کلمه جو
صفحه اصلی

disassembly


پیاده کردن موتور علوم مهندسى : عکس عمل مونتاژ تجریه قطعات

انگلیسی به فارسی

جداسازی


انگلیسی به انگلیسی

• process of taking apart, dismantling

جملات نمونه

1. If you need to set breakpoint, use the Disassembly Window instead.
[ترجمه ترگمان]اگر می خواهید breakpoint را تنظیم کنید، به جای آن از پنجره disassembly استفاده کنید
[ترجمه گوگل]اگر شما نیاز به تنظیم نقطه توقف، به جای آن از پنجره بازشو استفاده کنید

2. To throw the disassembly off, the garbage data may be crafted so that it matches a valid instruction, thus beating a heuristic that validates the instruction after the jump instruction.
[ترجمه ترگمان]برای جدا کردن جداسازی، داده های زباله ممکن است ایجاد شود به طوری که با یک دستورالعمل معتبر مطابقت داشته باشد، در نتیجه یک هیوریستیک را شکست می دهد که دستورالعمل را بعد از دستور جهش تایید می کند
[ترجمه گوگل]برای برداشتن جداسازی، داده های زباله ممکن است به طوری طراحی شده باشند که با یک دستورالعمل معتبر مطابقت داشته باشد، بنابراین شکستن اکتشافی است که دستورالعمل بعد از دستور پرش را تایید می کند

3. The disassembly project of steel structure workshop of Shanghai Steel Factory is the first application of shaped charge blasting technique in the disassembly of heavy steel structure at home.
[ترجمه ترگمان]طراحی سازه های فولادی در کارخانه فولاد شانگهای اولین کاربرد تکنیک انفجار بار شکل است که در باز کردن ساختار فولاد سنگین در خانه انجام می شود
[ترجمه گوگل]پروژه جداسازی کارگاه سازه فولادی کارخانه فولاد شانگهای اولین کاربرد تکنیک انفجار شار شکل است که در جداسازی ساختار فولاد سنگین در خانه انجام می شود

4. In this paper, main parameters of recycling values, disassembly costs and disposal costs are applied to discuss disassembly process and to assess the reasonable method of recycling.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، پارامترهای اصلی بازیافت، جداسازی هزینه ها و هزینه های دفع برای بحث و بررسی فرآیند جداسازی و ارزیابی روش معقول بازیافت اعمال می شوند
[ترجمه گوگل]در این مقاله، پارامترهای اصلی ارزش های بازیافت، هزینه های جدا سازی و هزینه های دفع، مورد بحث قرار می گیرد تا در مورد روند بازسازی و ارزیابی روش معقول بازیافت استفاده شود

5. The debugger cannot display source code or disassembly for the current location.
[ترجمه ترگمان]The نمی توانند کد منبع را نمایش دهند یا برای مکان فعلی از هم جدا شوند
[ترجمه گوگل]اشکالزد نمی تواند کد منبع یا جداسازی مکان فعلی را نمایش دهد

6. The bushing retainer allows cartridge removal without disassembly.
[ترجمه ترگمان]The bushing اجازه حذف کارتریج بدون باز کردن را می دهد
[ترجمه گوگل]نگهدارنده بوش اجازه می دهد حذف کارتریج بدون جداسازی قطعات

7. Easy - disassembly desing make the door for material incoming. cutter and breaker filler disassemble very easy.
[ترجمه ترگمان]طراحی ساده و جدا ساختن، در را برای ورود مواد وارد می کند شکستن این ابزار می تواند به آسانی جداسازی شود
[ترجمه گوگل]آسان - طراحی انشعاب درب را برای وارد شدن مواد آماده می کند برش و برش پر کننده بسیار آسان است

8. Describes the command used to display the disassembly of a program.
[ترجمه ترگمان]Describes فرمانی که برای نمایش باز کردن یک برنامه استفاده می شود
[ترجمه گوگل]دستورالعمل مورد استفاده برای نمایش جداسازی یک برنامه را شرح می دهد

9. An effective disassembly path is way to gain large recycling revenues and to reduce rejectamenta.
[ترجمه ترگمان]یک مسیر جداسازی موثر، راه برای به دست آوردن درآمده ای بازیافت بزرگ و کاهش rejectamenta است
[ترجمه گوگل]راه جداسازی موثر، راهی برای به دست آوردن درآمد قابل بازیافت بزرگ و کاهش ریزنمرات است

10. An example of Disassembly AND/OR Graph model for the computer main case is presented.
[ترجمه ترگمان]یک نمونه از مدل disassembly و \/ یا نمودار برای مورد اصلی کامپیوتر ارائه شده است
[ترجمه گوگل]یک مثال از مدل جداسازی و یا گراف برای پرونده اصلی کامپیوتر ارائه شده است

11. The main contents are as following: 1 The disassembly model is established.
[ترجمه ترگمان]محتوای اصلی به شرح زیر است: ۱ مدل از هم باز ساخته شده است
[ترجمه گوگل]محتویات اصلی به شرح زیر است: 1 مدل جداسازی تاسیس شده است

12. The Disassembly window shows assembly code corresponding to the instructions created by the compiler.
[ترجمه ترگمان]پنجره disassembly کد مونتاژ متناظر با دستورالعمل های ایجاد شده توسط کامپایلر را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]پنجره Disassembly نشان می دهد که کد مونتاژ مربوط به دستورالعمل های ایجاد شده توسط کامپایلر است

13. On the basis of defining the depth of disassembly the concept of detachability was put forward and the expression of detachability was described.
[ترجمه ترگمان]بر مبنای تعریف عمق از باز کردن مفهوم of به جلو گذاشته شد و بیان detachability تشریح شد
[ترجمه گوگل]براساس تعریف عمق جداسازی، مفهوم قابلیت جداشدن، بیان شد و بیان قابلیت جدا شدن شرح داده شد

14. This paper studied the disassembling sieve in disassembly graph model systemically.
[ترجمه ترگمان]این مقاله پس از باز کردن غربال disassembling در مدل گراف، systemically را مورد مطالعه قرار داد
[ترجمه گوگل]در این مقاله سیستم غربالگری جداسازی در مدل جداسازی قطعات به صورت سیستماتیک بررسی شده است

15. Do not bolt assembly, Assembly and Disassembly convenience, and unlimited connections!
[ترجمه ترگمان]مونتاژ، مجلس و راحتی disassembly و ارتباطات نامحدود را انجام ندهید!
[ترجمه گوگل]پیچ و مهره مونتاژ، راحتی مونتاژ و تفکیک، و اتصالات نامحدود!

پیشنهاد کاربران

جداسازی اجزاء


کلمات دیگر: