کلمه جو
صفحه اصلی

evisceration


عمل شکم پاره کردن یاروده دراوردن، تهی سازی

انگلیسی به فارسی

تخلیه، اندرونه‌برداری


انجماد


انگلیسی به انگلیسی

• removal, clearing out; removal of the intestines; removal of essential parts

جملات نمونه

1. Methods Review the complication of 13 eyes after evisceration of eyeball with hydroxyapatite implantation immediately.
[ترجمه ترگمان]روش ها، پیچیدگی ۱۳ چشم ها را بعد از evisceration جفت چشم در هنگام کاشت hydroxyapatite بررسی کنید
[ترجمه گوگل]روش بررسی عوارض 13 چشم پس از انجماد چشم با بلافاصله پس از گلودرد هیدروکسی آپاتیت

2. Disembowelment or evisceration is the removing of some or all of the vital organs, usually from the abdomen.
[ترجمه ترگمان]Disembowelment یا evisceration برداشتن برخی یا برخی از اندام های حیاتی معمولا از شکم است
[ترجمه گوگل]انقباض یا انقراض حذف برخی از یا تمام ارگان های حیاتی، معمولا از شکم است

3. METHODS: After evisceration, the abducens oculi muscle and the optic nerve were cut, and the hydroxyapatite sphere was implanted primarily in the muscular pyramid.
[ترجمه ترگمان]روش ها: بعد از evisceration، ماهیچه abducens oculi و عصب بینایی قطع شدند و the hydroxyapatite عمدتا در هرم عضلانی کاشته شد
[ترجمه گوگل]روشها: پس از انجماد، عضله اکولی و عصب بینایی قطع شد و کره هیدروکسی آپاتیت عمدتا در هرم عضلانی اعمال شد

4. Method:17 patients were performed evisceration of eye and implanted silicon sponge in the scleral cavity immediately. 3weeks later, they were fixed false eyes.
[ترجمه ترگمان]روش: ۱۷ بیمار evisceration چشم را انجام دادند و اسفنج سیلیکون را بلافاصله در حفره scleral گذاشتند سه هفته بعد، آن ها چشمان false را ثابت کردند
[ترجمه گوگل]روش: 17 بیمار از نظر عمل جراحی چشم و اسفنج سیلیکونی در حفره اسکلرال بلافاصله پس از جراحی قرار گرفتند 3 هفته بعد، آنها چشمان غلطی را ثابت کردند

5. Transvaginal evisceration after hysterectomy: Is vaginal cuff closure associated with a reduced risk?
[ترجمه ترگمان]Transvaginal evisceration بعد از hysterectomy: بسته شدن آستین واژینال با ریسک کاهش یافته مرتبط است؟
[ترجمه گوگل]انجماد ترانس واژینال پس از هیسترکتومی: آیا بسته شدن کاف واژن همراه با کاهش خطر است؟

6. In evisceration implant group, no conjunctival dehiscence and orbital implant exposure occurred.
[ترجمه ترگمان]در گروه ایمپلنت evisceration، هیچ dehiscence conjunctival و قرار گیری اوربیتال مولکولی رخ نداده است
[ترجمه گوگل]در گروه ایمپلنت بیضه، هیچ انشعاب ملتحمه و اعمال ایمپلنت مداری رخ نداده است

7. Under no circumstance shall the skinning, evisceration and other preparation of animals condemned on antemortem inspection, or found dead carcasses, be allowed on the killing floor.
[ترجمه ترگمان]تحت هیچ شرایطی نباید پوست کندن، evisceration و دیگر تدارک حیواناتی را که به بازرسی antemortem محکوم شده اند و یا اجساد مرده را در طبقه کشت پیدا کنند
[ترجمه گوگل]تحت هیچ شرایطی پوست، انجماد و دیگر آماده سازی حیوانات محکوم به بازرسی پیش از موعد و یا کشف لاشه مرغی نبوده است

