کلمه جو
صفحه اصلی

flew


زمان گذشته ی فعل: fly، زمان ماضی فعل fly

انگلیسی به فارسی

زمان گذشته ساده فعل Fly


انگلیسی به انگلیسی

( verb )
• : تعریف: a past tense of fly

• flew is the past tense of fly.

Infinitive: fly, Past Participle: flown


جملات نمونه

1. he flew into a violent rage
او دستخوش خشم بسیار شدیدی شد.

2. he flew on, notwithstanding the storm
با وجود طوفان به پرواز ادامه داد.

3. he flew out of the room in a rage
با کمال خشم از اتاق بیرون شتافت.

4. he flew several bombing missions in vietnam
در ویتنام به چندین گسیلش بمب افکنی رفت.

5. it flew straight as an arrow
مانند پیکان،راست پرواز کرد.

6. john flew his first solo yesterday
دیروز جان اولین پرواز یکنفری خود را انجام داد.

7. she flew at me with clenched fists
با مشت های گره کرده به من پرید.

8. she flew into a passion and shot him
به شدت خشمگین شد و او را با تیرزد.

9. she literally flew from the room
مثل این بود که از اتاق به بیرون پرواز کند.

10. the angels flew heavenward
فرشتگان به سوی بهشت پرواز کردند.

11. the arrow flew straight and true to its target
پیکان راست و مستقیم به هدف خورد.

12. the plane flew at an altitude of 3000 meters
هواپیما در ارتفاع سه هزار متری پرواز می کرد.

13. the planes flew in an arrow-like formation
هواپیماها به صورت یک دسته ی پیکان مانند پرواز می کردند.

14. the starling flew from the tree
سار از درخت پرید.

15. the window flew open
یک دفعه پنجره باز شد.

16. as soon as money was mentioned he flew off the handle
به مجرد آنکه حرف پول به میان آمد از کوره در رفت.

17. hardly had i opened the window than the bird flew out
تا پنجره را باز کردم پرنده بیرون پرید.

18. A swarm of bees flew into the garden.
[ترجمه ترگمان]یک دسته زنبور در باغ به پرواز درآمدند
[ترجمه گوگل]یک زنبور عسل به باغ میرود

19. The family flew off with all their possessions.
[ترجمه ترگمان]خانواده با تمام مایملک خود به پرواز درآمدند
[ترجمه گوگل]خانواده با همه اموال خود پرواز کردند

20. A flock of wild geese flew overhead.
[ترجمه ترگمان]چند غاز وحشی از بالای سرشان پرواز کردند
[ترجمه گوگل]یک گله از غازها وحشی پرواز کرد

21. We flew to Athens via Paris.
[ترجمه ترگمان]ما از پاریس به آتن رفتیم
[ترجمه گوگل]ما از طریق پاریس به آتن پرواز کردیم

22. The trainee pilot flew his first solo today.
[ترجمه ترگمان]این کارآموز خلبانی را امروز به طور انفرادی به پرواز در آورد
[ترجمه گوگل]خلبان کارآموز امروز اولین انفرادی خود را پرواز کرد

پیشنهاد کاربران

پر شدن ، لبریز و سرازیر شدن

پرواز کرد. گذشته فعل fly

گذشته fly

فعل گذشته ی fly
تعریف: to move in the air


کلمات دیگر: