کلمه جو
صفحه اصلی

unleashed

انگلیسی به فارسی

رها شده، از بند باز کردن، رها کردن


پیشنهاد کاربران

رها شده

آزاد، آزادشده، آزادسازی شده، افسار/عنان/لگام/لجام گسیخته، ازبندبازشده، ول، رها، خلاص، فارغ، بی غل وزنجیر، زنجیرنشده، بی قید ( وبند ) ، بی بند ( وبار )

روانه کردن، نثار کردن


کلمات دیگر: