کلمه جو
صفحه اصلی

churchyard


معنی : حیاط کلیسا، حصار کلیسا
معانی دیگر : زمین دور کلیسا (که معمولا مردگان را در آن خاک می کنند)

انگلیسی به فارسی

حصار کلیسا، حیاط کلیسا


کلیسا، حیاط کلیسا، حصار کلیسا


انگلیسی به انگلیسی

• church's grounds, graveyard of a church
a churchyard is an area of land around a church where dead people are buried.

اسم ( noun )
• : تعریف: the grounds surrounding a church, often used as a cemetery.

مترادف و متضاد

حیاط کلیسا (اسم)
churchyard

حصار کلیسا (اسم)
churchyard

جملات نمونه

1. a churchyard
محوطه ی کلیسا

2. He was buried in the churchyard of St Mary's.
[ترجمه ترگمان]او را در حیاط کلیسای سنت ماری دفن کردند
[ترجمه گوگل]او در کلیسای سنت مری دفن شده بود

3. She was laid to rest in the churchyard.
[ترجمه ترگمان]او قرار بود در حیاط کلیسا استراحت کند
[ترجمه گوگل]او در کلیسا استراحت کرد

4. The small churchyard was surrounded by a rusted wrought-iron fence.
[ترجمه ترگمان]حیاط کوچک کلیسا توسط یک طارمی آهنی زنگ زده احاطه شده بود
[ترجمه گوگل]کلیسای کوچک توسط یک حصار آهن زنگ زده احاطه شده بود

5. They buried the corpse in the churchyard.
[ترجمه ترگمان]جنازه را در حیاط کلیسا دفن کردند
[ترجمه گوگل]آنها جسد را در کلیسا دفن کردند

6. His mortal remains are buried in the churchyard.
[ترجمه ترگمان]بقایای انسانی او در حیاط کلیسا مدفون شده است
[ترجمه گوگل]بقایای فانی او در کلیسا دفن شده است

7. His grandfather lies in the churchyard.
[ترجمه ترگمان]پدربزرگش در حیاط کلیسا قرار دارد
[ترجمه گوگل]پدربزرگش در کلیسا نشسته است

8. Her remains lie at rest in St Andrew's churchyard.
[ترجمه ترگمان]باقی مانده های او در حیاط کلیسای سنت اندرو قرار دارد
[ترجمه گوگل]باقی مانده است در استراحت در کلیسای سنت اندرو در استراحت

9. The churchyard was thickly carpeted with snowdrops and primroses.
[ترجمه ترگمان]حیاط کلیسا با snowdrops و primroses فرش شده بود
[ترجمه گوگل]کلیسای جامع با دشت های برف و پریروز ها پر شده بود

10. He asked to be laid down in the churchyard.
[ترجمه ترگمان]از او خواست که در حیاط کلیسا قرار گیرد
[ترجمه گوگل]او خواسته بود که در کلیسا قرار بگیرد

11. The little porch marked the entrance to a churchyard.
[ترجمه ترگمان]ایوان کوچک مدخل حیاط کلیسا را نشان می داد
[ترجمه گوگل]حیاط کوچک ورودی به کلیسا را ​​مشخص کرد

12. She now lies at rest in the churchyard.
[ترجمه ترگمان]اکنون در حیاط کلیسا آرمیده است
[ترجمه گوگل]او اکنون در استراحتگاه استراحت می کند

13. The body of her grandmother reposes in the churchyard.
[ترجمه ترگمان]جسد مادر بزرگش در حیاط کلیسا قرار دارد
[ترجمه گوگل]بدن مادربزرگش در کلیسا نگهداری می شود

14. His last/final resting place was in the churchyard in the village where he was born.
[ترجمه ترگمان]آخرین محل استراحت او در حیاط کلیسا بود که در آن به دنیا آمده بود
[ترجمه گوگل]محل سکونت آخرین / نهایی او در کلیسا بود در روستایی که در آن متولد شد

15. In the little churchyard in Sasbach, by contrast, two inconspicuous marble tablets are set into a wall.
[ترجمه ترگمان]در حیاط کوچک حیاط کلیسا، در مقابل، دو لوح مرمر دیده می شود که به دیوار نصب شده اند
[ترجمه گوگل]در کنار کلیسا کوچک در ساسباخ، در مقابل، دو قرص سنگ مرمر غیر قابل توجهی در یک دیوار قرار داده شده است

پیشنهاد کاربران

محوطه کلیسا


کلمات دیگر: