کلمه جو
صفحه اصلی

sick pay

انگلیسی به انگلیسی

• money received for sickness, money that a worker receives for days of work missed due to a sickness
sick pay is money that is paid to you by your employer while you are not able to work.

جملات نمونه

1. They are not eligible for sick pay.
[ترجمه ترگمان]آن ها واجد شرایط پرداخت بیمار نیستند
[ترجمه گوگل]آنها برای پرداخت بیمار واجد شرایط نیستند

2. Sick pay inures from the first day of illness.
[ترجمه ترگمان]بیماران از اولین روز بیماری inures را پرداخت می کنند
[ترجمه گوگل]بیمار از اول روز از بیماری بیمار می شود

3. They refused him sick pay when he was off ill, which is a shoddy way to treat an employee.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که بیمار شد، پول او را رد کردند، و این یک راه برای درمان یک کارمند ساده است
[ترجمه گوگل]آنها زمانی که بیمار شد، بیمار را از دست داد، که یک شیوه ناتوان برای درمان یک کارمند است

4. One feature of the absence screens is that sick pay and absence entitlements are displayed.
[ترجمه ترگمان]یکی از ویژگی های the غیبت این است که حقوق بیماران و برنامه های غیبت نمایش داده می شود
[ترجمه گوگل]یکی از ویژگی های صفحه نمایش های غیابی این است که حقوق بیمه و حق بیمه غرامت نمایش داده می شود

5. Joe's been receiving sick pay since the accident.
[ترجمه ترگمان]جو از تصادف پول مریض را دریافت کرده است
[ترجمه گوگل]جو از زمان تصادف از بیمه دریافت کرده است

6. Kohl wanted to reduce sick pay to 80 percent of wages.
[ترجمه ترگمان]Kohl قصد دارد حقوق بیماران را به ۸۰ درصد از دستمزدها کاهش دهد
[ترجمه گوگل]Kohl می خواست مبلغ بیمه را تا 80 درصد از دستمزد کاهش دهد

7. I remember when sick pay and conditions were added and when, under the wages councils, wage rates were raised.
[ترجمه ترگمان]به یاد دارم زمانی که حقوق و شرایط بیمار افزوده شد و زمانی که در زیر شورای دستمزدها، نرخ دست مزد افزایش یافت
[ترجمه گوگل]من به یاد می آورم وقتی که بیمه پرداخت می شود و شرایط اضافه شد و زمانی که تحت شوراهای دستمزد، نرخ دستمزد افزایش یافت

8. The first includes earnings, occupational sick pay and retirement benefits, and holidays.
[ترجمه ترگمان]اولی شامل درآمد، حقوق بیماران شغلی و مزایای بازنشستگی و تعطیلات می شود
[ترجمه گوگل]اول شامل درآمد، مزایای بیمه کار و مزایای بازنشستگی و تعطیلات است

9. The terms of any company sick pay scheme also need to be considered.
[ترجمه ترگمان]شرایط هر برنامه پرداخت بیمار نیز باید مورد توجه قرار گیرد
[ترجمه گوگل]شرایط هر طرح پرداخت بیمار بیمه نیز باید مورد توجه قرار گیرد

10. Of course, employers' sick pay does not go on indefinitely.
[ترجمه ترگمان]البته، دست مزد بیماران به طور نامحدود بالا نمی رود
[ترجمه گوگل]البته، حقوق بیمه کارفرمایان به طور نامحدود ادامه نمی یابد

11. Ask about pay, accrued vacation, overtime and sick pay, pension benefits, and eligibility for unemployment insurance.
[ترجمه ترگمان]در مورد حقوق، هزینه های مربوط به هزینه های بازنشستگی، حقوق بازنشستگی، و صلاحیت بیمه بیکاری سوال کنید
[ترجمه گوگل]در مورد پرداخت، تعطیلات اضافه شده، اضافه کاری و حقوق بیمار، مزایای بازنشستگی و واجد شرایط بودن برای بیمه بیکاری بپرسید

12. A worker was docked sick pay for playing golf while on sick leave.
[ترجمه ترگمان]کارگری در حال استراحت برای بازی گلف و مرخصی استعلاجی بود
[ترجمه گوگل]یک کارگر برای پرداخت گلف در حالی که در بیمارستان بود، بیمه شده بود

13. A key element of the package was a reduction in guaranteed sick pay.
[ترجمه ترگمان]یک عامل کلیدی این بسته کاهش حقوق بیماران تضمین شده است
[ترجمه گوگل]یکی از عناصر اصلی بسته این بود که کاهش حقوق بیمه تضمین شده است

پیشنهاد کاربران

حقوق ایام بیماری

money you receive when you are ill and can not work

حقوق استعلاجی

حقوق در هنگام مرخصی های ضروری

استعلاجی بیمه حقوق شرایط بیماری

مرخصی استعلاجی


کلمات دیگر: