بریدگیها، لب پریدگیها، زدگیها علوم نظامى : قرى وسیله
burs
بریدگیها، لب پریدگیها، زدگیها علوم نظامى : قرى وسیله
جملات نمونه
1. when he came back from the field, his pants were full of burs
از دشت که برگشت شلوارش پر از خار و خاشاک بود.
پیشنهاد کاربران
کیسه های اطراف مفصل
کلمات دیگر: