کلمه جو
صفحه اصلی

chest of drawers


قفسه ی کشودار (معمولا در اتاق خواب)، گنجه کشودار

انگلیسی به فارسی

گنجه کشودار


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a large piece of furniture that has several drawers and is usu. set in a bedroom to hold clothing; dresser.
مشابه: bureau

• bureau, dresser, piece of furniture having drawers in which clothing and other items are stored
a chest of drawers is a piece of furniture with drawers which you keep clothes in.

جملات نمونه

1. The door swung inwards to crash against a chest of drawers behind it.
[ترجمه ترگمان]در به داخل چرخید تا به یک قفسه پشت آن اصابت کند
[ترجمه گوگل]درب به سمت داخل چرخانده شد تا در برابر سینه ای از زیر چشمی در پشت آن سقوط کند

2. A chest of drawers held a square mirror and picture of a younger Roz in her college cap and gown.
[ترجمه ترگمان]یک گنجه کشو، آینه چهارگوش و تصویری از رز کوچک تر را در کلاه و جبه کالج داشت
[ترجمه گوگل]یک قفسه سینه از یک آینه مربعی و تصویری از یک Roz جوانتر در کت و کلاه کالج و لباس او نگه داشته شد

3. A chest of drawers for her clothes, for instance.
[ترجمه ترگمان]مثلا یک گنجه لباس برای لباس او
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، قفسه سینه برای لباس هایش

4. He bought me a big chest of drawers for my clothes, as a welcoming gesture.
[ترجمه ترگمان]او برای من یک کمد بزرگ برای لباس هایم خرید، به عنوان یک حرکت خوش آمد گویی
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک ژست استقبال به من یک قفسه سینه بزرگ برای لباسهای من خرید

5. She located an ashtray on the chest of drawers and stubbed out her cigarette.
[ترجمه ترگمان]سیگاری روی گنجه نهاد و خاموش سیگارش را خاموش کرد
[ترجمه گوگل]او یک سینی زیر بغل در قفسه سینه گذاشته و سیگار کشید

6. The tube was concealed behind a chest of drawers and connected to a box.
[ترجمه ترگمان]لوله را پشت یک گنجه پنهان کرده بود و به یک جعبه متصل بود
[ترجمه گوگل]این لوله پشت یک قفسه سینه پنهان شده و به یک جعبه متصل شده است

7. In the chest of drawers were notebooks, some bound in marbled paper, some in kid.
[ترجمه ترگمان]در صندوق کشوهای کمد، یک سری کاغذ سفید، بعضی از بچه ها نوشته شده بود
[ترجمه گوگل]در قفسه سینه ی نوت بوک ها، برخی از آنها در کاغذ نارنجی قرار داشتند، بعضی ها در بچه ها بودند

8. This small chest of drawers is an ideal container.
[ترجمه ترگمان]این صندوق کوچک گنجه یک ظرف ایده آل است
[ترجمه گوگل]این قفسه سینه کم ظرفیت ایده آل است

9. A vast wardrobe in walnut, a chest of drawers, a tall-boy and a dressing table with a swing mirror.
[ترجمه ترگمان]یک کمد بزرگ از چوب گردو، یک گنجه لباس، یک پسر قد بلند و یک میز آرایش با یک آینه تاب
[ترجمه گوگل]کمد لباس عظیم در گردو، یک قفسه سینه، یک پسر بلند و یک میز پانسمان با یک آینه چرخشی

10. The bedroom has Chloe's cot, our bed, a chest of drawers and there is no room for anything else.
[ترجمه ترگمان]اتاق خواب، رختخواب کلویی، تخت ما، یک گنجه کشو و یک اتاق دیگر برای هیچ چیز دیگر وجود ندارد
[ترجمه گوگل]در اتاق خواب، کمد Chloe، تختخواب، سینی کمربندی و اتاق دیگری برای چیز دیگری وجود ندارد

11. Perk up a chest of drawers, cupboards or a wardrobe with a new set of handles.
[ترجمه ترگمان]یک قفسه کشوهای کمد، کمد یا کمد را با دسته های جدیدی از دسته های جدید تشکیل می دهد
[ترجمه گوگل]یک قفسه سینی از کمد، کابینت یا کمد لباس را با یک مجموعه جدید از دستگیر کنید

12. I need a cupboard and a chest of drawers.
[ترجمه ترگمان]به یک گنجه و یک گنجه احتیاج دارم
[ترجمه گوگل]من به یک کمد و یک قفسه سینی نیاز دارم

13. She bought a sort of chest of drawers on wheels to provide even more storage space.
[ترجمه ترگمان]یک گنجه کشو بود که روی چرخ ها قرار داشت تا فضای بیشتری فراهم کند
[ترجمه گوگل]او یک دسته سینی بر روی چرخ ها را برای ارائه فضای ذخیره سازی حتی بیشتر خرید

14. The sound come from the chest of drawers, and Peter made a merry face.
[ترجمه ترگمان]صدا از صندوق کشوهای کمد بیرون آمد و پیتر چهره شادمانه به خود گرفت
[ترجمه گوگل]صدا از قفسه سینه بیرون می آید، و پیتر چهره ی شاد را به نمایش گذاشت

15. She couldn't find her top in the chest of drawers.
[ترجمه ترگمان]او نمی توانست بالای کمد او را پیدا کند
[ترجمه گوگل]او نمیتوانست بالای سینه اش را پیدا کند

پیشنهاد کاربران

کشو لباس

کمدی که همش کشو باشه . دراور

میز دراور

کمد لباس


کلمات دیگر: