old school

مکتب کهن، گروه محافظه کار، گروه سنت گرا

انگلیسی به فارسی

مکتب کهن، گروه محافظه کار، گروه سنت گرا

انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )

• : تعریف: those committed to traditional or established custom.

- a gentleman of the old school

[ترجمه ترگمان] نجیب زاده ای از استادان قدیم،
[ترجمه گوگل] نجیب زاده مدرسه قدیمی

صفت ( adjective )

• : تعریف: (hyph.) of or belonging to a an older tradition whose styles, values, customs, or the like are no long current.

- old-school punk

[ترجمه ترگمان] پانک قدیمی مدرسه
[ترجمه گوگل] پان مدرسه قدیمی

- old-school craftsmanship

[ترجمه ترگمان] مهارت در مدرسه قدیمی
[ترجمه گوگل] صنایع قدیمی مدرسه

- old-school family values

[ترجمه ترگمان] ارزش های خانواده قدیمی
[ترجمه گوگل] ارزش های خانوادگی قدیمی مدرسه

• old way of doing things, obsolete method

مترادف و متضاد

traditional

Synonyms: acceptable, accustomed, classic, classical, conservative, conventional, customary, habitual, long-established, old, old line, popular, regular, rooted, time-honored

earliest way of doing things

Synonyms: backward-looking, conforming, conservative, earlier generation, leftovers, old-fashioned, old line, past, traditional, unprogressive

جملات نمونه

1. I met an old school friend today.

[ترجمه Hitler] امروز دوست قدیمیم رو دیدم

[ترجمه ترگمان]امروز با یه دوست قدیمی آشنا شدم
[ترجمه گوگل]من امروز یک دوست قدیمی مدرسه را دیدم

2. They were old school/college chums.

[ترجمه ترگمان] اونا دوستای قدیمی دوران دانشگاه بودن
[ترجمه گوگل]آنها مدرسه قدیمی / کالج بودند

3. I spent the evening with an old school friend.

[ترجمه Hitler] من شب رو با دوست قدیمی گذروندم

[ترجمه ترگمان] شب رو با یه دوست قدیمی مدرسه گذروندم
[ترجمه گوگل]من شب را با یک دوست قدیمی مدرسه سپری کردم

4. I had a vivid dream about my old school.

[ترجمه ترگمان]خواب عمیقی در مورد مدرسه قدیمی خودم داشتم
[ترجمه گوگل]من در مورد مدرسه قدیمی من یک رویا زنده داشتم

5. Seeing those old school photographs has made me feel quite nostalgic .

[ترجمه ترگمان]دیدن آن عکس های قدیمی که باعث شده من احساس دلتنگی کنم
[ترجمه گوگل]دیدن این عکس های مدرسه قدیمی باعث شده من کاملا دلتنگ باشم

6. I chanced on an old school friend in town.

[ترجمه ترگمان]اتفاقا بر حسب تصادف با یکی از دوستان قدیمی مدرسه در شهر تصادف کردم
[ترجمه گوگل]من یک دوست قدیمی مدرسه در شهر زدم

7. That smell always evokes memories of my old school.

[ترجمه ترگمان]این بو همیشه خاطرات مدرسه قدیمی من است
[ترجمه گوگل]این بوی همیشه خاطرات مدرسه قدیمی من را به یاد می آورد

8. The building reminded me strongly of my old school.

[ترجمه ترگمان]ساختمان مرا به یاد مدرسه قدیمی خودم می انداخت
[ترجمه گوگل]این ساختمان من به شدت مدرسه قدیمی من را به یاد من گذاشت

9. My old school is giving a fund-raising dinner.

[ترجمه ترگمان] مدرسه قدیمی من داره یه شام بزرگ رو بزرگ می کنه
[ترجمه گوگل]مدرسه قدیمی من یک شام جمع آوری پول می دهد

10. She met up with some of her old school friends.

[ترجمه ترگمان]اون با چند تا از دوستاش آشنا شده
[ترجمه گوگل]او با برخی از دوستان مدرسه قدیمی خود ملاقات کرد

11. I want to search out an old school friend.

[ترجمه ترگمان] میخوام یه دوست قدیمی مدرسه رو بگردم
[ترجمه گوگل]من می خواهم یک دوست قدیمی مدرسه را جستجو کنم

12. I've lost touch with all my old school friends.

[ترجمه ترگمان]من با همه دوستای قدیمیم ارتباط برقرار کردم
[ترجمه گوگل]من با تمام دوستان قدیمی مدرسه من تماس گرفتم

13. How many of your old school friends do you keep up with?

[ترجمه ترگمان]چند تا از دوستای قدیمی مدرسه داری؟
[ترجمه گوگل]چند نفر از دوستان مدرسه قدیمی شما با شما در ارتباط هستند؟

14. She returned to her old school yesterday for a trip down memory lane.

[ترجمه ترگمان]دیروز به مدرسه قدیمی خود بازگشت
[ترجمه گوگل]او به دیروز برای بازگشت به مدرسه حافظ بازگشت به مدرسه قدیمی خود بازگشت

پیشنهاد کاربران

قدیمی؛ به سبک قدیم ( از مُد افتاده یا مربوط به افکار و نظرات قدیمی )

Old school: مدرسه قدیمی
به رپرها و آهنگ های رپی که در آمریکا تا سال 2000 ادمه داشتند old school ( اولد اسکول ) می گویند

مکتب کهن

سنت گرا، سنتی
A group of people who prefer traditional ideas and doing things like the way they use
d to be done. something close to old - fashioned, but it’s a term with more pride behind it.

به معنی قدیمی است و نزدیک به old fashioned . با این تفاوت که پشت old school احساس غرور و افتخار هم نهفته است.

سنتی . با تفکر قدیمی

کلمات دیگر: