کلمه جو
صفحه اصلی

dilettante


معنی : دوستدار تفننی صنایع زیبا، ناشی، غیر حرفه
معانی دیگر : (کسی که از روی هوس و بطور سطحی دنبال علم یا هنری می رود) متفنن، عشقی، سرسری، هنردوست هوسی، علم جوی هوسی، دمدمی، بطور سرسری، بوالهوسانه، pl ناشی

انگلیسی به فارسی

( dilettanti . pl ) ناشی، دوستدار تفننی صنایع زیبا، غیرحرفه


انگلیسی به انگلیسی

• amateur, dabbler, nonprofessional, one who engages in activities for pleasure; person having an amateur interest in the arts
superficial, amateur, nonprofessional
a dilettante is someone who seems interested in a subject, especially in art, but who does not really know very much about it; a formal word, used showing disapproval.

مترادف و متضاد

دوستدار تفننی صنایع زیبا (اسم)
dilettante

ناشی (صفت)
ill, amateurish, emergent, awkward, dilettante, gauche, rube, maladroit, jackleg, laity, sequent, left-handed

غیر حرفه (صفت)
dilettante

amateurish


Synonyms: artsy fartsy, dabbling, green, half-baked, half-cocked, rookie, tenderfoot, unaccomplished, ungifted, unskilled


Antonyms: professional


amateur


Synonyms: abecedarian, aesthete, connoisseur, dabbler, dallier, greenhorn, nonprofessional, rookie, smatterer, tenderfoot, trifler, tyro, uninitiate


جملات نمونه

1. He's a bit of a dilettante as far as wine is concerned.
[ترجمه ترگمان]تا آنجا که به شراب مربوط می شود، نوعی dilettante است
[ترجمه گوگل]او تا حدودی به شراب علاقه دارد

2. I know that I will always be a dilettante by comparison.
[ترجمه ترگمان]می دانم که همیشه هوس بازی می کنم
[ترجمه گوگل]من می دانم که من همیشه در مقایسه با یک دلال می خواهم

3. Morrison is no dilettante - the music is clean and professional.
[ترجمه ترگمان]موریسون هیچ علاقه ای ندارد - موسیقی تمیز و حرفه ای است
[ترجمه گوگل]موریسون هیچ تمایلی ندارد - موسیقی پاک و حرفه ای است

4. I was always a dilettante when it came to alienation.
[ترجمه ترگمان]من همیشه یه dilettante بودم وقتی که از بین رفت
[ترجمه گوگل]وقتی که به بیگانگی رسید، همیشه دلتنگ شدم

5. Is the affection between and person so dilettante really?
[ترجمه ترگمان]آیا عشق و علاقه میان این شخص واقعا ناشی از هوس است؟
[ترجمه گوگل]آیا رابطه ی بین شخص و شخص واقعا واقعا دلتنگ است؟

6. I'm too serious to be a dilettante and too much a dabbler to be a professional.
[ترجمه ترگمان]من بیش از حد جدی هستم که هوس کار کنم و بیش از حد یک حرفه ای هستم که یک حرفه ای باشم
[ترجمه گوگل]من خیلی جدی هستم که دلتنگ و دلربا باشم تا حرفه ای باشم

7. Dilettante: a philanderer who seduces the several arts and letters each in turn for another.
[ترجمه ترگمان]dilettante: a که چند هنر و نامه را به نوبت به یکدیگر seduces
[ترجمه گوگل]Dilettante: یک philanderer که چندین هنر و نامه را گمراه می کند که هر کدام به نوبه خود برای دیگری هستند

8. They will be even more effective if the dilettante - ish applies himself.
[ترجمه ترگمان]حتی اگر رفتار dilettante به خود اعمال شود، آن ها حتی more هم خواهند بود
[ترجمه گوگل]آنها حتی اگر صاحب نفوذ خود را اعمال کنند، حتی بیشتر موثر خواهند بود

9. Dilettante watch the scene of bustle, adept guard the entrance.
[ترجمه ترگمان]نگهبانان صحنه را تماشا می کردند و از در ورودی مراقبت می کردند
[ترجمه گوگل]Dilettante تماشای صحنه شلوغی، متخصص در ورودی محافظت می کند

10. The drug is still occasionally used experimentally by scientists, psychiatrists, and philosophers, as well as by dilettante drug takers.
[ترجمه ترگمان]این دارو هنوز هم گاهی به طور تجربی توسط دانشمندان، روانپزشکان، و فلاسفه و همچنین توسط مصرف کنندگان هوس کار مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]این دارو هنوز هم گاه به گاه توسط دانشمندان، روانپزشکان، و فیلسوفان، و همچنین توسط مصرف کنندگان داروهای دلپذیر استفاده می شود

11. Mr Rolleman was in a sense right in his opinion of me: I am by his standards a dilettante.
[ترجمه ترگمان]آقای Rolleman در نظر او حق داشت: من از standards یک هوس کاری خوشم می آید
[ترجمه گوگل]آقای رولمن به نظر او در مورد من حساس بود: من از سوی استانداردهای خود یک دلال است

12. There is now no room for the amateur or the dilettante in the business.
[ترجمه ترگمان]حالا دیگر جایی برای این کار غیر حرفه ای یا هوس کار نیست
[ترجمه گوگل]در حال حاضر هیچ مکانی برای آماتور و یا دلپذیر در کسب و کار وجود دارد

13. The fancy taste for ornaments and trinkets displayed by these peculiar birds appealed to the Victorian dilettante.
[ترجمه ترگمان]این پرندگان عجیب به زیور آلات و زیور آلات و زیور آلات و زیور آلات و زیور آلات و زیور آلات و زیور آلات موسیقی دوران ویکتوریا را به نمایش می گذاشتند
[ترجمه گوگل]طعم فانتزی برای زیور آلات و لوازم جانبی نمایش داده شده توسط این پرندگان عجیب و غریب به دیکشنری ویکتوریا دعوت شد

14. He is a master of that area even if he is a dilettante.
[ترجمه ترگمان]او مالک آن ناحیه است، حتی اگر هوس کار باشد
[ترجمه گوگل]او استاد این منطقه است، حتی اگر او دلتنگ است

پیشنهاد کاربران

ناشیانه


کلمات دیگر: