دارای قیافه ی عاری از بیان (مثل قیافه ی کسی که پوکر بازی می کند)، چهره ی بی حالت، خشک، pokerfaced چهره خشک وبیحالت، قیافه گرفته وخشک، بیعلاقه، نچسب
poker face
دارای قیافه ی عاری از بیان (مثل قیافه ی کسی که پوکر بازی می کند)، چهره ی بی حالت، خشک، pokerfaced چهره خشک وبیحالت، قیافه گرفته وخشک، بیعلاقه، نچسب
انگلیسی به فارسی
دارای قیافهی عاری از بیان (مثل قیافهی کسی که پوکر بازی میکند )، چهرهی بیحالت، خشک
صورت پوکر
انگلیسی به انگلیسی
• being cool-headed, facial expression which does not show any emotion
a poker face is an expression on your face that does not show your feelings; an informal expression.
a poker face is an expression on your face that does not show your feelings; an informal expression.
مترادف و متضاد
expressionless face
Synonyms: deadpan, deadpan expression, impassivity, inscrutability, mask, seriousness, straight face
جملات نمونه
1. In business a poker face can be very useful.
[ترجمه ترگمان]پوکر بازی پوکر می تواند خیلی مفید باشد
[ترجمه گوگل]در کسب و کار یک چهره پوکر می تواند بسیار مفید باشد
[ترجمه گوگل]در کسب و کار یک چهره پوکر می تواند بسیار مفید باشد
2. She managed to keep a poker face.
[ترجمه ترگمان]سعی کرد قیافه poker به خود بگیرد
[ترجمه گوگل]او موفق به نگه داشتن صورت پوکر شد
[ترجمه گوگل]او موفق به نگه داشتن صورت پوکر شد
3. Albert, normally poker faced, wore a look of pure dismay.
[ترجمه ترگمان]آلبر که در حالت عادی قیافه گرفته و قیافه ای حاکی از ناامیدی به خود گرفته بود گفت:
[ترجمه گوگل]آلبرت، به طور معمول با پوکر روبرو شد، نگاهی به خجالت خالص داشت
[ترجمه گوگل]آلبرت، به طور معمول با پوکر روبرو شد، نگاهی به خجالت خالص داشت
4. He maintained a poker face.
[ترجمه ترگمان]صورتش سیخ شده بود
[ترجمه گوگل]او یک چهره پوکر را حفظ کرد
[ترجمه گوگل]او یک چهره پوکر را حفظ کرد
5. He keeps a poker face, you even can't conjecture what he thought.
[ترجمه ترگمان]قیافه poker دارد، حتی نمی توانید حدس بزنید چه فکری می کند
[ترجمه گوگل]او یک چهره پوکر را نگه می دارد، شما حتی نمی توانید حدس بزنید که چه چیزی فکر می کرد
[ترجمه گوگل]او یک چهره پوکر را نگه می دارد، شما حتی نمی توانید حدس بزنید که چه چیزی فکر می کرد
6. He wore a poker face during police questioning.
[ترجمه ترگمان]در حین بازجویی پلیس صورتش سیخ شده بود
[ترجمه گوگل]او در حین بررسی پلیس، چهره پوکر را پوشید
[ترجمه گوگل]او در حین بررسی پلیس، چهره پوکر را پوشید
7. Steve always has a poker face on during business negotiations.
[ترجمه ترگمان]استیو همیشه در طول مذاکرات تجاری با پوکر بازی می کند
[ترجمه گوگل]استیو همیشه در طول مذاکرات تجاری یک چهره پوکر دارد
[ترجمه گوگل]استیو همیشه در طول مذاکرات تجاری یک چهره پوکر دارد
8. She is a real poker face, but there are violent passions lurked in the background.
[ترجمه ترگمان]چهره ای جدی و poker دارد، اما در پس زمینه احساسات شدید نهفته هست
[ترجمه گوگل]او یک چهره پوکر واقعی است، اما در پس زمینه لجبازی های خشونت آمیز وجود دارد
[ترجمه گوگل]او یک چهره پوکر واقعی است، اما در پس زمینه لجبازی های خشونت آمیز وجود دارد
9. I never know whether my boss likes my work or not -- he poker face!
[ترجمه ترگمان]من هیچ وقت نمی دونم که رئیسم از کارم خوشش میاد یا نه! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !!
[ترجمه گوگل]من هرگز نمی دانم که آیا رئیس من کار من را دوست دارد یا خیر - او چهره پوکر!
[ترجمه گوگل]من هرگز نمی دانم که آیا رئیس من کار من را دوست دارد یا خیر - او چهره پوکر!
10. ROGER FEDERER : Well, then I guess I don't show it. It's good, poker face.
[ترجمه ترگمان] خب، پس فکر کنم من نشونش ندادم! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !
[ترجمه گوگل]راجر فدرر خوب، پس من حدس می زنم که من آن را نشان نمی دهم خوب، چهره پوکر
[ترجمه گوگل]راجر فدرر خوب، پس من حدس می زنم که من آن را نشان نمی دهم خوب، چهره پوکر
11. Everyone likes him. He can tell a funny story with a poker face.
[ترجمه ترگمان]همه دوستش دارن اون می تونه یه داستان خنده دار رو با یه چهره پوکر تعریف کنه
[ترجمه گوگل]همه او را دوست دارد او می تواند یک داستان خنده دار را با صورت پوکر بگوید
[ترجمه گوگل]همه او را دوست دارد او می تواند یک داستان خنده دار را با صورت پوکر بگوید
12. I never know whether my boss likes my work or not, he is a poker face.
[ترجمه ترگمان]من هیچ وقت نمی دونم که رئیسم از کار من خوشش میاد یا نه، اون قیافه poker داره
[ترجمه گوگل]من هرگز نمی دانم که آیا رئیس من کار من را دوست دارد یا نه، او یک چهره پوکر است
[ترجمه گوگل]من هرگز نمی دانم که آیا رئیس من کار من را دوست دارد یا نه، او یک چهره پوکر است
13. I never know what my boss thinks of my work -- he is a poker face!
[ترجمه ترگمان]من هیچ وقت نمی دونم رئیسم به کار من چی فکر می کنه! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !
[ترجمه گوگل]من هرگز نمی دانم که رئیس من فکر می کند از کار من - او چهره پوکر است!
[ترجمه گوگل]من هرگز نمی دانم که رئیس من فکر می کند از کار من - او چهره پوکر است!
14. I never know whether Henry is pleased or annoyed; he has a real poker face.
[ترجمه ترگمان]هرگز نمی دانم هنری راضی یا ناراحت است یا نه، صورتش سیخ سیخ شده
[ترجمه گوگل]من هرگز نمی دانم که آیا هنری خوشحال و ناراحت است یا خیر او یک چهره واقعی پوکر دارد
[ترجمه گوگل]من هرگز نمی دانم که آیا هنری خوشحال و ناراحت است یا خیر او یک چهره واقعی پوکر دارد
پیشنهاد کاربران
چهره بی روح، مثل کیانو ریوز بازیگر هالیوود
چهره ی بی روح، صورت بدون حالت
poker face در واقع یه اصطلاحه که به شخصی میگن که هیچ گونه بیان و احساسی نداشته باشه
پوکر فیس= :|
کلمات دیگر: