1. His staring was full of anger and excoriation.
[ترجمه ترگمان]نگاهش پر از خشم و خشم بود
[ترجمه گوگل]خیره شدن او پر از خشم و انقباض بود
2. Skin care to prevent excoriation around the stoma consists of keeping the skin clean and dry.
[ترجمه ترگمان]مراقبت از پوست برای جلوگیری از excoriation در اطراف the شامل نگه داشتن پوست تمیز و خشک است
[ترجمه گوگل]مراقبت از پوست برای جلوگیری از انقباض در اطراف استوم، حفظ پوست و تمیز کردن آن است
3. Perianal skin excoriation may also develop.
[ترجمه ترگمان]excoriation پوستی Perianal نیز ممکن است توسعه یابند
[ترجمه گوگل]ممکن است انقباض پوستی پریانال نیز رشد کند
4. Frequently there is an inflammatory areola around the excoriation or a covering of yellowish dried serum or red dried blood over it.
[ترجمه ترگمان]اغلب اطراف the یا پوششی از سرم خشک و یا خون خشک شده قرمز در اطراف آن وجود دارد
[ترجمه گوگل]اغلب یک آریولوز التهابی در اطراف بیضه یا پوشش سرم خرد شده خشک یا خون خشک قرمز بیش از آن وجود دارد
5. Head lice are relatively common, particularly among children, and can cause itching, sometimes to the point of excoriation with risk for secondary infection.
[ترجمه ترگمان]شپش سر، به ویژه در میان کودکان، نسبتا شایع است و می تواند منجر به خارش، و گاهی اوقات با خطر ابتلا به عفونت ثانوی شود
[ترجمه گوگل]شپش سر نسبتا شایع است، به ویژه در کودکان، و می تواند خارش، گاهی اوقات به نقطه excoriation با خطر عفونت ثانویه
6. Since its publication in theNew Yorker, "leading from behind" has become a prime exhibit in the Republicans' scornful excoriation of Mr Obama's foreign policy.
[ترجمه ترگمان]از زمان انتشار آن در مجله نیویورکر \"،\" رهبری از پشت \" به یک نمایشگاه اصلی در جمهوری خواهان در مورد سیاست خارجی آقای اوباما تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]از زمان انتشار آن در «نیویورکر»، «رهبری از پشت» به عنوان نخستین نمایش در جمهوریخواهان، از نظر منفی سیاست سیاست خارجی آقای اوباما بوده است