کلمه جو
صفحه اصلی

tremendously


ترسناکانه، زیاد

انگلیسی به انگلیسی

• in a tremendous manner, with greatness

جملات نمونه

1. i enjoyed his speech tremendously
از نطق او بی اندازه لذت بردم.

2. any mention of sexual matters embarrassed him tremendously
هر گونه اشاره به امور جنسی او را سخت شرمگین می کرد.

3. The spectacle of Xerxes's defeat tremendously reinforced the traditional conviction that pride goes before a fall.
[ترجمه ترگمان]نمایش شکست Xerxes این اعتقاد سنتی را تقویت کرد که غرور در مقابل سقوط قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]چشم انداز شکست Xerxes فوق العاده اعتماد به نفس سنتی که غرور قبل از سقوط می رود را تقویت کرد

4. He was a tremendously enthusiastic teacher and that rubbed off on all the children.
[ترجمه ترگمان]او یک معلم فوق العاده مشتاق بود و همه بچه ها را نوازش می کرد
[ترجمه گوگل]او یک معلم فوق العاده مشتاق بود و همه بچه ها آن را می پوشاندند

5. Find something you're passionate about and keep tremendously interested in it.
[ترجمه ترگمان]چیزی که به آن علاقه دارید را پیدا کنید و بسیار به آن علاقه مند باشید
[ترجمه گوگل]چیزی را که در آن پرشور هستید پیدا کنید و به آن فوق العاده علاقه مند شوید

6. My quality of life has improved tremendously since I moved to the country.
[ترجمه ترگمان]کیفیت زندگی من از زمانی که به کشور نقل مکان کردم، بسیار پیشرفت کرده است
[ترجمه گوگل]از زمان نقل مکان به کشور، کیفیت زندگی من به شدت بهبود یافته است

7. I was tremendously lucky that I didn't die in the accident.
[ترجمه ترگمان]من به شدت خوش شانس بودم که در حادثه کشته نشدم
[ترجمه گوگل]من فوق العاده خوش شانس بودم که در حادثه جان سپردم

8. The victory lifted us up tremendously.
[ترجمه ترگمان]پیروزی ما را بیش از حد بالا برد
[ترجمه گوگل]پیروزی ما را به شدت بالا برد

9. The experience has been tremendously educational.
[ترجمه ترگمان]این تجربه فوق العاده آموزشی بوده است
[ترجمه گوگل]این تجربه فوق العاده آموزشی بوده است

10. People vary tremendously in their individual dietary requirements.
[ترجمه ترگمان]مردم در شرایط غذایی منحصر به فرد خود بسیار متفاوت هستند
[ترجمه گوگل]افراد در موارد رژیم غذایی فردی بسیار متفاوتند

11. He was now magic, huge, tremendously well-known and all of it without spending a dime of his campaign cash.
[ترجمه ترگمان]او اکنون جادو بود، بزرگ، بسیار خوب، بسیار خوب، و همه آن را بی آنکه یک قرون از پولش را خرج کند
[ترجمه گوگل]او در حال حاضر جادو، بزرگ، فوق العاده شناخته شده و همه از آن بدون هزینه سکه از مبارزات انتخاباتی خود را با پول نقد

12. But I think he was tremendously weak in personal relationships and his office morale was bad.
[ترجمه ترگمان]اما من فکر می کنم که او در روابط شخصی بسیار ضعیف بود و روحیه دفترش بد بود
[ترجمه گوگل]اما من فکر می کنم او در روابط شخصی بسیار ضعیف بود و روحیه دفتر او بد بود

13. It's a tremendously stable shoe with good, firm cushioning designed for a heel striker.
[ترجمه ترگمان]این یک کفش با ثبات فوق العاده با good خوب است که برای ضربه مهاجم پاشنه پا طراحی شده است
[ترجمه گوگل]این یک کفش فوق العاده با ثبات است که با یک ضربه گیر قوی و مناسب برای یک مشت زنی طراحی شده است

14. Languages vary tremendously in the type of conjunctions they prefer to use as well as the frequency with which they use such items.
[ترجمه ترگمان]زبان ها در نوع of که ترجیح می دهند از این موارد استفاده کنند، بسیار متفاوت است
[ترجمه گوگل]زبان ها به شدت در نوع ارتباطات مورد استفاده آنها ترجیح می دهند و همچنین فرکانسی که از آنها استفاده می شود بسیار متفاوت است

15. Newsletters provide a tremendously powerful means of publicly celebrating the successes of children and the school.
[ترجمه ترگمان]Newsletters ابزار بسیار قدرتمندی را برای تجلیل عمومی از موفقیت های کودکان و مدرسه فراهم می کند
[ترجمه گوگل]خبرنامه ها یک ابزار فوق العاده قدرتمند برای جلب موفقیت آمیز کودکان و مدرسه می باشد

پیشنهاد کاربران

شگفت اور

فوق العاده

قابل توجه

سریع

وحشتناک - بی اندازه - خیلی - بینهایت

فاحِشی

به طور شگرفی

چشمگیر

به طور قابل توجهی


کلمات دیگر: