کلمه جو
صفحه اصلی

old hat


(عامیانه) هر چیز کهنه، عقیده ی قدیمی و آشنا، به سبک قدیم، کهنه و پیش پا افتاده، آشنا و مکرر، پیش پا افتاده، (خودمانی)، قدیمی مسلک، از مد افتاده، هر چیز قدیمی، پیش پا افتاده those methods have now become old hat آن روشها اکنون کهنه شده است

انگلیسی به فارسی

(عامیانه) آشنا و مکرر، پیش پا افتاده


(عامیانه) قدیمی مسلک، از مد افتاده، هر چیز قدیمی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: old-fashioned.
مشابه: dated, out of date

(2) تعریف: well-worn, as an expression; trite.
مشابه: trite

• antique, ancient, very old
see hat.

جملات نمونه

Those methods have now become old hat.

آن روش‌ها اکنون کهنه شده است.


1. He discarded an old hat and an old pair of shoes.
[ترجمه ترگمان]کلاه کهنه و یک جفت کفش کهنه را دور انداخت
[ترجمه گوگل]او یک کلاه قدیمی و یک جفت کفش قدیمی را دور زد

2. Most of this is probably old hat to you, isn't it?
[ترجمه ترگمان]خیلی از اینا احتمالا یه کلاه قدیمیه، مگه نه؟
[ترجمه گوگل]اکثر این احتمالا کلاه قدیمی شما است، آیا این نیست؟

3. I ditched that old hat of yours.
[ترجمه ترگمان]من اون کلاه قدیمی تو رو پیچوندم
[ترجمه گوگل]من کلاه قدیمی شما را می کشم

4. His ideas are all terribly old hat.
[ترجمه ترگمان]افکارش به طرز وحشتناکی کلاه کهنه دارد
[ترجمه گوگل]ایده های او کل کلاه وحشتناکی است

5. Today's hits rapidly become old hat.
[ترجمه ترگمان]امروزه به سرعت به یک کلاه کهنه تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]بازدید امروزه به سرعت تبدیل به کلاه قدیمی می شود

6. The old hat was battered beyond recognition.
[ترجمه ترگمان]کلاه کهنه پشت سرش خرد شده بود
[ترجمه گوگل]کلاه قدیمی به طور ناگهانی مورد ضرب و شتم قرار گرفت

7. What an object you look in that old hat!
[ترجمه ترگمان]به این کلاه کهنه چه نظری دارید!
[ترجمه گوگل]چه جسم شما در آن کلاه قدیمی نگاه می کنید!

8. The younger generation tell me that religion is "old hat" and science has proved this.
[ترجمه ترگمان]نسل جوان به من می گویند که مذهب \"کلاه کهنه\" است و علم این را ثابت کرده است
[ترجمه گوگل]نسل جوان به من می گوید که مذهب کلاه قدیمی است و علم این را ثابت کرده است

9. His battered old hat had completely lost its shape.
[ترجمه ترگمان]کلاه کهنه کهنه اش به طور کامل شکل خود را از دست داده بود
[ترجمه گوگل]کلاه کت و شلوار کت و شلوار خود را کاملا از بین برد

10. He may be old hat among the trendy younger generation, but his shows draw more viewers than any other comedian.
[ترجمه ترگمان]او ممکن است در میان نسل جوان مد روز کلاه کهنه داشته باشد، اما نمایش او بینندگان بیشتری نسبت به هر کمدین دیگری جلب می کند
[ترجمه گوگل]او ممکن است کلاه قدیمی در میان نسل جوان مرسوم، اما نمایش های خود را جلب تماشاگران بیشتر از هر کمدین دیگر

11. The movie's special effects now seem rather old hat.
[ترجمه ترگمان]تاثیرات خاص این فیلم در حال حاضر کلاه کهنه به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]جلوه های ویژه فیلم در حال حاضر به نظر می رسد کلاه قدیمی است

12. The propaganda of Josef Goebbels is old hat.
[ترجمه ترگمان]تبلیغات جوزف Goebbels یک کلاه کهنه است
[ترجمه گوگل]تبلیغات ژوزف گوبلز کلاه قدیمی است

13. It was old hat, anyway.
[ترجمه ترگمان]به هر حال کلاه کهنه بود
[ترجمه گوگل]کلاه قدیمی بود، به هر حال

14. The children are making a joke about his old hat.
[ترجمه ترگمان]بچه ها دارند درباره کلاه کهنه خود شوخی می کنند
[ترجمه گوگل]بچه ها کلاه قدیمی خود را شوخی می کنند

پیشنهاد کاربران

قدیمی شده و تکراری ( خیلی ها انجام داده یا گفته اند؛ برای همین جدید یا جالب نیست )

دمُده


کلمات دیگر: