1. rustam twirled his moustache
رستم سبیل خود را تاب داد.
2. a soldier with a bristling moustache
سربازی با سبیل زبر و پر پشت
3. he kept chewing at his moustache
مرتبا سبیل خود را می جوید.
4. he clipped the end of his moustache
او سر سبیل خود را چید.
5. His teeth gleamed under his moustache.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]دندانهای او تحت سبیلش درخشید
6. When he put on the wig and false moustache I could have died.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]هنگامی که او در کلاه گیس و سبیل های دروغین قرار گرفت، می توانستم فوت کنم
7. The beginnings of a moustache showed on his upper lip.
[ترجمه ترگمان]آغاز سبیلش در لب بالایی اش بود
[ترجمه گوگل]ابتدای یک سبیل در بالای لب او نشان داده شد
8. His moustache prickled when he kissed me.
[ترجمه ترگمان]وقتی مرا بوسید، سبیل هایش می لرزید
[ترجمه گوگل]سبیل او وقتی که من را بوسید
9. He was short and bald and had a moustache.
[ترجمه ترگمان]قد کوتاه و طاس داشت و سبیل داشت
[ترجمه گوگل]او کوتاه و طاس بود و سبیل داشت
10. He had a long droopy moustache.
[ترجمه ترگمان]سبیل بلندی داشت
[ترجمه گوگل]او دارای یک سبیل گرسنه بود
11. Mid-fifties, short black hair, grey moustache, distinctive Russian accent. Need I go on?
[ترجمه ترگمان]اواسط دهه پنجاه، موهای کوتاه سیاه، سبیل خاکستری، لهجه غلیظ روسی میخوای ادامه بدم؟
[ترجمه گوگل]اواسط پنجاه سالگی، موهای کوتاه سیاه، سبیل خاکستری، لهجه متمایز روسی آیا من باید بروم؟
12. His father shaved off his moustache.
[ترجمه ترگمان]پدرش سبیل خود را تراشید
[ترجمه گوگل]پدرش اسطوخودوس خود را تیز کرد
13. I had to wear a black moustache and false nose for the role.
[ترجمه ترگمان]باید سبیل مشکی و بینی مصنوعی برای نقش داشته باشم
[ترجمه گوگل]من مجبور شدم یک سبیل سیاه و غلط برای نقش بپوشم
14. An enormous black moustache drooped over his mouth.
[ترجمه ترگمان]سبیل سیاه بزرگی روی دهانش افتاده بود
[ترجمه گوگل]یک سبیل سیاه و سفید بزرگ بیش از دهان او
15. Groucho Marx had a thick black moustache.
[ترجمه ترگمان]Groucho مارکس سبیل بلندی داشت (کمدین معروف آمریکایی)
[ترجمه گوگل]گرگوش مارکس سبیل ضخیم سیاه داشت