1. I think I overrated him; he can't handle a senior job.
[ترجمه ترگمان]فکر کنم بهش اهمیت دادم، اون نمیتونه یه شغل ارشد رو تحمل کنه
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم او را تحسین کردم او نمی تواند یک کار ارشد را اداره کند
2. Be careful not to overrate the opposition.
[ترجمه ترگمان]مراقب باشید که با مخالفان مخالفت نکنید
[ترجمه گوگل]مراقب باشید که مخالفت نکنید
3. Frankly, I think the Internet is overrated.
[ترجمه ترگمان]صادقانه بگویم، من فکر می کنم که اینترنت بیش از حد اهمیت دارد
[ترجمه گوگل]صادقانه بگویم، من فکر می کنم که اینترنت از بین رفته است
4. If you consider him a miracle man, you're overrating him.
[ترجمه ترگمان]اگر او را یک معجزه تصور کنید، او را فریب می دهید
[ترجمه گوگل]اگر او را یک مرد معجزه می دانید، او را سرزنش می کنید
5. He overrated his abilities as a salesman.
[ترجمه ترگمان]توانایی او به عنوان یک فروشنده بود
[ترجمه گوگل]او توانایی های خود را به عنوان یک فروشنده تحقق می بخشد
6. I believe you overrate his abilities.
[ترجمه ترگمان] فکر کنم توانایی های خودش رو عوض کردی
[ترجمه گوگل]من اعتقاد دارم که توانایی های خود را بالا می برید
7. I think his work is extremely overrated.
[ترجمه ترگمان]به نظر من کارش خیلی مهمه
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم کار او بسیار زیاد شده است
8. Life in the wild is vastly overrated.
[ترجمه ترگمان]زندگی در حیات وحش بیش از حد اهمیت دارد
[ترجمه گوگل]زندگی در وحشی بسیار زیاد است
9. In my opinion, Hirst's work has been vastly overrated.
[ترجمه ترگمان]به نظر من، کار Hirst بیش از حد اهمیت داشت
[ترجمه گوگل]به نظر من کار هورست خیلی زیاد شده است
10. In my opinion, she's a hugely overrated singer.
[ترجمه ترگمان]به نظر من، اون یک خواننده فوق العاده مهم است
[ترجمه گوگل]به نظر من، او یک خواننده فوق العاده است
11. I think that film is overrated.
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم که این فیلم بیش از حد به آن توجه دارد
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم که فیلم پررنگ شده است
12. Good table manners, I submit, are largely overrated.
[ترجمه ترگمان]رفتار میز خوب، من تسلیم می شوم، بیش از حد به آن ها توجه دارم
[ترجمه گوگل]من می گویم، منافع استراتژی خوب، بسیار زیاد شده است
13. I think her books are very overrated.
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم که کتاب های او خیلی اهمیت دارند
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم کتاب های او بسیار متاثر از آن هستند
14. The allegedly good baseball weather is overrated, especially at night.
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که آب و هوای خوب بیسبال به خصوص در شب مورد توجه قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]آب و هوای بیس بال خوب ادعا شده است، به ویژه در شب
15. Vacations prove that a life of pleasure is overrated. Mason Cooley
[ترجمه ترگمان]vacations ثابت میکنه که زندگی لذت زیادی داره میسون Cooley
[ترجمه گوگل]تعطیلات ثابت می کند که یک زندگی لذت بخش بیش از حد است میسون کولی