1. repentant tears
اشک های توبه آمیز
2. He was repentant when he saw what he'd done.
[ترجمه ترگمان]وقتی دید که او چه کرده است پشیمان شد
[ترجمه گوگل]هنگامی که او دید چه کاری انجام داد، توبه شد
3. She was not in the least repentant.
[ترجمه ترگمان]از ته دل پشیمان نبود
[ترجمه گوگل]او کمترین توبه را نداشت
4. He was feeling guilty and depressed, repentant and scared.
[ترجمه ترگمان]احساس گناه می کرد و افسرده، پشیمان و ترسیده بود
[ترجمه گوگل]او احساس گناه و افسرده، توبه و ترسیدن کرد
5. His words left us all feeling suitably repentant.
[ترجمه ترگمان]کلمات او همه ما را احساس پشیمانی کرده بود
[ترجمه گوگل]کلمات او همه ما را به آرامی توبه کردند
6. There is no reference that the repentant adulteress in the New Testament was actually Mary.
[ترجمه ترگمان]هیچ مرجع وجود ندارد که the repentant در عهد جدید در واقع مری بوده است
[ترجمه گوگل]هیچ ارجاعی وجود ندارد که زناکار توبه در عهد جدید واقعا مریم بود
7. The predator must become a repentant steward.
[ترجمه ترگمان] اون شکارچی باید یه پیشکار repentant بشه
[ترجمه گوگل]شکارچی باید تبدیل به یک ستوان توبه شود
8. Another kid might be contrite or repentant or maybe subdued.
[ترجمه ترگمان]یک بچه دیگر ممکن است پشیمان یا پشیمان باشد یا شاید آرام باشد
[ترجمه گوگل]بچه دیگر ممکن است درهم شکسته شود یا توبه کند یا شاید تسخیر شود
9. It is the sign of a repentant spirit.
[ترجمه ترگمان]این نشانه یک روح پشیمان است
[ترجمه گوگل]این نشانه ای از روح خشن است
10. As a repentant sinner I pledge to swear off this hallucinogen.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یه گناهکار توبه کار قسم می خورم که این توهم
[ترجمه گوگل]من به عنوان یک گناه توهین آمیز متعهد می شوم که این hallucinogen سوگند یاد کنم
11. Although anything less repentant than the way he was looking at her now, Folly thought, would be hard to imagine.
[ترجمه ترگمان]با آن که از طرز نگاه کردن به او کم تر پشیمان بود، فکر می کرد، فکر کردن به او سخت بود
[ترجمه گوگل]اگر چه چیزی کمتر از آنچه که او در حال حاضر به او نگاه کرد، توبه می کند، فلیلی فکر می کند، تصور کردن سخت است
12. The villain has to die repentant before the young lady can marry the upright engineer.
[ترجمه ترگمان]آن تبهکار باید قبل از آن که خانم جوان بتواند با مهندس راست ازدواج کند، پشیمان شود
[ترجمه گوگل]تبهکار باید قبل از اینکه بانوی جوان بتواند از مهندس راستی ازدواج کند، توبه کند
13. He could not believe that she was repentant - he would have nothing to do with her.
[ترجمه ترگمان]نمی توانست باور کند که او پشیمان است - او هیچ ربطی به او نداشت
[ترجمه گوگل]او نمی توانست باور کند که او توبه کرده است - او هیچ ارتباطی با او ندارد
14. If he is really repentant, we should forgive him.
[ترجمه ترگمان]اگر واقعا پشیمان است، ما باید او را ببخشیم
[ترجمه گوگل]اگر او واقعا توبه کند، باید او را ببخشیم
15. Zion will be redeemed with justice And her repentant ones with righteousness.
[ترجمه ترگمان]صهیون با عدالت و ones پشیمان و with جبران خواهد شد
[ترجمه گوگل]سیف با عدالت بازپرداخت خواهد شد و توبه کنندگان با عدالت