8. Conclusion Causes of evisceration of eyeball after ocular trauma were sever eyeball rupture, endophthalmitis and complications of ocular trauma.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری علل جدایی از کره چشم پس از این که این ضربه روحی ناشی از قطع شدن کره چشم، قطع رابطه چشمی و مشکلات ناشی از آسیب های پوستی به چشم می خورد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: علل برداشتن چشم از طریق تروما چشمی، پارگی شدید چشم، اندوفتالمیت و عوارض ضایعه چشمی بود

9. Under the impression of absolute glaucoma, evisceration was performed.
[ترجمه ترگمان]تحت این تصور of مطلق، evisceration اجرا شد
[ترجمه گوگل]تحت بروز گلوکوم مطلق، اکسترکت کردن انجام شد

10. The clean operations include evisceration, carcass splitting and carcass dressing.
[ترجمه ترگمان]این عملیات پاک سازی شامل evisceration، شکافته شدن لاشه و لباس پوشاندن جسد است
[ترجمه گوگل]عملیات تمیز شامل انجماد، تقسیم لاشه و پوشیدن لاشه است

11. After chilling the birds in iced water, evisceration takes place.
[ترجمه ترگمان]پس از دلسرد کردن پرندگان در آب یخ زده، evisceration اتفاق می افتد
[ترجمه گوگل]پس از سرد شدن پرندگان در آب های یخ زده، انجماد می کند

12. The present study attempted to isolate and cultivate RPE cells from evisceration specimens obtained from two cases with severe ocular trauma.
[ترجمه ترگمان]پژوهش حاضر تلاش نمود تا سلول های RPE را از نمونه های evisceration که از دو مورد با ضربه روحی شدید به دست آمده اند، جداسازی و کشت نماید
[ترجمه گوگل]هدف از این مطالعه، جداسازی و کشت سلول های RPE از نمونه های انجماد از دو مورد با ضربه شدید چشم بود

13. Methods:Hydroxyapatite wrapped in autologous sclera was used as secondary orbital implant in 37 patients (37 eyes)after evisceration of the eye.
[ترجمه ترگمان]روش ها: hydroxyapatite در autologous sclera در ۳۷ بیمار (۳۷ چشم)بعد از evisceration چشم در ۳۷ بیمار (۳۷ چشم)به کار گرفته شد
[ترجمه گوگل]روش ها: هیدروکسی آپاتیت پیچیده شده در اسکلرا اتولوگ به عنوان ایمپلنت مداری ثانویه در 37 بیمار (37 چشم) پس از جدا سازی چشم استفاده شد

14. Human retinal pigment epithelial (RPE) cell cultures are usually obtained from donor eyes; isolation and culture of RPE cells obtained by evisceration has not been reported previously.
[ترجمه ترگمان]؟ سلول های pigment سلول های اپی تلیال Human (RPE)معمولا از چشم اهدا کننده به دست می آیند؛ انزوا و فرهنگ سلول های RPE بدست آمده توسط evisceration قبلا گزارش نشده است
[ترجمه گوگل]کشت سلولی اپی تلیال رنگدانه شبکیه انسان (RPE) معمولا از چشمان اهدا کننده به دست می آید جداسازی و کشت سلول های RPE به دست آمده از انجماد قبل از آن گزارش نشده است

15. The adoption of their amendments would have amounted to an evisceration of the act.
[ترجمه ترگمان]تصویب اصلاحیه های آن ها به an قانون تبدیل خواهد شد
[ترجمه گوگل]تصویب اصلاحات آنها به انحلال این قانون منجر خواهد شد

پیشنهاد کاربران

بیرون زدگی اندام تحتانی از محل زخم

evisceration ( علوم و فنّاوری غذا )
واژه مصوب: آلایش گیری
تعریف: فرایند باز کردن شکم و تخلیۀ اندام های درونی دام


کلمات دیگر: