(معمولا m و s بزرگ - معمولا به صورت عنوان به کار می رود) رئیس بنیاد مذهبی (مثلا راهبه خانه)
mother superior
(معمولا m و s بزرگ - معمولا به صورت عنوان به کار می رود) رئیس بنیاد مذهبی (مثلا راهبه خانه)
انگلیسی به فارسی
(بهطور معمول M و S بزرگ - بهطور معمول به صورت عنوان به کار میرود) رئیس بنیاد مذهبی (برای مثال راهبه خانه)
انگلیسی به انگلیسی
• nun who is the head of a convent
a mother superior is a nun who is in charge of the other nuns in a convent.
a mother superior is a nun who is in charge of the other nuns in a convent.
مترادف و متضاد
head nun
Synonyms: abbess, ecclesiarch, holy mother, lady superior, prioress, reverend mother, superior, superioress
جملات نمونه
1. The wise old Mother Superior was dying.
[ترجمه ترگمان]مادر پیر مرد پیر در حال مرگ بود
[ترجمه گوگل]پدربزرگ مادربزرگ در حال مرگ بود
[ترجمه گوگل]پدربزرگ مادربزرگ در حال مرگ بود
2. I ended up with a stone - hearted Mother Superior.
[ترجمه ترگمان] من با یه مادر بزرگ سنگی به پایان رسیدم
[ترجمه گوگل]من با یک مادر بزرگ سرپرست سنگ به پایان رسیدم
[ترجمه گوگل]من با یک مادر بزرگ سرپرست سنگ به پایان رسیدم
3. Mother Superior is the soul of compassion.
[ترجمه ترگمان]مادر مقدس روح شفقت است
[ترجمه گوگل]مادر برتر، روح محبت است
[ترجمه گوگل]مادر برتر، روح محبت است
4. And Mother Superior says that you write letters to him?
[ترجمه ترگمان]و مادر ارشد می گوید که شما برایش نامه می نویسی؟
[ترجمه گوگل]و مادر ارشد می گوید که شما نامه ای به او می نویسید؟
[ترجمه گوگل]و مادر ارشد می گوید که شما نامه ای به او می نویسید؟
5. After talking to the Mother Superior, House learns that Sister Augustine lived a fairly wild life before becoming a nun. He also realizes that she's been drinking figwort tea.
[ترجمه ترگمان]پس از صحبت با مادر مقدس، خانه می آموزد که مدرسه سنت آگوستین پیش از اینکه به یک راهبه تبدیل شود، زندگی نسبتا وحشی داشت او همچنین متوجه شده است که در حال نوشیدن چای figwort بوده است
[ترجمه گوگل]پس از صحبت با مادر بزرگ، خانه متوجه می شود که خواهر آگوستین قبل از تبدیل شدن به یک راهبه، یک زندگی نسبتا وحشی داشت او همچنین متوجه می شود که او چای دارچین را نوشیدنی کرده است
[ترجمه گوگل]پس از صحبت با مادر بزرگ، خانه متوجه می شود که خواهر آگوستین قبل از تبدیل شدن به یک راهبه، یک زندگی نسبتا وحشی داشت او همچنین متوجه می شود که او چای دارچین را نوشیدنی کرده است
6. The Mother Superior orders two nuns to paint the room, but commands not to get any paint on their clothes.
[ترجمه ترگمان]اسقف به دو راهبه دستور می دهد که اتاق را رنگ کنند، اما دستور بدهند که هیچ نقاشی روی لباس آن ها نگذارند
[ترجمه گوگل]Superior مادر دستور دو نوادگان به رنگ اتاق، اما دستور داد که هیچ رنگی بر روی لباس آنها نیست
[ترجمه گوگل]Superior مادر دستور دو نوادگان به رنگ اتاق، اما دستور داد که هیچ رنگی بر روی لباس آنها نیست
7. The Mother Superior is the soul of compassion.
[ترجمه ترگمان]مادر مقدس روح شفقت است
[ترجمه گوگل]مادر برتر، روح محبت است
[ترجمه گوگل]مادر برتر، روح محبت است
8. On the basis of his drawing, the police arrested a mother superior, the minister of finance, a washing machine, and the Eiffel tower.
[ترجمه ترگمان]پلیس براساس نقاشی خود یک مادر بزرگ، وزیر دارایی، ماشین لباس شویی، و برج ایفل را دستگیر کرد
[ترجمه گوگل]بر اساس طرح خود، پلیس یک مادر بزرگ، وزیر امور مالی، یک ماشین لباسشویی و برج ایفل را دستگیر کرد
[ترجمه گوگل]بر اساس طرح خود، پلیس یک مادر بزرگ، وزیر امور مالی، یک ماشین لباسشویی و برج ایفل را دستگیر کرد
پیشنهاد کاربران
راهبۀ اعظم - رئیس صومعه
کلمات دیگر: