1. The teacher was extolling her work to the skies.
[ترجمه محمد داودي] معلم از کار خودش خیلی تعریف کرد و آن را به اوج رساند
[ترجمه ترگمان]معلم کارش را به عرش اعلا رساند
[ترجمه گوگل]معلم کار خود را به آسمان انجام داد
2. His book extolling the benefits of vegetarianism sold thousands of copies.
[ترجمه ترگمان]کتاب وی مزایای گیاهخواری را که هزاران نسخه از آن ها به فروش می رفت می ستود
[ترجمه گوگل]کتاب او که مزایای گیاهخواری را به فروش می رساند، هزاران نسخه را به فروش می رساند
3. He never stops extolling the virtues of the free market.
[ترجمه ترگمان]او هرگز از مزایای بازار آزاد پشتیبانی نمی کند
[ترجمه گوگل]او هرگز نمی تواند فضایل بازار آزاد را تحسین کند
4. Doctors often extol the virtues of eating less fat.
[ترجمه ترگمان]پزشکان اغلب از مزایای خوردن چربی کم تر سخن می گویند
[ترجمه گوگل]پزشکان اغلب فواید خوردن چربی کمتری را تحریک می کنند
5. He was extolling the virtues of the Internet.
[ترجمه ترگمان]او محاسن اینترنت را می ستود
[ترجمه گوگل]او مزایای اینترنت را تحسین کرد
6. She was extolled as a genius.
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک نابغه تبلیغ می کرد
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک نابغه تحسین شد
7. Now experts are extolling the virtues of the humble potato.
[ترجمه ترگمان]اکنون کارشناسان محاسن سیب زمینی خوار را مورد ستایش قرار می دهند
[ترجمه گوگل]اکنون کارشناسان فضایل سیب زمینی فروتن را تحسین می کنند
8. Songs of extolling the motherland are ringing far and near.
[ترجمه ترگمان]سروده ای کشور سرزمین مادری بسیار دور و نزدیک به صدا در می آید
[ترجمه گوگل]آهنگهایی که از سرزمین مادری به سر می برند، دور و نزدیک زنگ می زنند
9. Wilkins is now extolling the virtues of organic farming.
[ترجمه ترگمان]ویلکینز اکنون در حال ستایش از مزایای کشاورزی ارگانیک است
[ترجمه گوگل]Wilkins در حال حاضر فضیلت های کشاورزی ارگانیک را تحسین می کند
10. She is forever extolling the virtues of her children.
[ترجمه ترگمان]او برای همیشه فضیلت بچه هایش را می ستود
[ترجمه گوگل]او برای همیشه فضایل فرزندانش را تحسین می کند
11. The fundamentalist opposition movements that extol the veil are reactivating this age-old connection.
[ترجمه ترگمان]جنبش های مخالف بنیادگرای اسلامی که از حجاب سخن می گویند، این ارتباط سنی را زیر پا می گذارند
[ترجمه گوگل]جنبش های مخالف بنیادگرایی که حجاب را تحسین می کنند، این رابطه قدیمی را دوباره فعال می کنند
12. All the writings that extolled the role of Mary were ultimately excluded from the canon.
[ترجمه ترگمان]تمام نوشته هایی که درباره نقش مری نوشته شده بودند در نهایت از خلیفه حذف شدند
[ترجمه گوگل]تمام نوشته هایی که نقش مری را تحسین کردند، در نهایت از کانون حذف شدند
13. But now is not the time to be extolling the virtues of Anglo-Saxon shareholder capitalism.
[ترجمه ترگمان]اما اکنون زمان آن نیست که فضایل سرمایه داری Anglo - ساکسون را مورد ستایش قرار دهد
[ترجمه گوگل]اما اکنون وقت آن نیست که فضایل سرمایه داری سهامداران آنگلوساکسون را تحسین کنیم
14. Let us come before him with thanksgiving and extol him with music and song.
[ترجمه ترگمان]بیایید پیش او با شکر گزاری بیایم و او را با موسیقی و آواز extol
[ترجمه گوگل]بیایید با شکرگذاری به او برسیم و او را با موسیقی و ترانه بخوانیم