageous.
[ترجمه ترگمان]این زنان قوی، کاردان و شجاع بودند
[ترجمه گوگل]این زنان قوی، مجرب و شجاع بودند
5. Her son is resourceful enough to mix well with all knids of people.
[ترجمه ترگمان]پسر او به اندازه کافی resourceful است که با همه knids مردم بخوبی آشنا شود
[ترجمه گوگل]پسرش به اندازه کافی در اختیار دارد تا بتواند با همه افراد جامعه هماهنگ باشد
6. She is now divorced and, in her usual resourceful way, has started her own business.
[ترجمه ترگمان]او اکنون طلاق گرفته است و در راه usual، کار خود را آغاز کرده است
[ترجمه گوگل]او اکنون طلاق گرفته است و در راه های معمول خود، کسب و کار خود را آغاز کرده است
7. The resourceful youngster has overhauled the yacht and drummed up sponsors largely by himself.
[ترجمه ترگمان]این جوان کاردان، قایق بادبانی را تعمیر کرده و تا حد زیادی از حمایت مالی برخوردار است
[ترجمه گوگل]جوان مجرب، قایق بادبانی را بازسازی کرده و حامیان مالی زیادی را توسط خود دارد
8. She's a very resourceful manager.
[ترجمه ترگمان]اون مدیر خیلی خوبیه
[ترجمه گوگل]او یک مدیر بسیار مجرب است
9. They were a resourceful and talented people.
[ترجمه ترگمان]آن ها مردمی کاردان و با استعداد بودند
[ترجمه گوگل]آنها یک مرد متجاوز و با استعداد بودند
10. In both plays the actors are fine and resourceful.
[ترجمه ترگمان]در هر دو نمایشنامه، بازیگران ظریف و کاردان اند
[ترجمه گوگل]در هر دو نمایشنامه، بازیگران خوب و منحصر به فرد هستند
11. And Ariadne herself personifies the passively courageous, endlessly resourceful, and lovingly restorative element in every psyche.
[ترجمه ترگمان]و خود بازیگری در حالی که خود را در هر روح و روح به عشق و محبت تبدیل کرده بود، خود را با شهامت و بی باکی دیوانه وار جذب می کرد
[ترجمه گوگل]و خودش Ariadne عنصر انعطاف پذیر شجاع، بی نهایت مجرب و عاشقانه ترمیم در هر روح را شکل می دهد
12. I think your highwayman is a cunning and resourceful villain.
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم دزد your یک تبهکار زرنگ و زرنگ است
[ترجمه گوگل]فکر می کنم بزرگراه شما یک تبهکار حیله گر و منحصر به فرد است
13. The resourceful doctor immediately asked the railway staff to use the new electric telegraph to contact the police at Bishops Road terminus.
[ترجمه ترگمان]پزشک ماهر فورا از کارکنان راه آهن خواست تا از کابل برق جدید برای تماس با پلیس در پایانه جاده اسقف ها استفاده کنند
[ترجمه گوگل]پزشک مجرب بلافاصله از کارکنان راه آهن خواسته است از تلگراف الکتریکی جدید برای تماس با پلیس در ایستگاه راهپیمایی بزرگراه استفاده کند
14. There's nothing more dangerous than a resourceful idiot. Scott Adams
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز خطرناک تر از یک احمق زرنگ نیست اسکات آدامز
[ترجمه گوگل]هیچ چیز خطرناک تر از یک ادم سفیه وجذاب نیست اسکات آدامز