مهره ها، مهره، دانه تسبیح، خرمهره، منجوق زدن، بریسمان کشیدن، مهره ساختن
beads
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• necklace of beads; string of beads used in prayer (esp. by roman catholics)
جملات نمونه
1. beads of perspiration covered her forehead
قطره های عرق پیشانی او ا پوشانده بود.
2. beads of sweat on her forehead
دانه های عرق بر پیشانی او
3. the beads on a glass of beer
حباب های روی لیوان آبجو
4. to tell one's beads
دانه های تسبیح را برشمردن
5. to unstring rosary beads
دانه های تسبیح را از نخ در آوردن
6. this necklace has twenty pearl beads
این گردنبند بیست دانه ی مروارید دارد.
7. say (or tell or count) one's beads
با تسبیح دعا کردن
8. the episodes of this novel are like beads on a string
درونداستان های این رمان همانند مهره های نخ شده ی تسبیح هستند.
9. The beads were carved from solid ivory.
[ترجمه ترگمان]مهره ها از عاج محکم تراشیده شده بود
[ترجمه گوگل]دانه ها از عاج جامد حک شده بودند
[ترجمه گوگل]دانه ها از عاج جامد حک شده بودند
10. She wore a string of green glass beads around her neck.
[ترجمه ترگمان]یک نخ سبز شیشه ای دور گردنش بود
[ترجمه گوگل]او یک رشته از دانه های سبز شیشه ای را در اطراف گردنش گذاشته بود
[ترجمه گوگل]او یک رشته از دانه های سبز شیشه ای را در اطراف گردنش گذاشته بود
11. He could feel the beads digging into his palm.
[ترجمه ترگمان]دستش را روی کف دستش حس می کرد
[ترجمه گوگل]او می تواند مهره ها را به کف دستش بچرخاند
[ترجمه گوگل]او می تواند مهره ها را به کف دستش بچرخاند
12. There were beads of sweat on his forehead.
[ترجمه ترگمان]دانه های عرق روی پیشانی اش ریخته بود
[ترجمه گوگل]عضلات عرق در پیشانی خود وجود داشت
[ترجمه گوگل]عضلات عرق در پیشانی خود وجود داشت
13. She wore a string of beads round her neck.
[ترجمه ترگمان]چند قطره از دانه های تسبیح به گردنش آویزان بود
[ترجمه گوگل]او یک رشته مهره دور گردنش گذاشته بود
[ترجمه گوگل]او یک رشته مهره دور گردنش گذاشته بود
14. Beads of perspiration stood out on his forehead.
[ترجمه ترگمان]قطرات درشت عرق بر پیشانیش نقش بسته بود
[ترجمه گوگل]منجنیق از تنفس بر روی پیشانی خود ایستاده بود
[ترجمه گوگل]منجنیق از تنفس بر روی پیشانی خود ایستاده بود
15. Sue threaded the glass beads onto a piece of heavy string.
[ترجمه ترگمان]سو مهره های بلورین را روی یک تکه نخ سنگین گذاشت
[ترجمه گوگل]دانه های شیشه ای را بر روی یک رشته سنگین قرار دهید
[ترجمه گوگل]دانه های شیشه ای را بر روی یک رشته سنگین قرار دهید
16. He wiped away the beads of sweat on his forehead.
[ترجمه ترگمان]عرق پیشانیش را پاک کرد
[ترجمه گوگل]او عصا عرق در پیشانی اش را پاک کرد
[ترجمه گوگل]او عصا عرق در پیشانی اش را پاک کرد
پیشنهاد کاربران
گردنبند
آخال، حباب
مهره ها
دانه تسبیح
خرمهره
مهره ساختن
منجوق زدن
بریسمان کشیدن
دانه تسبیح
خرمهره
مهره ساختن
منجوق زدن
بریسمان کشیدن
دانه های اشک
دانه های ریزه تسبیح
ذرات
کلمات دیگر: