تماشای پرندگان در زیستگاه طبیعی خودشان (به منظور تفریح)، پرنده بینی (birdwatching هم می نویسند)
bird watching
تماشای پرندگان در زیستگاه طبیعی خودشان (به منظور تفریح)، پرنده بینی (birdwatching هم می نویسند)
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
مشتقات: bird-watcher (n.)
مشتقات: bird-watcher (n.)
• : تعریف: the pastime or hobby of observing and identifying birds in the wild.
• observing or studying birds in their natural environment
پیشنهاد کاربران
تماشای پرندگان
دیدن پرندگان
تماشای پرندگان در زیستگاه طبیعی خودشان ( به منظور تفریح ) ، پرنده بینی
bird watching ( گردشگری و جهانگردی )
واژه مصوب: پرندهنگری
تعریف: تماشای پرندگان به قصد تفریح یا اهداف علمی
واژه مصوب: پرندهنگری
تعریف: تماشای پرندگان به قصد تفریح یا اهداف علمی
کلمات دیگر: